الحدیث 27 / 1
1/27- محمد بن إبراهیم النعمانی، فی کتاب الغیبة، قال: أخبرنا علی بن أحمد عن عبید[الله] بن موسی عن هارون بن مسلم، عن القاسم بن عروة، عن برید بن معاویة العجلی، عن أبیجعفر محمد بن علی الباقر علیهالسلام فی قوله [عز و جل]: (یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا) اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا فقال: «اصبروا علی أداء الفرائض و صابروا عدوکم و رابطوا إمامکم (المنتظر).»[1]
—————————————-
[1]. کتاب الغیبة: [199 (باب 11، ح 13)].
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
این حدیث را محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبة (ص 27 و 199)، از علی بن احمد البندنیجی از عبیدالله بن موسی العباسی العلوی از هارون بن مسلم از قاسم بن عروه از برید بن معاویه العجلی روایت کرده است که عبیدالله بن موسی العباسی از ثقات درجه دو و سایرین از ثقات درجه یک هستند. در نتیجه طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه دو است.
لازم به ذکر است که مرحوم سید شرفالدین، علی الحسینی الاسترآبادی در کتاب تأویل الآیات (ص 133)، این حدیث را از الغیبة شیخ مفید و بدون ذکر سند، از برید بن معاویه روایت کرده است که خطا بوده و الغیبة للنعمانی درست است. البته شیخ مفید در الإختصاص (ص 142)، مطلبی شبیه این حدیث دارند که ذیل شماره بعدی بررسی خواهیم کرد.
در این حدیث، امام باقر علیهالسلام با استناد به آیه 200 سوره آل عمران که مرحوم علامه بحرانی و مصحح محترم آیه 201 سوره آل عمران نوشتهاند، تأویلی از آیه را بیان کرده و فرمودهاند که «اصبروا»، صبر پیشه کردن بر ادای واجبات است. «صابرو»، مقاومت کردن و صبر پیشه کردن در مقابل دشمنان است و «رابطوا»، رابطه بر قرار کردن با امام منتظر است که در زمان ما حضرت حجة بن الحسن العسکری هستند. در رابطه با این سه فراز، چند نکتهای را عرض کنم.
1- با توجه به شواهد و قرائن، هر چه به زمان ظهور امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف نزدیکتر میشوم، به دلایل مختلفی، توجه مسلمانان به انجام واجبات و ترک محرمات کمتر میشود. البته این عدم توجه در طول تاریخ، اراز و فرودهایی داشته است، اما به نظر میرسد هر چه در طول تاریخ پیش آمدهایم، این نمودار به سمت پایین میل کرده است. این عدم توجه مراتب وو مصادیق و حالات مختلفی دارد که بعضی را مرور میکنیم. عدهای به بهانههای مختلف و شکلهای متفاوت، به کلی واجبات را ترک میکنند. عدهای هم به کلی ترک نمیکنند، اما در انجام آنها کاهلی میکنند. این کاهی گاهی در چند تا در میان انجام دادن آنها است و گاهی در سرسری و بیتوجه بودن به آنها. دستهای هم هستند که آنچه را مطابق میلشان است میپذیرند و آنچه را دوست ندارند و نمیپسندند، انجام نمیهند و از مصادیقی میشوند که الله تعالی در آیه 150 سوره نساء فرموده است: «… نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدونَ أنْ یَتَّخِذوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً»، یعنی: «به بعض آن ایمان میآوریم و به بعضی کافر میشویم و میخواهند که راهی بین آن برگزینند» که به نظر میرسد این مورد اخیر، متأسفانه در بین متدینان، در سطوح مختلف، در گذشته و حال بسیار است و خلاصه اینکه آنگونه که باید و شاید به انجام واجبات نمیپردازند. حتی عدهای هم هستند که به ظاهر واجبات عمل میکنند، خوب هم عمل میکنند، اما از باطن آن غافل میشوند و این در حالی است که هر چند ظاهر آن مهم است، اما باطن هر چیزی اصل است و باید مد نظر قرار گیرد و ظاهر راهی است که الله تعالی برای رسیدن به به باطن واجب کرده است. علی ای حال! میدانیم که انجام واجبات و ترک محرمات سخت است و صبر میخواهد. گاهی این صبر جزئی و راحت است و گاهی سخت و دشوار. طبیعی است که در این شرایط لازم است امر به معروف و نهی از منکر را با حفظ شرایطش، جدی بگیریم و البته خود نیز در انجام واجبات، بدون تبعیض قائل شدن در آنها و با تعقل و تفقه، جدیت داشته باشیم. چه انجام واجبات و چه فراخواندن دیگران به آنها، نیاز به صبر و تحمل دارد که این صبر و تحمل در وجوه مختلف کار لازم است. هم در برنامهریزی، هم در اجرا و هم در حصول نتیجه. به هر حال کار سختی است و صبر زیادی میطلبد.
