سوره آل عمران – آیه 149 تا 154
یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا إنْ تُطیعوا الَّذینَ کَفَروا یَرُدّوکُمْ عَلی أعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبوا خاسِرینَ (149)
بَلِ اللّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النّاصِرینَ (150)
سَنُلْقی فی قُلوبِ الَّذینَ کَفَروا الرُّعْبَ بِما أشْرَکوا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَی الظّالِمینَ (151)
وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إذْ تَحُسّونَهُمْ بِإذْنِهِ حَتَّی إذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فی الْأمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أراکُمْ ما تُحِبّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللّهُ ذو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ (152)
إذْ تُصْعِدونَ وَ لا تَلْوونَ عَلی أحَدٍ وَ الرَّسولُ یَدْعوکُمْ فی أُخْراکُمْ فَأثابَکُمْ غَمّاً بِغَمٍّ لِکَیْلا تَحْزَنوا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا ما أصابَکُمْ وَ اللّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلونَ (153)
ثُمَّ أنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أمَنَةً نُعاساً یَغْشی طائِفَةً مِنْکُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أهَمَّتْهُمْ أنْفُسُهُمْ یَظُنّونَ بِاللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلیَّةِ یَقولونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأمْرِ مِنْ شَیْءٍ قُلْ إنَّ الْأمْرَ کُلَّهُ لِلّهِ یُخْفونَ فی أنْفُسِهِمْ ما لا یُبْدونَ لَکَ یَقولونَ لَوْ کانَ لَنا مِنَ الْأمْرِ شَیْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فی بُیوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إلی مَضاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلیَ اللّهُ ما فی صُدورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فی قُلوبِکُمْ وَ اللّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ (154)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر اطاعت کنید کسانی را که کفر ورزیدهاند، باز میگردانند شما را بر گذشتهتان، پس خواهید گشت زیانکاران. (149) بلکه الله سرپرست شما است و او بهترین یاریکنندگان است. (150) به زودی القا میکنیم در قلبهای کسانی که کفر وزیدند، ترس را به (واسطه) آنچه شرک ورزیدند به الله، آن چه نازل نکرده است به آن دلیلی (تسلطی) و جایگاهشان آتش است و بد جایگاهی است ظالمان را. (151) و قطعاً به تحقیق درست گردانید برای شما الله، وعدهاش را هنگامی که ریشهکن میکردید آنها را به اذن او تا هنگامی که سست شدید و نزاع کردید در کار و عصیان کردید از بعد آنچه نشان داد شما را آنچه دوست میداشتید. از شما است کسی که میخواهد دنیا را و از شما است کسی که میخواهد آخرت را. سپس بازگرداند شما را از آنها تا بیازماید شما را و قطعاً به تحقیق عفو کرد از شما و الله صاحب فضل است بر مؤمنان. (152) هنگامی که بالا میرفتید و توجه نمیکردید به احدی و رسول (الله) دعوت میکرد شما را در آخرتان، پس جزا داد شما را اندوهی به اندوهی تا آنکه محزون نشوید بر آنچه فوت شد شما را و نه آنچه اصابت کرد شما را و الله کامل با خبر است به آنچه عمل میکنید. (153) سپس نازل کرد بر شما از بعد اندوه، امنیتی (به صورت) خواب سبک (که) فرا میگرفت گروهی از شما را و به تحقیق