حدیث 35211
35211- 12-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ رِئابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسِ عَنْ أبیجَعْفَرٍ ع فی الرَّجُلِ یقْتُلُ الْمَرْأةَ قالَ إنْ شاءَ أوْلیاؤُها قَتَلوهُ وَ غَرِموا خَمْسَةَ آلافِ دِرْهَمٍ لِأوْلیاءِ الْمَقْتولِ وَ إنْ شاءوا أخَذوا خَمْسَةَ آلافِ دِرْهَمٍ مِنَ الْقاتِلِ.
——————————
[1]– التهذیب 10- 182- 713.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به حسن بن محبوب که معتبر درجه یک است، از علی بن رئاب از محمد بن قیس البجلی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
این روایت هم چیزی بیش از مطالب روایات قبل ندارد و ما هم حرف بیشتری نداریم. فقط دو نکته را از باب تأکید عرض کنم، یکی اینکه قصاص قبل از غرامت مازاد آمده است که مطالبش گفته شد و دیگر اینکه این روایت هم مؤید همان نظر بنده در باب نوزدهم است که اختیار بین قصاص و دیه، با اولیای دم مقتول است و اگر آنها دیه خواستند، قاتل حق ندارد که از پرداخت آن سربزند، مگر مفلس باشد و فی امان الله که آن وقت از بیتالمال داده میشود.
ما پیش از این هم مشتقات غرم را در روایات دیدیم. غرامت، چیزی است که بعد از محققشدن ضرر و زیان لازم میشود. البته میزان غرامت را میتوان پیش از اتفاق مشخص کرد که اتفاقا، اتفاق خوبی است، اما پرداخت غرامت، قبل از اتفاق معنا ندارد. البته میتوان گرفت، اما معنایش غرامت نیست، مثلا ضمانت است. در این روایت میگوید که بکشند و غرامت را که فلان مقدار است، بپردازند. این مؤیدی است بر نظر ما تا الآن که ابتدا باید قتل به واسطه قصاص رخ بدهد و مرد کشته شود، بعد نوبت به غرامت میرسد که فبلن مقدار است. خلاصه اول باید شیشهای شکسته شود و از بین برود، تا نوبت به پرداخت غرامت برسد. حالا اینجا، شیشه، شیشه عمر قاتل است.