2- و باز با توجه به شواهد و قرائن، هر چه به ایام ظهور نزدیکتر میشویم، با دشمنانی سختتر و هوشیارتر مواجه میشویم که هم تشخیص راه درست مقابله با آنها دشوارتر میشود و هم خود مقابله با آنها صبر و تحمل بیشتری میطلبد. البته در این مورد هم مانند مورد قبل، فراز و فرودهایی بوده و گاهی اوقات دشمنان سختتری در مقابل دین و شریعت بودهاند و گاهی فضا مساعدتر بوده است، اما باز هم به نظر میرسد که هر چه در طول تاریخ جلوتر میرویم، با دشمنان سختتری مواجه هستیم. لذا لازم است انسان هم در انتخاب راه درست و مطابق شریعت ، صبر و تحمل مناسب را داشته باشد، تا نَه به جهت تعجیل خود را به مهلکه دنیوی و اخروی بیاندازد و نَه به جهت تأخیر گرفتار چنین چیزی شود و هم در استفاده از این راههای مبارزه و استقامت در این راه، صبر و تحمل داشته باشد تا بلکه به بهترین نتیجه ممکن برسد. یادمان باشد که قاعده کلی در اسلام شیعی این است که هدف، وسیله را توجیه نمیکند، مگر در مواردی که خود شارع مقدس استثنا کرده است که اینها هم زیاد نیستند. این صبر و تحمل فقط برای خودمان نیست، بلکه باید دیگران را هم به صبر فرابخوانیم و یکدیگر را در آن یاری کنیم. «صابروا» از باب «مفاعله» ظاهرا در همین معنا که یکدیگر را در مقابل دشمنان به صبر فرا بخوانیم و یای کنیم.
3- دو نکته آخر در رابطه با «رابطوا» است. اول اینکه بسیاری از مترجمان و مفسران «رابطو» را به معنای نگاهبانی و مانند آن گرفتهاند که از جهت معنای لغوی غلط نیست. «رابطو» از ریشه «ربط» است که به نوعی معنای بستن میدهد. «ربط الفرس»، به معنای بستن اسب است و «رباط الخیل» جایی است که اسبان را میبستند. چیزی شبیه چاپارخانه یا محل تمرکز و استراحت سوارهنظام و مانند آن. به همین جهت به محل استقرار نگاهبانها هم «رباط» میگفتند و بعدها در بعضی مناطق، به قلعه و شبه قلعه هم رباط گفته شد. معانی مربوط به ارتباط هم از همین معنای ریشهای آن گرفته شده است، یعنی آنچه مایه یا موجب وابستگی بین افراد میشود.
با این حساب، برای «رابطوا» که مصدر آن «مرابطه» است، دو معنا میتوان گفت. اول، مراقبت کردن و پاس داشتن و نگاهبانی کردن و دیگر ارتباط بر قرار کردن. مشهور بین مترجمان و مفسران این است که این «رابطوا» به نگاهبانی و حراست از مرزهای مسلمین بر میگردانند که این معنا خالی از وجه نیست، اما با توجه به این روایت، دو معنا میتوان در نظر گرفت. یکی آنکه با امام مورد انتظارتان ارتباط بر قرار کنید و دیگر اینکه از او نگاهبانی کنید.
البته سخت است بگوییم منظور الله تعالی در این آیه، حصر در این معنایی دارد که امام باقر علیهالسلام فرمودهاند، دارد، بلکه بعید نیست، این مورد، یعنی پاسداری یا ارتباط بر قرار کردن با امام منتظر یکی از مصادیق مهم آن باشد و مصادیق دیگری هم وجود داشته باشد.
در مورد ارتباط با امام منتظر، میدانیم که امام زمان ما در غیبت بوده و معمول مردم نمیتوانند ارتباط متعارفی با ایشان داشته باشند. آنهایی هم ارتباط دارند، ظاهراً موظف شدهاند که از اینگونه ارتباط خود چیزی نگویند و اگر هم کسی چیزی بگوید، ما موظف به تکذیب هستیم و اینکه نپذیریم. مرحوم شیخ صدوق در کتاب کمال الدین (ج 2، ص 516) از حسن بن احمد المکتب که خود ناظر آخرین توقیع امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف به نایب چهارم خود بوده، یعنی همان توقیعی که خبر مرگ نایب چهارم را میدهند و میفرمایند که دیگر جانشینی برای خود معرفی نکند، چرا که غیبت دوم یا همان غیبت تامه که ما به عنوان غیبت کبری میشناسیم، آغاز خواهد شد، روایتی دارد که در یکی از فرازهای این توقیع مختصر آمده است: « … وَ سَیَأْتی شیعَتی مَنْ یَدَّعی الْمُشاهَدَةَ ألا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشاهَدَةَ قَبْلَ خُروجِ السُّفْیانیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کاذِبٌ مُفْتَرٍ …»، یعنی: «و به زودی کسانی از شیعیان من میایند که ادعای مشاهده (مرا) دارند. آگاه باشید! پس هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه (آسمانی) ادعای مشاهده (مرا) کرد، پس او دروغگوی افترا زننده است …». بحث در رابطه با این روایت مفصل است و یک بار به تفصیل بحث کردیم و یک بار هم مناظرهای در این زمینه داشتیم و حرفها زده شد، از جمله اینکه درباره نوع زندگی ایشان در ایام غیبت کبری و اینکه مانند ما زندگی عنصری است یا نوع دیگری از زندگی دنیوی است و بسیاری مسائل دیگر، صحبت کردیم و ضمن آنها گفتیم امکان رؤیت هست و بلکه امکان مشاهده و حتی ارتباط و مراوده هم هست، اما اگر کسی ادعای مشاهده و بالاتر از آن داشت، چه برای خود و چه برای دیگران، ما موظف به تکذیب و نپذیرفتن آن هستیم.
به موضوع خودمان برگردیم. باید ارتباط خود را با امام عصرمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف حفظ کنیم که این حفظ ارتباط راههای مختلف و متنوعی دارد که وعاظ مفصلاً درباره آن صحبت کردهاند و ما در اینجا فقط تعدادی را فهرستوار عرض میکنیم.
1- شناخت عمیق معارف اسلام محمدی که اهل بیت علیهمالسلام مبین و مفسر آنها هستند، از راههای درست و علمی.
2- انجام اوامر و نواهی الهی که در قرآن و روایات معتبر مشخص شده است.
3- دعا برای تعجیل در ظهور ایشان
4- انجام مستحبات و کارهای خیر و هدیه آن به ایشان
5- تلاش برای به یاد ایشان بودن در همه مراحل زندگی
6- انتقال معارف الهی به دیگران و از جمله فرزندان و اطرافیان
7- اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح اعتقادات خود و دیگران بر اساس ضوابط شرعی
و بسیاری کارهای دیگر.
اما اگر معنای دوم را بپذیریم که از امام زمانتان پاسداری کنید، باز با توجه به شرایط غیبت کبری و عدم دسترسی متعارف به ایشان، شاید بتوان همان کارهایی که تعدادی از آن را عرض کردم، به عنوان نگاهبانی و پاسداری از مَشی و مرام و آرمان ایشان دانست که عملا به نوعی نگاهبانی و پاسداری از ایشان محسوب میشود.
برید بن معاویه العجلی از ابوجعفر، محمد بن علی الباقر علیهالسلام روایت کرد که درباره کلام او(عز و جل): «(یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا) اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا» فرمودند: «صبر پیشه کنید بر انجام واجبات و به صبر وادارید (در برابر) دشمنتان و ارتباط برقرار کنید با امام مورد انتظارتان.»