گروهی همت گماشتند خودشان. گمان میبرند به الله غیر حق، گمان جاهلیت. میگویند: «آیا برای ما از کار چیزی است؟» بگو: «به یقین کار همهاش برای الله است.» پنهان میکنند در خودشان آنچه را آشکار نمیکنند برای تو. میگویند: «اگر بود برای ما از کار چیزی، به قتل نمیرسیدیم اینجا.» بگو: «اگر بودید درخانههایتان قطعاً ظاهر میشد کسانی را که نوشته شده بر آنها به قتل رسیدن، به سوی خوابگاههایشان (قبرهایشان) و بیازماید الله آنچه در سینههایتان است و خالص گرداند آنچه در قلبهایتان است و الله همیشه عالم به درون سینهها است.» (154)
[نکنید] که خدا یار شماست و او بهترین یاری کنان است. (149) در دل کسانی که کافر شدهاند، هراس خواهیم افکند، زیرا چیزهایی را که خدا دلیلی بر آن نفرستاده با وی شریک کردهاند، جایشان جهنم است و چه بد است جایگاه ستمگران. (150) خدا وعده خویش را با شما راست کرد آندم که باذن وی بکشتیدشان، تا وقتی که سست شدید و در کار جنگ اختلاف کردید و نافرمان شدید از آن پس که خدا چیزی را که دوست داشتید، بشما نمایانده بود کسانی از شما بودند که دنیا میخواستند و کسانی از شما بودند که آخرت میخواستند. (151) آنگاه شما را از کشتنشان باز داشت تا بیازمایدتان و از شما در گذشت که خدا با مؤمنان صاحب کرم است. (152) آندم که دور میشدید و بهیچکس اعتنا نداشتید و پیمبر از دنبالتان شما را میخواند، و [خدا] سزایتان غمی- داد روی غمی تا بر آنچه از کفتان رفته بود و از آنچه بشما رسیده بوداند- وه مخورید و خدا از آنچه میکنید آگاه است. (153) عاقبت از پس آن غم آرامشی بر شما نازل کرد، خوابی که گروهی از شما را فرو گرفت و گروهی که غصه جانهای خویش داشتند، در باره خدا گمان ناحق میبردند، گمان جاهلیت، میگفتند: ما را در اینکار اختیاری نبود. بگو اختیار کارها یکسره با خداست، در ضمیر خویش چیزها نهان میدارند که بر تو عیان نمیکنند، میگویند اگر در اینکار اختیاری داشتیم در اینجا کشته نمیشدیم، بگو: اگر در خانههای خویش بودید، کسانی که کشته شدنشان مقرر شده بود، بکشتنگاه خویش میآمدند تا خدا آنچه را در سینههای شماست بیازماید و آنچه را در دلهای شماست مصفا کند و خدا مکنونات سینهها را میداند. (154)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از کسانی که کفر ورزیدهاند اطاعت کنید، شما را از عقیدهتان بازمیگردانند و زیانکار خواهید گشت. (149) آری، خدا مولای شماست، و او بهترین یاریدهندگان است. (150) به زودی در دلهای کسانی که کفر ورزیدهاند بیم خواهیم افکند، زیرا چیزی را با خدا شریک گردانیدهاند که بر [حقانیت] آن، [خدا] دلیلی نازل نکرده است. و جایگاهشان آتش است، و جایگاه ستمگران چه بد است. (151) و [در نبرد احد] قطعا خدا وعده خود را با شما راست گردانید: آن گاه که به فرمان او، آنان را میکشتید، تا آنکه سست شدید و در کار [جنگ و بر سر تقسیم غنایم] با یکدیگر به نزاع پرداختید و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید [یعنی غنایم را] به شما نشان داد، نافرمانی نمودید. برخی از شما دنیا را و برخی از شما آخرت را میخواهد. سپس برای آنکه شما را بیازماید، از [تعقیب] آنان منصرفتان کرد و از شما درگذشت، و خدا نسبت به مؤمنان، با تفضل است. (152)
[یاد کنید] هنگامی را که در حال گریز [از کوه] بالا میرفتید و به هیچ کس توجه نمیکردید و پیامبر، شما را از پشت سرتان فرا میخواند. پس [خداوند] به سزای [این بیانضباطی] غمی بر غمتان [افزود]، تا سرانجام بر آنچه از کف دادهاید و برای آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید، و خداوند از آنچه میکنید آگاه است. (153) سپس [خداوند] بعد از آن اندوه، آرامشی [به صورت] خواب سبکی، بر شما فرو فرستاد، که گروهی از شما را فرا گرفت، و گروهی [تنها] در فکر جان خود بودند و درباره خدا، گمانهای ناروا، همچون گمانهای [دوران] جاهلیت میبردند. میگفتند: «آیا ما را در این کار اختیاری هست؟» بگو: «سررشته کارها [شکست یا پیروزی]، یکسر به دست خداست.» آنان چیزی را در دلهایشان پوشیده میداشتند، که برای تو آشکار نمیکردند. میگفتند: «اگر ما را در این کار اختیاری بود، [و وعده پیامبر واقعیت داشت،] در اینجا کشته نمیشدیم.» بگو: «اگر شما در خانههای خود هم بودید، کسانی که کشته شدن بر آنان نوشته شده، قطعا [با پای خود] به سوی قتلگاههای خویش میرفتند. و [اینها] برای این است که خداوند، آنچه را در دلهای شماست، [در عمل] بیازماید و آنچه را در قلبهای شماست، پاک گرداند و خدا به راز سینهها آگاه است. (154)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از کسانی که کفر ورزیدهاند اطاعت کنید شما را به عقب (به کفر و جهالت دوران جاهلیت) بازمیگردانند، پس زیانکار خواهید گشت. (149) (آنها یاور شما و سزاوار طاعت نیستند) بلکه خدا یاور شماست و او بهترین یاری دهندگان است. (150) به زودی در دلهای کسانی که کفر ورزیدهاند رعب و ترس میافکنیم به کیفر آنکه چیزی را که خدا بر (حقانیت) او حجتی نازل نکرده شریک خدا کردهاند، و جایگاه آنها آتش است و بد جایی است جایگاه ستمکاران. (151) و به یقین خداوند (در جنگ احد) وعده خود را برای شما تحقق بخشید آن گاه که آنان را به فرمان او قلع و قمع میکردید تا وقتی که سست شدید و در کار (ی که برای شما دستور بود یعنی حفظ موضع شبیخون دشمن) اختلاف نمودید، و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید (غلبه بر دشمن) به شما نشان داد نافرمانی کردید، برخی از شما دنیا را میخواست (غنائم جنگی را) و برخی از شما آخرت را میطلبید، سپس شما را از (غلبه بر) آنها بازگرداند تا شما را بیازماید، و البته از شما درگذشت، و خدا دارای فضلی (بزرگ) بر مؤمنان است.(152) آن گاه که به دوردستها میگریختید و به کسی توجه نمیکردید و رسول خدا شما را در آخر سپاهتان فرا میخواند، پس (خداوند) شما را اندوهی روی اندوهی جزا داد (اندوه مخالفت امر و شکست در جنگ) تا (ایمانتان قوی شود و) هیچگاه به آنچه از دستتان رفته و به آنچه (از مصائب و ضرر) به شما رسیده غمگین نشوید، و خدا به آنچه میکنید آگاه است. (153) آن گاه پس از اندوه، آرامشی به صورت خوابی سبک بر شما فرود آورد که گروهی از شما را فرا میگرفت، و گروهی همتشان جان خودشان بود، درباره خدا گمان ناحق، گمان دوران جاهلیت میبردند، (در ظاهر به تو) میگفتند: آیا از این امر (پیروزی) چیزی برای ما هست؟ بگو: مسلما کارها یکسره مربوط به خداست. آنان در دلهایشان چیزی را پنهان میکنند که برای تو آشکار نمیسازند، (در دل یا میان خودشان) میگویند: اگر (وعدهها راست بود و) برای ما از این امر (پیروزی) چیزی بود ما در اینجا کشته نمیشدیم! بگو: اگر شما در میان خانههای خود هم بودید بیتردید کسانی که کشته شدن بر آنها (در لوح محفوظ) نوشته و مقرر شده بود به سوی خوابگاههای خود (در معرکه جنگ) بیرون میآمدند (تا تقدیر خدا تحقق یابد) و تا خدا آنچه را در سینههای شماست (نیتهای شما را) بیازماید و آنچه را در دلهای شماست (ایمان شما را) خالص گرداند، و خدا به آنچه در سینههاست (به نییتهای شما) داناست. (154)