حدیث 35080

35080- 3-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعیدٍ عَنْ فَضالَةَ بْنِ أیوبَ عَنْ أبانِ بْنِ عُثْمانَ عَنْ إسْماعیلَ الْجُعْفیِّ قالَ: قُلْتُ لِأبی‌جَعْفَرٍ ع الرَّجُلُ یقْتُلُ الرَّجُلَ مُتَعَمِّداً قالَ عَلَیْهِ ثَلاثُ کَفّاراتٍ یعْتِقُ رَقَبَةً وَ یصومُ شَهْرَینِ مُتَتابِعَینِ وَ یطْعِمُ سِتّینَ مِسْکیناً وَ قالَ أفْتَی عَلی بْنُ الْحُسَینِ ع بِمِثْلِ ذَلِکَ.
——————————
[1]– التهذیب 10- 162- 649.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به حسین بن سعید الاهوازی که معتبر درجه یک است، از فضاله بن ایوب از ابان بن عثمان الاحمر از اسماعیل بن عبدالرحمن الجعفی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.

در این حدیث حداقل سه نکته هست که یک به یک عرض می‌کنم.
1.    نکته اول این‌که بعضی برداشت لزوم کفاره جمع کرده‌اند که هر چند ابتداء چنین مرتکز می‌شود، اما ممکن است عده‌ای موافق نباشند. فعلا بحث ما درباره این روایت است و با این فرض پیش می‌رویم که ما هستیم و آیات قرآن و این روایت. امام علیه‌السلام می‌فرمایند کفاره قتل عمد سه چیز است و بعد آن سه چیز را نام می‌برند و با واو هم به هم متصل می‌کنند، طبیعتا اولین چیزی که به ذهن خیلی‌ها می‌رسد، واو عطف است و در نتیجه کفاره جمع در قتل عمد. حالا ممکن است کسی بگوید که این واو، واو فصل است و امام علیه‌السلام می‌خواهند بگویند، سه چیز است، یکی از این‌ها. این حرف خالی از وجه نیست، اما می‌دانیم که ظهور اولیه واو، در عطف است و اگر بخواهیم آن را به فصل معنا کنیم، دلیل می‌خواهد. این دلیل در آیات نبود و تا این‌جا هم در روایات ندیدیم، لذا باید صبر کنیم و ببینیم در آینده چنین دلیلی پیدا می‌شود یا خیر.
2.    طبیعی است که این کفارات، برای بخشش الهی است و ربطی به قصاص و دیه ندارد. خصوصا دیه که به نوعی جبران بخشی از خسارت صاحبان عزا است. پس اگر به هر دلیلی قصاص و دیه منتفی شد، فرد از منظر الهی بخشیده و رها نیست، بلکه باید کفاره گناه خود را بپردازد.
3.    نکته آخر درباره رجل است و این سؤال که آیا این کفاره برای فرد مذکر بزرگ‌سال است؟ یا کودکان مذکر را هم شامل می‌شود؟ یا زنان را در هر سنی که باشند هم شامل می‌شود؟ فقط مربوط به افراد حر است، یا بنده را هم در بر می‌گیرد؟
بارها هم در مباحثات تفسیری و هم در مباحثات فقهی عرض کرده‌ام که رجل و رجال در لسان آیات قرآن و روایات معتبر، به معنای فرد و افراد است و جنسیت و سن و سال و آزاد و بنده بودن و این‌چیزها در آن دخلی ندارد، مگر به قرینه‌ای معلوم شود که منظور مذکر بزرگ‌سال حر است. فکر کنم بحث نسبتا کاملش در مباحثات رجولیت بود.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه