14. جمع‌بندی آیات قصاص تا این‌جا

قبل از جمع‌بندی تا این‌جای کار این نکته را یادآوری کنم که این جمع‌بندی، نهایی نیست و نمی‌توان به صرف این‌ها نظر فقهی داد، باید ببینیم روایات معتبر این جمع‌بندی را تأیید می‌کند، یا خیر. اگر تأیید می‌کند، توصیح تکمیلی مشخص می‌شود یا خیر؟ و اگر تأیید نمی‌کند، چه می‌شود و تکلیف چیست؟ پس فعلا این جمع‌بندی‌‌ها را داشته باشید تا ببینیم در نهایت به چه می‌رسیم.

و اما جمع‌بندی تا این‌جا:

1. کشتن عمدی مؤمن از گناهان کبیره است.

2. کشتن یک نفر، در حکم کشتن جمعی است و احیای یک نفر، در حکم احیای جمعی و نباید این‌ها را ساده انگاشت و از کنارش گذشت.

3. اگر کسی، مؤمنی را به اشتباه کشت، دو وظیفه دارد؛ (1) آزادکردن برده مؤمن و (2) تسلیم دیه به اولیای مقتول، مگر این مورد بخشیده شود.

4. اگر کسی، مؤمنی از دشمنان خود را به اشتباه بکشد، وظیفه‌اش فقط آزاد کردن برده مؤمن است.

5. اگر کسی فردی را بکشد که بین آن‌ها میثاقی است، دو وظیفه دارد؛ (1) تسلیم دیه به اولیای مقتول و (2) آزاد کردن برده مؤمن

6. اگر آزاد کردن برده مؤمن میسر نبود، جای‌گزین آن روزه پی‌درپی دوماهه است.

7. قصاص حقی است که الله تعالی در شرایطی خاص به اولیای مقتول داده است که یکی از این شرایط عمد است و این عمد هم باید در اقدام باشد و هم در قصد قتل.

8. این‌که اولیای مقتول که هستند، چیزی معلوم نشد.

9. در این‌که اولیای مقتول، خودشان مرجع تشخیص و اقدام هستند یا نیاز به تشخیص و جواز قاضی فقیه عادل دارد هم چیزی گفته نشده است.

10. در قصاص باید تناسب قاتل و مقتول رعایت شود.

11. قصاص در صورتی مجاز است که مایه حیات جامعه باشد، لذا اگر قصاص مایه حیات جامعه نباشد، سالبه به انتفاء موضوع است. از جمله مصادیق حیات، بازدارندگی خود قاتل از تکرار جرم یا بازدارندگی دیگران از آن است.

12. کشتن افراد، ولو به قصاص، مطلوب الله تعالی نیست، بلکه عفو و بخشش مقتول مطلوب او است.

13. دیه، حقی است که اولیای مقتول می‌توانند، به جای قصاص طلب کنند، اما این‌که دیه چقدر است، معلوم نیست.

14. حتی نگرفتن دیه و بخشیدن آن هم مطلوب الله تعالی است و او بخشش بخشنده را جبران می‌کند.

15. هیچ کشتنی، حتی قصاص نباید از روی ظلم باشد. مثلاً قاتل را مثله کرد، یا شکنجه نمود. این‌که مصادیق ظلم در قصاص چیست را در بخش روایات بیش‌تر خواهیم پراخت.

16. هیچ کشتنی، حتی قصاص نباید از روی عدوان، انتقام‌جویی و دل‌خنکی و مانند این‌ها باشد، بلکه باید دلیلی عقلی پشت آن باشد. مثل این‌که اگر بخشیده شود، در فعل خود جری می‌شود و آن را تکرار می‌کند و راهی برای ممانعت او نیست. حیات در قصاص این مطلب را به خوبی توضیح می‌دهد.

17. اولیای مقتول شرعاً موظف هستند، از ظلم و عدوان به قاتل خودداری کنند، اما قاضی به عنوان کسی که جواز قصاص را صادر می‌کند هم باید از این دو امر مراقبت کند.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه