حدیث 35194

35194- 6-[1] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلیِّ بْنِ أبی‌حَمْزَةَ عَنْ أبی‌بَصیرٍ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ ع قالَ: لا یقْتَلُ الْأبُ بِابْنِهِ إذا قَتَلَهُ وَ یقْتَلُ الِابْنُ بِأبیهِ إذا قَتَلَ أباهُ.
وَ رَواهُ الشَّیْخُ بِإسْنادِهِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[2]
وَ الَّذی قَبْلَهُ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ
وَ الَّذی قَبْلَهُما بِإسْنادِهِ عَنْ یونُسَ
وَ رَواهُ الصَّدوقُ بِإسْنادِهِ عَنِ الْقاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ أبی‌حَمْزَةَ مِثْلَهُ[3].
——————————
[1]– الکافی 7- 298- 3.
[2]– التهذیب 10- 237- 942.
[3]– الفقیه 4- 120- 5244.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از محمد بن یحیی العطار از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از علی بن حکم از علی بن ابی‌حمزه البطائنی از ابوبصیر الاسدی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر علی بن ابی‌حمزه البطائنی که از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در این‌جا ایجاد نمی‌کند.
شیخ الطائفه هم شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به احمد بن محمد بن عیسی الاشعری که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
شیخ صدوق نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به قاسم بن حمد الجوهری که معلوم نیست، از علی بن ابی‌حمزه البطائنی روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: ضعیف علی المشهور (مر).
* * *
مجلسی اول: رواه الشیخان فی الموثق (رو).

مفهوم این عبارات هم، شبیه همان عبارات حدیث اول است، فقط در این‌جا به جای والد و ولد، از «أب» و «ابن» استفاده شده است. حرف ما هم در این‌جا، شبیه همان حرف‌هایی است که ذیل حدیث اول عرض کردم. اب در لغت عرب، همواره به معنای پدر آن هم از نوع ژنتیکی آن نیست. مثلا حدیثی منسوب به نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله هست که می‌فرمایند: «أنا و علی، ابوا هذه الأمة»، یعنی من و علی، دو پدر این امت هستیم، در حالی که این دو بزرگوار، رابطه ژنتیکی خاصی با بسیاری از امت ندارند، چه برسد به رابطه ژنتیکی پدر و فرزندی. یا بنا بر آیات صریح قرآن، حضرت ابراهیم علیه‌السلام، عمو و سرپرست خود را  «أب» خطاب می‌کرد. همین‌طور در عرب، به پدر و مادر، «ابوین» می‌گویند، یعنی دو «أب».
«أب» در لغت عرب، از نظر ریشه‌ای به معنای چیزی است که باعث ظهور، ایجاد، پرورش یا اصلاح چیزی می‌شود. با این معنا، این‌که چرا نبی مکرم خود و امیر مؤمنان را دو «أب» این امت نامیدند، کاملا معلوم می‌شود. همین‌طور این‌که چرا حضرت ابراهیم علیه‌السلام، عموی خود را «أب» نامید و نیز این‌که چرا پدر و مادر، «أب» نامیده می‌شوند و باز همین‌طور این‌که معنای «آباء»  در آیاتی مانند آیه 170 سوره بقره، 104 سوره مائده، 28 سوره اعراف، 87 سوره هود، 53 سوره انبیاء، 74 سوره شعرا که بسیاری آیات دیگر که تبعیت از آباء را تقبیح کرده است، چیست. خلاصه این‌که مسأله‌ای که در والد داشتیم، به مراتب بیش‌ترش را درباره «أب» داریم. لذا اگر کسی به استناد این حدیث و معنای أب در لسان شرارع، بگوید، علاوه پدر ژنتیکی، مادر ژنتیکی، بلکه سرپرستی که فرزند را پرورده، برایش دل‌سوز بوده و از جان و مال و آبروی خود، برای تربیت او صرف کرده است، از قصاص معاف است، حرف بی‌پایه و اساسی نزده است.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه