حدیث 748

748- 5-[1] وَ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعیدٍ عَنْ حَمّادٍ عَنْ حَریزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قالَ: قالَ أبوجَعْفَرٍ ع مَنِ اغْتَسَلَ وَ هُوَ جُنُبٌ قَبْلَ أنْ یبولَ ثُمَّ یجِدُ بَلَلاً فَقَدِ انْتَقَضَ غُسْلُهُ وَ إنْ کانَ بالَ ثُمَّ اغْتَسَلَ ثُمَّ وَجَدَ بَلَلاً فَلَیسَ ینْقُضُ غُسْلَهُ وَ لَکِنْ عَلَیهِ الْوُضوءُ لِأنَّ الْبَوْلَ لَمْ یدَعْ شَیئاً.
——————————
[1]– التهذیب 1- 144- 407 ذیل الحدیث 407، و الاستبصار 1- 119- 402 ذیل الحدیث 402، و یأتی فی الحدیث 7 من الباب 36 من أبواب الجنابة.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به حسین بن سعید الاهوازی که معتبر درجه یک است، از حماد بن عیسی از حریز بن عبدالله از محمد بن مسلم روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح (مل).

این حدیث، با احادیث قبلی چند فرق دارد. یکی این‌که در مورد غسل هم گفته که البته فعلا بحث ما نیست و وارد آن هم نخواهیم شد و فرق دیگر این‌که در مورد وضو چیزی را بیان می‌کند که شاید به نظر برسد پیش از این نداشتیم.
یک بار روایت را مرور کنیم. امام صادق علیه‌السلام فرمودند کسی جنب شده و پیش از آن‌که بول کند، غسل کند و بعد آن رطوبتی بیابد، غسلش نقض شده است، اما اگر بول کند و بعد آن غسل کند و بعد رطوبتی بیایبد، غسلش نقض نشده، اما وضو بر او است، چرا که بول چیزی را باقی نگذاشته است.
با ملاحظه کیسه منی و محل تخلیه آن و محل مثانه و محل اتصال آن به مجرای تناسلی، کاملا مشخص است که اگر منی در مجرا باشد، با بول، اکثریت قاطع منی از مجرا خارج می‌شود و اگر هم چیزی بماند، واقعا ذرات بسیار ریز و میکروسکوپی است که به قول روایات باب قبل، نباید به آن توجه کرد. جالب است که در این روایت هم گفته شده با بول، چیزی از منی باقی نمی‌ماند. اما بحث ما در مورد این نیست، در مورد وضو است.

گفته بود که اگر ادارار کرد و بعد آن رطوبتی ببیند، علیه وضوء. مسألة! علیه الوضو، یعنی وضو بر او واجب است، یا وضو بر او مستحب است؟ این امر، امر تنزیهی است، یا امر وجوبی؟
اگر مبنای مشهور را بگیریم، ظاهرا امر وجوبی است، آن وقت باید بگوییم روایات اول و چهارم این باب و روایت باب قبلی که که گفته بودند، مشکلی ندارد، منظورشان در صورتی بوده که استبرائی انجام شده باشد که به نظر من این حجم از افتادگی در روایات معتبر درجه یک، بعیدو غریب است.
اما اگر مبنای ما را بگیرید که ظهور اولیه امر در تنزیه است، مگر وجوبی بودن آن محرزشود، کار ساده است و نیازی به توجیه روایات متعدد و متهم کردنشان به نقص نیست. علیه الوضوء، یعنی توصیه به وضو، البته احتمالا توصیه جدی که نشان از استحباب زیاد دارد.
حالا شما ببینید کدام گزینه را درست می‌پندارید.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه