حدیث 1036

1036- 17-[1] وَ رَواهُ فی الْمَجالِسِ بِالْإسْنادِ الْمُشارِ إلَیهِ وَ زادَ قالَ: ثُمَّ سَنَّ عَلَی أُمَّتی الْمَضْمَضَةَ لِینْقَی[2] الْقَلْبُ مِنَ الْحَرامِ- وَ الِاسْتِنْشاقَ لِتَحْرُمَ عَلَیهِ[3] رائِحَةُ النّارِ وَ نَتْنُها- قالَ [الْیهودی صَدَقْتَ][4] یا مُحَمَّدُ- فَما جَزاءُ عامِلِها فَقالَ النَّبی ص أوَّلَ ما یمَسُّ الْماءَ یتَباعَدُ عَنْهُ الشَّیطانُ- فَإذا تَمَضْمَضَ نَوَّرَ اللهُ قَلْبَهُ وَ لِسانَهُ بِالْحِکْمَةِ- وَ إذا اسْتَنْشَقَ آمَنَهُ اللهُ مِنَ النّارِ- وَ رَزَقَهُ رائِحَةَ الْجَنَّةِ- وَ إذا غَسَلَ وَجْهَهُ بَیضَ اللهُ وَجْهَهُ یوْمَ تَبْیضُّ وُجوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجوهٌ- فَإذا غَسَلَ ساعِدَیهِ حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِ أغْلالَ النّارِ- وَ إذا مَسَحَ رَأْسَهُ مَسَحَ اللهُ عَنْهُ سَیئاتِهِ- وَ إذا مَسَحَ قَدَمَیهِ- أجازَهُ عَلَی الصِّراطِ یوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْأقْدامُ.
وَ رَواهُ فی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ موسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنِ السَّعْدَآبادی عَنْ أحْمَدَ بْنِ أبی‌عَبْدِاللهِ عَنْ أبیهِ عَنْ فَضالَةَ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ أبی‌الْعَلاءِ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ ع مِثْلَهُ إلَی قَوْلِهِ مَشَی بِهِما إلَی الْخَطیئَةِ.
وَ رَواهُ الْبَرْقی فی الْمَحاسِنِ بِهَذا السَّنَدِ[5].
——————————
[1]– أمالی الصدوق 160- 1.
[2]– فی المصدر- لتنقی.
[3]– و فیه- علیهم.
[4]– أثبتناه من المصدر.
[5]– المحاسن 323- 63 إلی قوله مشی بهما إلی الخطیئة.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام غیر معتبر است.
شیخ صدوق این حدیث را از محمد بن علی ماجیلویه از عمویش، محمد بن ابی‌القاسم از احمد بن محمد بن خالد البرقی از پدرش از علی بن حسین البرقی از عبدالله بن جبله از ماویه بن عمار از حسن بن عبدالله از پدرانش از جدش، امام مجتبی علیه‌السلام روایت کرده است که همه افراد سند این حدیث تا حسن بن عبدالله، از ثقات درجه یک، درجه دو و مشروط هستند، حسن بن عبدالله، ظاهرا از سادات حسنی است و این حدیث را به چند واسطه که معلوم نیست چند نفر هستند، از امام مجتبیj روایت کرده است. خود حسن بن عبدالله ابتداء مجهول است، اما به واسطه معاویه بن عمار، توثیق درجه دو می‌شود، لیکن راهی برای توثیق پدرانش نیست.
طریق دوم که محمد بن موسی بن متوکل از علی بن حسین السعدآبادی از احمد بن محمد بن خالد البرقی از پدرش از فضاله بن ایوب از حسین بن ابی‌العلاء است، همه از ثقات درجه یک هستند، مگر احمدالبرقی که ثقه مشروط است که البته مشکلی در این‌جا ایجاد نمی‌کند. خود احمد البرقی هم این حدیث در کتاب المحاسن به باقی سند روایت شده است، پس این طریق معتبر است، اما نکته‌اش در این‌جا است که این دو طریق، مربوط به حدیث قبل است و عبارات این روایت، یعنی روایت 1036، در این دو طریق نیست.

این قسمت حدیث هم معتبر نیست و اگر بود، کلی حرف داشت که کدام‌هایش از باب لزوم و وجوب است و کدام‌هایش از باب تنزیه و استحباب، درباره فلسفه وضو کلی حرفی داشت و … اما چون معتبر نیست، فقط معنایش را مرور می‌کنیم و می‌گذریم.
در این‌جا از زبان حضرت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده است که بر امت من مضمضه سنت شد، تا قلب را از حرام پاک کند و استنشاق تا بوی آتش و گند آن را بر او حرام کند. بعد از آن‌که یهودی آن را تصدیق کرد، از نبی مکرم پرسید که پاداش عمل‌کننده به آن چیست؟ ایشان هم فرمودند که همین‌که آب را مس می‌کند، شیطان از او دور می‌شود و چون مضمضه می‌کند، الله قلبش را و زبانش را به حکمت نورانی می‌کند و چون استنشاق می‌کند، الله او را از آتش در امان می‌دارد و بوی بهشت را روزی او می‌کند و هنگامی که صورتش را می‌شوید، الله روزی که چهره‌ها را نورانی یا سیاه می‌کند، صورت او را نورانی می‌کند و هنگامی که دو ساعدش را می‌شوید، الله قفل‌های آتش را بر او حرام می‌کند و چون سرش را مسح می‌کند، گناهانش از او زدوده می‌شود و هنگامی که دو قدمش را مسح می‌کند، اجازه داده شود بر صراط زمانی که قدم‌ها بر آن می‌لغزد.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه