حدیث 35094
35094- 11-[1] وَ عَنْ عَلیِّ بْنِ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنْ بَعْضِ أصْحابِهِ عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ سِنانٍ قالَ سَمِعْتُ أباعَبْدِاللهِ ع یَقولُ قالَ أمیرُالْمُؤْمِنینَ ع فی الْخَطَإ شِبْهِ الْعَمْدِ أنْ تَقْتُلَهُ[2] بِالسَّوْطِ أوْ بِالْعَصا أوْ بِالْحِجارَةِ إنَّ دیَةَ ذَلِکَ تُغَلَّظُ وَ هیَ مِائَةٌ مِنَ الْإبِلِ الْحَدیثَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإسْنادِهِ عَنْ عَلیِّ بْنِ إبْراهیمَ مِثْلَهُ[3].
——————————
[1]– الکافی 7- 281- 3، الفقیه 4- 105- 5196.
[2]– فی المصدر- یقتل.
[3]– التهذیب 10- 158- 635، و الاستبصار 4- 259- 976.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از بعض اصحابش از عبدالله بن سنان روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک است، مگر بعض اصحاب ابراهیم بن هاشم که ابتداء مجهول است، اما به واسطه او، توثیق درجه دو میشود.
شیخ الطائفه هم شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به علی بن ابراهیم القمی که معتبر درجه یک است، به باقی سند الکافی روایت شده است.
* * *
علامه مجلسی: مرسل و رواه فی التهذیب بسند صحیح أیضا (مر).
* * *
مجلسی اول: فی الصحیح و الشیخ فی الصحیح … (رو).
این حدیث تقطیع شده است. در ادامه این حدیث ویژگیهای این صد شتر آمده است. مثلا گفته شده که چهلتایش فلان ویژگی را داشته باشد. سیتایش فلان ویژگی را داشته باشد، سیتایش فلان باشد و الی آخر.
و اما درباره این حدیث چند نکته عرض کنم.
1. این حدیث بر مبنای ما معتبر است، اما بر مبنای حدیثی بسیاری از آقایان معتبر نیست و نمیتوانند به آن استناد کنند، مگر بخواهند پای شهرت عملیه را وسط بکشند.
2. از این روایت معلوم میشود که قتل شبه عمد اصطلاح درست و به تعبیر بهتر کاملی نیست، چرا که عبارت «الخطأ شبه العمد» در بیان نوعی قتل خطأیی است که شبهه عمدی در آن وجود دارد. پس در اصل، این نوع از قتل، نوعی قتل خطأیی است و حالت مستقلی نیست.
3. در ضمن معلوم میشد که چون نوعی قتل خطأیی است، پس قصاص ندارد.
4. ببینید معمولا کسی به ضرب تازیانه و عصا نمیمیرد، مگر ضربات هم استمرار داشته باشد و هم کاری باشد، یا به جای حساسی بخورد. سنگ هم اگر خیلی بزرگ نباشد، همین حالت را دارد. اینها متعارفا آلت قتاله نیستند. به نظر میرسد علت شدید شدن دیه این باشد که مضروب زجر کشیده، تحقیر شده و نهایتا به قتل رسیده است. پس طبیعی است که جریمه ضارب که قاتل هم هست، بیشتر باشد.
5. و اما نکته جالب اینکه تا جایی که من به ذهنم میرسد، این تنها روایت معتبری است که ما در باب قتل شبه عمد داریم که تازه آن هم معتبر درجه دو است. پس اگر کسی این روایت را مانند ما به دلیل سند، یا مانند بسیاری به دلیل شهرت، یا هر دلیل دیگری معتبر بداند، قتل شبه عمد خواهیم داشت، و الا اصلا قتل شبه عمد وجود نخواهد داشت. مثلاً کسانی که میگویند بعض اصحاب ابراهیم بن هاشم، مجهول هستند، طبیعتا ممکن است این حدیث را معتبر ندانند. یادآوری کنم که در حدیث 35088 هم قتل شبه عمد داشتیم که آن هم بعض اصحاب یونس بن عبدالرحمن روایت کرده بودند.
6. نکته جالب دیگر اینکه اگر کسی این حدیث را به هر علتی معتبر بداند و نظر ما را در لزوم عمد، هم در اقدام و هم در نیت قتل، قبول نداشته باشد، به مشکل بر میخورد. چه قتل را به واسطه یک ضربه تازیانه، عصا و سنگ بداند و چه به استمرار آن، اینجا میگوید دیه غلیط، در حالی در قبلیها میگفت عمد. در حالی که اگر کسی نظر حقیر را بپذیرد، جمع منطقی بسیار روانی درباره این روایت وجود دارد.