وَ قَوْلِهِمْ إنّا قَتَلْنا الْمَسیحَ عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسولَ اللّهِ وَ ما قَتَلوهُ وَ ما صَلَبوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إنَّ الَّذینَ اخْتَلَفوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلوهُ یَقیناً (۱۵۷)
و سخنشان (که) به یقین ما به قتل رساندیم مسیح، عیسی فرزند مریم، فرستاده الله را، در حالی که به قتل نرساندند او را و به صلیب نکشیدند او را، ولیکن مشتبه شد برای آنها و به یقین کسانی که اختلاف کردند در آن، قطعاً در شکی از آن، نیست برای آنها به آن علمی مگر تبعیت گمان و به قتل نرساندند او را یقینا. (۱۵۷)
و این سخن گفتن که ما مسیح عیسی پسر مریم را کشتهایم، اما نه او را کشتند و نه بردار کردند ولی بر آنها مشتبه شد، آنها که در باره وی اختلاف کردهاند در کشتن او بشک اندرند و در این باب علمی ندارند، و بیقین او را نکشتهاند. (۱۵۷)
و گفته ایشان که: «ما مسیح، عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم»، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که در باره او اختلاف کردند، قطعا در مورد آن دچار شک شدهاند و هیچ علمی بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروی میکنند، و یقینا او را نکشتند. (۱۵۷)
و نیز گفته آنها که ما مسیح عیسی بن مریم رسول خدا را کشتیم- در حالی که او را نکشتند و به دار نیاویختند، و لکن کار بر آنها مشتبه شد (خیال کردند در جنگ کشته شد، یا شخص دیگری به قیافه او کشته شد یا عیسی نامی مدعی نبوت پس از مدتی کشته شد) و حتما کسانی که درباره او اختلاف دارند در این باره در شک و تردیدند و جز پیروی ظن و گمان هیچ علمی بدان ندارند و یقینا او را نکشتند (۱۵۷)



۳- باب أن النوم الغالب علی السمع ینقض الوضوء علی أی حال کان و أنه لا ینقض الوضوء شیء من الأشیاء غیر الأحداث المنصوصة 


۶- باب أن القیء و المدة و القیح و الجشاء و الضحک و القهقهة و القرقرة فی البطن لا ینقض شیء منها الوضوء 


۱۲- باب أن المذی و الوذی و الودی و الإنعاظ و النخامة و البصاق و المخاط لا ینقض شیء منها الوضوء لکن یستحب الوضوء من المذی عن شهوة 


۱۴- باب أن تقلیم الأظفار و الحلق و نتف الإبط و أخذ الشعر لا ینقض الوضوء و لکن یستحب مسح الموضع بالماء إذا کان بالحدید 


۱۷- باب أن قتل البقة و البرغوث و القملة و الذباب لا ینقض الوضوء و کذا الکذب علی الله و علی رسوله و علی الأئمة ع 


۸- باب أنه لا یجوز لأحد أن یقتل بغیر حق و لا یؤوی قاتلا و لا یدعی لغیر أبیه و لا ینتمی إلی غیر موالیه 


۱۰- باب أنه یشترط فی التوبة من القتل إقرار القاتل به و تسلیم نفسه للقصاص أو الدیة و الکفارة و هی کفارة الجمع فی العمد و مرتبة فی الخطإ 


۲۴- باب أن من قتل قصاصا فلا دیة له و لا قصاص و کذا من قتل فی حد من حدود الله و من قتل فی حدود الناس فدیته من بیت المال 


۲۵- باب أن من اطلع إلی دار لینظر عورة لأهلها فلهم منعه فإن أصر فلهم قلع عینِه إن خفی ذلک و إن لم یندفع بدون القتل جاز نقل منصفانه و استفاده شرعی از مطالب این سایت، با ذکر منبع یا بدون آن، برای همگان مجاز است - خانه ایده دیوان



