حدیث 35081

35081- 4-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعیدٍ عَنِ ابْنِ أبی‌عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أبی‌حَمْزَةَ عَنْ عَلیٍّ وَ بِإسْنادِهِ عَنِ ابْنِ أبی‌عُمَیْرٍ عَنْ أبی‌الْمَغْراءِ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ ع فی الرَّجُلِ یقْتُلُ الْعَبْدَ خَطَأً قالَ عَلَیْهِ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ صیامُ شَهْرَینِ مُتَتابِعَینِ وَ صَدَقَةٌ عَلَی سِتّینَ مِسْکیناً قالَ فَإنْ لَمْ یقْدِرْ عَلَی الرَّقَبَةِ کانَ عَلَیْهِ الصّیامُ فَإنْ لَمْ یسْتَطِعِ الصّیامَ فَعَلَیْهِ الصَّدَقَةُ.
——————————
[1]– التهذیب 10- 164- 654.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به چند طریق روایت کرده است.
1. به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به احمد بن محمد بن عیسی الاشعری که معتبر درجه یک است، از حسین بن سعید الاهوازی از محمد بن ابی‌عمیر از محمد بن ابی‌حمزه الثمالی از علی
2. به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به محمد بن ابی‌عمیر که معتبر درجه یک است، از ابوالمغراء، حمید بن مثنی
که در طریق اول، همه از ثقات درجه یک هستند، مگر نفر آخر که ابتداء مجهول است، اما به واسطه محمد الثمالی، توثیق درجه دو می‌شود، اما در طریق دوم، همه از ثقات درجه یک هستند.

این حدیث هم نکات مهمی دارد که مرور می‌کنیم.
1. امام علیه‌السلام کفاره قتل خطأیی مقتول عبد را همان چیزی شبیه همان چیزی معرفی می‌کنند در قتل عمدی معرفی کرده‌اند. تنها تفاوتش در صدقه به شصت مسکین است که آن‌جا اطعام به شصت مسکین آمده بود.
2. اما بالأخره اطعام باید کرد، یا صدقه داد؟ می‌دانیم که دامنه صدقه بازتر از اطعام است و انجام آن راحت‌تر. حالا کدام است؟ به هر حال اطعام مسکین، نوعی صدقه است، اما آیا صدقه در این‌جا، کنایه از اطعام است و باید اطعام کرد؟ یا اطعام مصداقی از صدقه است و نوعی ترجیح در آن وجود دارد؟
روایت قبل مربوط به قتل عمد بود، لذا نمی‌توانیم از آن را در این بحث دخیل کنیم، این را هم نمی‌توانیم در آن دخیل کنیم. لذا ناچاریم بگوییم در کفاره قتل عمد، اطعام شصت مسکین لازم است، اما در کفاره غیر عمد برده و شاید دیگران، صدقه به شصت مسکین کفایت می‌کند.
3. آن‌چه درباره واو عطف و فصل در روایت قبل گفتیم، این‌جا هم هست. یعنی اگر واو را عطف بدانیم، کفاره جمع است و هر سه باید انجام شود و اگر عتق رقبه ممکن نبود، صیام شهرین متتابعین و اگر این ممکن نبود، صدقه به شصت مسکین. اما اگر واو فصل بگیریم، کفاره غیر جمع ترتیبی می‌شود.
 ممکن است کسی بگوید به قرینه این که می‌گوید اگر آزاد کردن برده ممکن نبود، روزه بگیر و اشاره‌ای به صدقه نمی‌کند و بعد که می‌گوید اگر روزه هم ممکن نبود، صدقه بده، منظور کفاره غیر جمع ترتیبی است. این حرف واقعا محل تأمل است و کفه کفاره غیر جمع ترتیبی را سنگین می‌کند و من هم می‌پذیرم، فقط با این ملاحظه که روایت مورد مربوط به قتل خطأیی است و کفاره قتل عمد، فعلا هم‌چنان جمع است، تا ببینیم بعدا تغییری می‌کند یا خیر.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه