سوره حجر – آیات 4 تا 8
وَ ما أهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ إلاَّ وَ لَها کِتابٌ مَعْلومٌ (4) ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أجَلَها وَ ما یَسْتَأْخِرونَ (5) وَ قالوا یا أیُّها الَّذی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إنَّکَ لَمَجْنونٌ (6) لَوْ ما تَأْتینا بِالْمَلائِکَةِ إنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقینَ (7) ما نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ إلاَّ بِالْحَقِّ وَ ما کانوا إذاً مُنْظَرینَ (8)
و هلاک نکردیم از قریهای، مگر برای آنها مقرر شدهای معلوم است. (4) سبقت نمیگیرد از امتی اجلش را و عقب نخواهد افتاد. (5) و گفتند: ««ای کسی که نازل شده است ذکر بر او، به یقین تو قطعاً جنزده هستی. (6) چرا نمیآوری برای ما ملائکه را، اگر باشی از راستگویان.» (7) نازل نمیکنیم ملائکه را مگر به حق و نباشند آنگاه انتظار کشندگان (مهلت یافتگان). (8)
هیچ دهکدهای را هلاک نکردیم مگر آنکه مکتوبی معین داشت (4) هیچ امتی از اجل خویش پیشی نگیرد و عقب نیفتد (5) گویند: ای کسی که قرآن بدو نازل شده! بیگفتگو تو دیوانهای (6) اگر از راستگویانی چرا فرشتگان بما نازل نمیشوند (7) ما فرشتگان را نازل نمیکنیم مگر بحق و آنوقت دیگر مهلت نیابند (8)
و هیچ شهری را هلاک نکردیم مگر اینکه برای آن اجلی معین بود. (4) هیچ امتی از اجل خویش نه پیش میافتد و نه پس میماند. (5) و گفتند: «ای کسی که قرآن بر او نازل شده است، به یقین تو دیوانهای. (6)
اگر راست میگویی چرا فرشتهها را پیش ما نمیآوری؟» (7) فرشتگان را جز به حق فرو نمیفرستیم، و در آن هنگام، دیگر مهلت نیابند. (8)
و ما هیچ مجتمع انسانی را هلاک نکردیم مگر آنکه (در لوح محفوظ از نظر مدیت بقا) نوشتهای معلوم داشت. (4) هیچ امیت و گروهی از مدت معین خود سبقت نمیجوید و تأخیر هم نمیکنند. (5) و (به عنوان استهزا) گفتند: ای کسی که بر تو این ذکر (قرآن) نازل شده، همانا تو دیوانهای! (6) اگر تو از راستگویانی چرا فرشتگان را نزد ما نمیآوری (تا ادیعایت را تصدیق و مخالفانت را سرکوب نمایند)؟ (7) ما فرشتگان را نازل نمیکنیم مگر به حق (برای اثبات حق به طور اعجاز) و آنها در چنین وقتی (طبق سنیت جاریه ما اگر نپذیرند) مهلت داده نمیشوند (8).