حدیث ۹۶۹
۹۶۹- ۱-[۱] مُحَمَّدُ بْنُ عَلی بْنِ الْحُسَینِ بِإسْنادِهِ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ أنَّ قائِلاً قالَ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع- جُعِلْتُ فِداکَ إنّی أمُرُّ بِقَوْمٍ ناصِبیةٍ- وَ قَدْ أُقیمَتْ لَهُمُ الصَّلاةُ وَ أنا عَلَی غَیرِ وُضوءٍ فَإنْ لَمْ أدْخُلْ مَعَهُمْ فی الصَّلاةِ قالوا ما شاءوا أنْ یقولوا أ فَأُصَلّی مَعَهُمْ ثُمَّ أتَوَضَّأُ إذا انْصَرَفْتُ وَ أُصَلّی فَقالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع سُبْحانَ اللهِ أ فَما یخافُ مَنْ یصَلّی مِنْ غَیرِ وُضوءٍ أنْ تَأْخُذَهُ الْأرْضُ خَسْفاً.
——————————
[۱]– الفقیه ۱- ۳۸۳- ۱۱۲۷.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ صدوق این حدیث را به طریق خود در الفقیه به مسعده بن صدقه که معتبر درجه یک است، روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
در این روایت آمده ست که فردی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد که با جماعتی ناصبی مواجه میشوم. آنها قصد اقامه صلاة دارند، در حالی که من وضو ندارم. اگر هم با آنها نماز نخوانم، هر چه بخواهند میگویند. آیا با آنها نماز بخوانم و بعد که رفتم، وضو بگیرم و نماز را مجدد بخوانم؟ امام علیهالسلام هم میفرمایند که پناه بر خدا! کسی که بدون وضو به نماز میپردازد، نمیترسد که زمین او را در خود فرو برد؟
آنچه از این روایت معلوم میشود را در چند بند عرض میکنم.
۱. صلاة بدون وضو که اصلا قبول نیست.
۲. اگر کسی بدون دلیل موجه شرعی، بدون وضو به نماز بایستد، کار بسیار بسیار ناپسندی انجام داده است. اینکه میگویند نمیترسد از اینکه زمین او را ببلعد، کنایه از شدت بسیار بد این کار است. اما اینکه این ظهور در حرمت دارد، یا قباحت و کراهت بسیار بسیار شدید، قابل تأمل است. ببینید، شدت این بیان به اندازهای زیاد است که بعید نیست، ظهور در حرمت داشته باشد، اما صد در صدی هم نیست.
۳. حالا اگر فرض کنیم، حرام است که احتمالش هم هست، در فرض مورد سؤال هم حرام میشود، چرا که سائل از این مورد خاص سؤال کرده و جواب امام هم، همان را شامل میشود و اگر آیا ما میتوانیم حکم آن را به هر شرایطی تعمیم بدهیم؟ بله، اگر شرایط در همین حد، یا کمتر بود، از باب اولویت میشود، اما اگر بیشتر و سختتر بود، چه؟ مثلا اگر با آنها وارد نماز نمیشد، جانش در خطر میافتاد. ناموسش حلال شمرده میشد و از این دست مسائل. طبیعتا در این موارد، نمیتوان صرفا به این روایت و حکم آن توجه کرد، بلکه باید سایر دستورات دینی را هم مد نظر داشت. دستورات متعدد و مکرری که حفظ جان و … را توصیه کردهاند. خلاصه اینکه باید همه شرایط را در نظر داشت، اما به استناد این روایت، معلوم میشود که اگر در حد حرف و بد و بیراه و مانند اینها باشد، جواز نماز بیوضو نیست، حالا یا کلا نیست و حرام است، یا واقعا کراهت و قباحت شرعی بسیار زیاد دارد.
۴. نکته آخر درباره ناصبی در این روایت است. ناصبی، از ریشه نصب و یکی از معانی آن رنج دادن است. ناصبی هم کسی است که به دیگران رنجی وارد میکند و آزار میرساند. این معنا در قرآن هم به کار رفته است. اما در اصطلاح به فردی میگویند که ظاهر اسلام و نبوت نبی مکرم را قبول دارد، اما نسبت به امیر مؤمنان علیهالسلام، یا سایر ائمه علیهمالسلام، یا پیروان ایشان دشمنی دارد و از روی این دشمنی، به این گروه آزار میرساند. این افراد، طبیعتا اگر اهل نماز باشند، بعید است، نماز بیوضو بخوانند، لذا در اینجا چند حالت به ذهن من میرسد. یکی اینکه اگر این فرد وضو بگیرد، مجبور است به شکل آنها بگیرد، اما فکر کرده که این کار را نکند و بدون وضو نماز بخواند، جواب امام هم، چنین بوده است. حالا این سؤال را میتوان مطرح کرد که اگر به شکل آنها وضو میگرفت و نماز میخواند، آیا باز هم همین حکم را داشت؟ یعنی چون شکل وضویش خراب بود و باطل، باید حتی الامکان از اقامه نماز با آنها خودداری میکرد، یا این مورد، یعنی وضوی خراب، مشکل حرمت یا کراهت شددی را بر طرف میکرد؟ اگر بر طرف میکرد، آیا نماز را باید اعاده میکرد، یا خیر؟ اگر باید اعاده میکرد، حتی اگر وقت نماز تمام شده بود، باز هم باید اعاده میکرد و …
اگر ما باشیم و این روایت، باید بگوییم که وضوی خراب، اصلا وضو نیست، اصلا وضو نگرفته است و لذا، شامل همین حکم امام علیهالسلام میشود و این فرد موظف است، حتی الامکان از نماز بیوضو پرهیز کند، مگر جانش در خطر باشد، یا مانند این دست مسائل.