حدیث 35034
35034- 14-[1] وَ بِهَذا الْإسْنادِ عَنِ ابْنِ أبیعُمَیْرٍ عَنْ حَمّادٍ عَنِ الْحَلَبی عَنْ أبیعَبْدِاللهِ ع قالَ[2] إنَّ أعْتَی النّاسِ عَلَی اللهِ مَنْ قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ وَ مَنْ ضَرَبَ مَنْ لَمْ یضْرِبْهُ.
——————————
[1]– عقاب الأعمال- 327- 7.
[2]– فی المصدر زیادة- قال رسول الله (صلّیاللهعلیهوآله).
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ صدوق این حدیث را از جعفر بن محمد بن مسرور از حسین بن محمد بن عامر از عبدالله بن عامر از محمد بن ابیعمیر از حماد بن عثمان از عبیدالله بن علی الحلبی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
1. این روایت هم به نوعی مؤید مدعاهای قبلی ما است. اما نکته جالبی در این روایت هست. اگر ضمیر «ه» در «قاتله» را به من قتل برگردانیم، این میشود که هیچ کس نباید غیر قاتل خود را بکشد و این یعنی هیچ کس اجازه کشتن هیچ کسی را ندارد، چرا که مقتول نمیتواند قاتل خود را بکشد. البته این روایت را به نوعی دیگر هم میتوان معنا کرد که کسی حق ندارد کسی را بکشد، مگر کسی را که میخواهد او را بکشد، که این هم وجه مقبولی دارد و در این صورت مزید همان چیزی است که ضمن بررسی آیات عرض کردم.
2. ما در جلسات گذشته اشارهای به احکام بردهداری داشتیم و اینجا هم کمی مطلب را بازتر میکنیم. گفتیم که به جرأت میتوان گفت تشریع احکام بردهداری به این جهت بوده که در گام اول آن را قانونمدار کرده و از بیدر و پیکری که در جوامع آن زمان وجود داشته، خارج کند. در گام بعدی، باب تولید برده را ببندد که گفتیم در برده نگرفتن بود و برده به دنیا نیاوردن، اما متأسفانه بعد از انحراف در سقیفه، مورد اول، به دلیل منافع فوقالعادهای که داشت، عملی نشد. در گام سوم هم موجبات آزادی بردههای فعلی را فراهم کرد، تا گام به گام و با عواقب اجتماعی کمتری که از آزادی به یک باره هزاران برده که نَه کار و باری داشتند و نَه خوانواده و کس و کاری و نَه وابستگی و تعلقات اجتماعی و میتوانستند تبدیل به کلونیهای بزهکار شوند، کما اینکه این اتفاق بعد از ممنوعیت بردهداری و پایان جنگهای داخلی امریکا افتاد، این مسأله منتفی شود که به جهت انحراف مسیر حکومت و امامت دینی، این مطلوب شارع مقدس به تأخیر افتاد.
3. نکته آخر هم که در مورد قصاص غیر نفس است که کلیت مطلبش مانند همان قصاص نفس است.