حدیث 746

746- 3-[1] وَ عَنِ الْمُفیدِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أبیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللهِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خالِدٍ الْبَرْقی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أبی‌عُمَیرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَری عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ ع فی الرَّجُلِ یبولُ قالَ ینْتُرُهُ ثَلاثاً ثُمَّ إنْ سالَ حَتَّی یبْلُغَ السّوقَ[2] فَلا یبالی.
——————————
[1]– التهذیب 1- 27- 70، و الاستبصار 1- 48- 136.
[2]– فی المصدر- السابق.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را از شیخ مفید از احمد بن محمد بن حسن بن ولید از پدرش از سعد بن عبدالله القمی از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از حسین بن سعید الاهوازی و محمد بن خالد البرقی از محمد بن ابی‌عمیر از حفص بن بختری روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر احمد البرقی که ثقه مشروط است که البته مشکلی در این‌جا ایجاد نمی‌کند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح (مل).

این حدیث، بر خلاق حدیث قبل، مبهم است.
«ینتره»، از ریشه «ن‌ت‌ر» است که معانی مختلفی دارد. یکی از معانی آن، گرفتن و کشیدن است که محکم و استوار باشد. معانی دیگری هم دارد که به این‌جا نمی‌خورد.
در این حدیث آمده است که آن را سه بار محکم بگیرد و بکشد، بعد اگر تا ساق هم جاری شد، باکی نیست.
سؤال این‌جا است که چه چیزی یا کجا را سه بار بگیرد و بکشد؟ به عبارت دیگر، ضمیر «ه» در «ینتره»، به چه بر می‌گردد؟ دو گزینه به نظر من می‌رسد؛
1. اتکاز در گرفتن آلت تناسلی است. یعنی آلت تناسلی را سه بار بگیرد و بکشد و این در حالی است که در روایت قبل، بین مقعد تا بیضه را گفته بود سه بار دست بکشید و فشار دهید. با این حساب یا باید بگویم آن روایت یک حالتش را گفته بود و این روایت حالت دیگری را، یا باید بگوییم که هم این روایت و هم روایت قبلی، ناقص است و باید بگوییم باید این دو روایت را در هم ادغام کنیم تا درست شود. در این صورت، یعنی هم باید بین مقعد تا بیضه را سه بار دست کشید و سعی کرد، مایع درون مسیر را خارج کرد و هم خود آلت تناسلی را.
اگر تصویر مجموعه آلت تناسلی را به خاطر داشته باشید، می‌بینیم که با این دو مرحله، تقریبا اکثر مسیر دست کشیده و فشار داده شده است و مقدار قابل ملاحظه‌ای از مایع درون مسیر، خارج شد است، اما علم ثابت کرده است که باز هم متعارفا همه آن خارج نشده است.
2. گزینه بعدی این است که بگوییم ضمیر «ه» در ینتره به همان ما بین مقعد و دو بیضه بر می‌گردد که برای راوی معلوم بوده است و عملا این حدیث، با حدیث قبلی فرقی ندارد. حدیث قبلی مشروح بوده و این حدیث به ضمیر بیان شده است.
گزینه دوم، کمی غیر محتمل است، چرا که ینتره، یعنی چیزی را بگیرد و بکشد و این در مورد بین مقعد و بیضه، بعید به نظر می‌رسد، اما اگر کسی این را بپذیرد، همان حدیث قبل می‌شود و توضیحاتش همان می‌شود که بیان شد. اما اگر گزینه اول را بپذیریم، این‌که بخواهیم بگوییم هر دو حدیث ناقص بوده و باید در هم ادغام کنیم، هر چند موافق احتیاط است، اما ادعای بزرگی است و دلیل قاطع می‌خواهد که من پیدا نکردم، لذا جمع‌بندی بنده این است که آن‌جا یه راهش را گفت و این‌جا یک راه دیگر را و راه‌های دیگری هم می‌توان یافت که به واسطه آن مقداری از بول موجود در مسیر را خالی کرد، اما باز هم تأکید می‌کنم که معمولا، همه‌اش خارج نمی‌شود.
و کلام آخر درباره این حدیث این‌که، باز هم گفته نشده است که اگر نکرد، تکلیف چیست؟ این‌جا هم همان اطلاقات و اصالة البرائة و اصالة الطهارة که در حدیث قبل مطرح کردم، خود را علم می‌کنند و تکلیف روشن می‌شود.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه