سوره نساء – آیه 94 تا 99
یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا إذا ضَرَبْتُمْ فی سَبیلِ اللّهِ فَتَبَیَّنوا وَ لا تَقولوا لِمَنْ ألْقی إلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللّهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنوا إنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعْمَلونَ خَبیراً (94)
لا یَسْتَوی الْقاعِدونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیْرُ أولی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِأمْوالِهِمْ وَ أنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ بِأمْوالِهِمْ وَ أنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ أجْراً عَظیماً (95)
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کانَ اللّهُ غَفوراً رَحیماً (96)
إنَّ الَّذینَ تَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی أنْفُسِهِمْ قالوا فیمَ کُنْتُمْ قالوا کُنّا مُسْتَضْعَفینَ فی الْأرْضِ قالوا أ لَمْ تَکُنْ أرْضُ اللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِروا فیها فَأولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً (97)
إلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدونَ سَبیلاً (98)
فَأولئِکَ عَسَی اللّهُ أنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ کانَ اللّهُ عَفُوّاً غَفوراً (99)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که رهسپار شدید در راه الله، پس خوب آشکار کنید و نگویید به کسی که القا کرد شما را سلامتی: «نیستی مؤمنی.» (تا) بطلبید متاع زندگی نزدیکتر (دنیا) را، پس نزد الله غنیمتهای بسیاری است، اینگونه بودید شما از قبل. پس منت نهاد الله بر شما، پس خوب آشکار (بررسی) کنید. به یقین الله باشد به آنچه عمل میکنید، کاملاً با خبر. (94) مساوی نیستند وانشستگان از مؤمنان غیر صاحبان ضرر (غیر بیماران و مانند آن) و جهادگران در راه الله به اموالشان و جانهایشان. فضیلت داد الله مجاهدان به اموالشان و جانهایشان را بر وانشستگان درجهای و همه را وعده داده است الله به نیکی و فضیلت داده الله جهادگران را بر وانشستگان، اجری بسیار بزرگ. (95) درجاتی از (جانب) او و پوشش (اعمالی) و رحمتی و باشد الله بسیار پوششدهنده (مؤمنان را به صورت خاص) همیشه بخشاینده. (96) به یقین کسانی که میمیرانندشان ملائکه، ظالمان به خودشان، گویند: «در چه بودید؟» گویند: «بودیم ما مستضعفان در زمین.» گویند: «آیا نبود زمین خدا وسعت یافته؟» پس مهاجرت کنید در آن. پس آنها جایگاهشان جهنم است و بد سرانجامی است. (97) مگر مستضعفان از مردان و زنان و کودکان (که) استطاعت ندارند چارهای را و راه نیابند (هیچ) راهی را. (98) پس آنها را امید است که الله عفو کند از آنها و باشد الله بسیار عفوکننده بسیار پوششدهنده. (99)
شما که ایمان دارید! چون در راه خدا زمین میسپرید بتحقیق پردازید. بکسی که بشما سلام میکند نگویید مؤمن نیی که لوازم زندگی دنیا جویید که نزد خدا غنیمتهای بسیار هست، شما نیز از این پیش چنین بودید و خدا بر شما منت نهاد، پس بتحقیق پردازید که خدا از آنچه میکنید آگاهست. (94) وانشستگان از مؤمنان نامعلول، با مجاهدان راه خدا بمالها و جانهای خویش، یکسان نیند. خدا مجاهدان بمالها و جانهای خویش را بمرتبت بر وانشستگان برتری داده و همه را وعده نیکو داده و مجاهدان را بر وانشستگان بپاداشی بزرگ، فزونی بخشیده است. (95) که مرتبتها و مغفرت و رحمت اوست، و خدا آمرزگار است و رحیم. (96) کسانی که فرشتگان، در آنحال که ستمگر خویشند، جانشان را بگیرند و گویند: چگونه بودید؟ گویند در زمین بیچارگان بودیم گویند: مگر زمین خدا فراخ نبود که در آن مهاجرت کنید؟ آنها جایشان جهنم است که سر انجامیست بد. (97) مگر آن بیچارگان از زنان و مردان و کودکان که حیلهای نتوانند و راهی ندانند. (98) آنها، شاید خدا ببخشدشان که خدا بخشنده است و آمرزگار. (99)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون در راه خدا سفر میکنید [خوب] رسیدگی کنید و به کسی که نزد شما [اظهار] اسلام میکند مگویید: «تو مؤمن نیستی» [تا بدین بهانه] متاع زندگی دنیا را بجویید، چرا که غنیمتهای فراوان نزد خداست. قبلا خودتان [نیز] همین گونه بودید، و خدا بر شما منت نهاد. پس خوب رسیدگی کنید، که خدا همواره به آنچه انجام میدهید آگاه است. (94) مؤمنان خانهنشین که زیان دیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد میکنند یکسان نمیباشند. خداوند، کسانی را که با مال و جان خود جهاد میکنند به درجهای بر خانهنشینان مزیت بخشیده، و همه را خدا وعده [پاداش] نیکو داده، و [لی] مجاهدان را بر خانهنشینان به پاداشی بزرگ، برتری بخشیده است. (95) [پاداش بزرگی که] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتی از جانب او [نصیب آنان میشود]، و خدا آمرزنده مهربان است. (96) کسانی که بر خویشتن ستمکار بودهاند، [وقتی] فرشتگان جانشان را میگیرند، میگویند: «در چه [حال] بودید؟» پاسخ میدهند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» میگویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاهشان دوزخ است، و [دوزخ] بد سرانجامی است. (97) مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند. (98) پس آنان [که فی الجمله عذری دارند] باشد که خدا از ایشان درگذرد، که خدا همواره خطابخش و آمرزنده است. (99)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که در راه خدا (برای جهاد) سفر کردید خوب بررسی و تفحیص نمایید و نسبت به کسی که به شما سلام دهد و اظهار اسلام کند مگویید مؤمن نیستی، که بخواهید (به این بهانه او را بکشید تا) متاع زندگی دنیا را بطلبید، در حالی که در نزد خداوند غنیمتهای فراوان است. شما نیز پیش از این چنین بودید (به زبان اظهار ایمان مینمودید و نیز برای متاع دنیا انسان میکشتید) تا خدا بر شما (به ایمان واقعی) منیت نهاد. پس باید بررسی و تحقیق نمایید، که همانا خداوند به آنچه میکنید آگاه است. (94) بازنشستگان مؤمنان از جهاد (مستحبی یا واجب کفایی) که ضرر جسمی و عذر دیگری ندارند هرگز با جهادگران در راه خدا به مالها و جانهایشان یکسان نیستند خداوند جهادکنندگان به مالها و جانهایشان را بر بازنشستگان به رتبهای (بلند) برتری بخشیده، و خداوند هر یک را وعده پاداش نیک (بر ایمان و عملش) داده، و جهادگران را بر بازنشستگان به پاداشی بزرگ مزییت عطا کرده است. (95) به رتبههایی از جانب خود (در دنیا و آخرت) و آمرزش و رحمتی، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. (96) همانا کسانی که فرشتگان آنها را در حالی که ستمکار نفس خویشند قبض روح میکنند (به آنها) گویند: در چه (حالی از نظر دین) بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم (ناتوان شده در جنبه ایمان و عمل). فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن (از محیط کفر به محیط اسلام) مهاجرت کنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جای بازگشتی است. (97) مگر ناتوانشدگان از مردان و زنان و کودکان (در دست قدرتی حاکم یا جویی مانع از تحصیل معارف) که هیچ چارهای نداشته و به هیچ نحوی (برای هجرت) راه نیابند. (98) پس آنها هستند که امید است خداوند از آنان در گذرد، و خدا همواره بسیار بخشاینده و آمرزگار است. (99)