حدیث 981
981- 1-[1] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعیدٍ عَنْ حَمّادٍ عَنْ حَریزٍ عَنْ زُرارَةَ عَنْ أبیجَعْفَرٍ ع قالَ: إذا دَخَلَ الْوَقْتُ وَجَبَ الطَّهورُ وَ الصَّلاةُ وَ لا صَلاةَ إلّا بِطَهورٍ[2].
وَ رَواهُ الصَّدوقُ مُرْسَلاً[3]
أقولُ: وَ تَقَدَّمَ ما یدُلُّ عَلَی ذَلِکَ[4] وَ یأْتی ما یدُلُّ عَلَیهِ[5].
——————————
[1]– التهذیب 2- 140- 546.
[2]– ورد فی هامش المخطوط الأول ما نصه- قد ظنّ بعضهم عدم دلالته علی المطلوب لاحتمال کون المشروط بدخول الوقت مجموع الأمرین. و فیه أنّه لا یحسن بل لا یجوز أن یقال إذا دخل الوقت وجبت معرفة الله و الصلاة أو وجب الإقرار بالمعاد و الصلاة و نحو ذلک مع کثرة الأدلة علی المطلوب صریحا کما مضی و یأتی (منه قده). و ورد فی هامش المخطوط الثانی ما نصه- و أیضا فالمراد بالوقت وقت وجوب الصلاة و لا فائدة فی قولنا إذا دخل وقت وجوب الصلاة وجبت الصلاة فعلم أن المقصود بیان حکم الطهارة و توقف وجوبها علی دخول وقت الصلاة و القرائن علی ذلک کثیرة (منه قده).
[3]– الفقیه 1- 33- 67.
[4]– تقدم فی الحدیث 1 من الباب 1 من هذه الأبواب و الحدیث 1 من الباب 9 من أبواب أحکام الخلوة.
[5]– یأتی فی الحدیث 2 من الباب 14 من أبواب الجنابة.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به حسین بن سعید الاهوازی که معتبر درجه یک است، از حماد بن عیسی از حریز بن عبدالله از زراره بن اعین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق هم شبیه این حدیث را در الفقیه به صورت مرسل نقل کرده است که مرسلات ایشان هم از قاعده کلی مرسلات خارج نیست. (مرسلات کتب اربعه)
* * *
علامه مجلسی: صحیح (مل).
در این حدیث آمده است که وقت داخل شد، طهور و صلاة واجب است و صلاتی نیست، مگر به به طهور.
بعضی از بزرگان گفتهاند که منظور از طهور، وضو است و از این حدیث استفاده کردهاند که وضوی خاص برای نماز، قبل از داخل شدن به وقت آن نماز، قبول نیست. اینها اضافه کردهاند همانطور که این حدیث میگوید، صلاة قبل وقت قبول نیست، وضوی آن هم قبول نیست. لذا گفتهاند اگر قبل وقت، به نیت نمازی که وقتش نرسیده، وضو بگیری، قبول نیست، اما اگر به نیت دیگری وضو بگیری، مشکلی ندارد.
به نظر حقیر، این فرمایش، حداقل به واسطه این حدیث، قبول نیست، چرا که حدیث صرفا میگوید که چون وقت داخل شد، نماز و وضو واجب میشود، نَه اینکه اگر قبلش انجام شود، قبول نیست. حتی میخواهم کمی بالاترش را بگویم. اگر دلیل قرآنی یا روایتی بر این نداشته باشیم که نماز قبل وقت، کلا قبول نیست، از این حدیث، نمیتوان آن را هم نتیجه گرفت. البته بحث ما فعلا این نیست، اینها را گفتم که بگویم این حدیث، در بیان این دست مطالب نیست، بلکه عملا دارد میگوید، وقتی وقت داخل شد، نماز واجب میشود و وضو هم که باید باشد، چرا که صلاة بیوضو نداریم.
در مورد طهور و سایر مطالب هم که در بابهای قبلی صحبت کردیم و تکرار نمیکنم.