حدیث 717 و جمعبندی این باب (موقت)
717- 14-[1] وَ عَنِ الْحَلَبی عَنْ أبیعَبْدِاللهِ ع قالَ سَألَهُ قَیسُ بْنُ رُمّانَةَ فَقالَ لَهُ أتَوَضَّأُ ثُمَّ أدْعو الْجاریةَ فَتُمْسِکُ بِیدی فَأقومُ فَأُصَلّی أ عَلَی وُضوءٌ قالَ لا قالَ فَإنَّهُمْ یزْعُمونَ أنَّهُ اللَّمْسُ قالَ لا وَ اللهِ ما اللَّمْسُ إلّا الْوِقاعَ یعْنی الْجِماعَ ثُمَّ قالَ کانَ أبوجَعْفَرٍ ع بَعْدَ ما کَبِرَ یتَوَضَّأُ ثُمَّ یدْعو الْجاریةَ فَتَأْخُذُ بِیدِهِ فَیقومُ فَیصَلّی.
——————————
[1]– تفسیر العیاشی 1- 243- 142.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام غیر معتبر است.
مرحوم العیاشی این حدیث را به صورت مرسل از الحلبی روایت کرده است.
این حدیث هم معتبر نیست. البته شبیه مفهوم آن را پیش از این داشتیم که دربارهاش صحبت کردیم.
در مورد این حدیث، مطالب دیگری هم هست که صحبت کنیم، مانند اینکه عبارت «ثُمَّ یدْعو الْجاریةَ فَتَأْخُذُ بِیدِهِ فَیقومُ فَیصَلّی»، یعنی درحالی که دست جاریه را گرفته بود، نماز میخواند، یا دست جاریه را میگرفت و بعد از آن نماز میخواند. میشود در اینبارهها صحبت کرد، اما حدیث معتبر نیست و بهتر است خود را اینجا گرفتار این بحث نکنیم. بگذاریم به حدیث معتبری برسیم و آنجا سرش گفت و گو کنیم.
* جمعبندی این باب (موقت):
آنچه در ما نحن فیه، یعنی نواقض وضو در این باب هم وجود دارد، اینکه چیزی به نواقض وضو اضافه نشد و نواقض وضو همانها هستند که در جمعبندی باب ششم عرض شد.
البته یکی دو مورد از مستحباب اعاده وضو معلوم شد که چون به طور کلی، تجدید وضو مستحب است، این موارد موضوعیت خاصی ندارند و احتمالا به جهت سؤال سائل مطرح شدهاند.