جمعبندی نکات باب اول
1. معنای عبارت قرآنی «فَکَأنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعاً» معلوم شد و دیدم با آنچه ارتکاز ذهنی اولیه بود و بسیاری از مفسرین و مترجمین گفته بودند، تفاوت داشت.
2. این باب به طور کلی در بیان حساسیت الله تعالی نسبت به کشتن دیگران بود و به بیانهای مختلف این مطلب را بیان کرد. مثلاً به استناد قران گفت که کسی که حتی یک نفر را بکشد، جایگاهش در عذاب الهی کجا است و بیشترش را بکشد چه. یا بیان کرد که چه فاسق را بکشیم و چه نیکوکار را، مورد بازخواست قرار میگیریم. البته اگر حق باشد با باطل، وضعیت فرق میکند. یا مثلاً الله تعالی نسبت به بندگان خود سهلگیر است، مگر خونی به گردنشان باشد. یا سرکشترین مردم کسی است که غیر قاتل خود را بکشد، یا غیر ضارب خود را بزند که دربارهاش گفتوگو کردیم و همینطور نکات مهمی که ذیل روایت قراب شمشیر حضرت رسول الله، عرض شد.
3. خلاصه اینکه هر چند همه کشتنهامورد خشم و غصب الهی نیست، اما بسیار بسیار باید در آن احتیاط کرد.
4. باب بعدی، چنان این حساسیت را بالا میبرد که مو به تن آدم معتقد به ثواب و عقاب الهی سیخ میکند و لرزه به اندامش میاندازد که این موضوع چقدر حساس است و چقدر باید در آن احتیاط کرد و حتی در جواز آن در موارد خاص سختگیر بود.