حدیث 642

642- 2-[1] وَ عَنِ الْمُفیدِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أبیهِ عَنِ الصَّفّارِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعیدٍ عَنْ حَمّادٍ عَنْ حَریزٍ عَنْ زُرارَةَ قالَ: قُلْتُ لِأبی‌جَعْفَرٍ وَ أبی‌عَبْدِاللهِ ع ما ینْقُضُ الْوُضوءَ فَقالا ما یخْرُجُ مِنْ طَرَفَیکَ الْأسْفَلَینِ مِنَ الذَّکَرِ وَ الدُّبُرِ مِنَ الْغائِطِ وَ الْبَوْلِ أوْ مَنی أوْ ریحٍ وَ النَّوْمُ حَتَّی یذْهِبَ الْعَقْلَ وَ کُلُّ النَّوْمِ یکْرَهُ إلّا أنْ تَکونَ تَسْمَعُ الصَّوْتَ.
وَ رَواهُ الْکُلَینی عَنْ عَلی بْنِ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنْ حَمّادٍ مِثْلَهُ[2]
وَ رَواهُ الصَّدوقُ بِإسْنادِهِ عَنْ زُرارَةَ مِثْلَهُ إلَی قَوْلِهِ حَتَّی یذْهِبَ الْعَقْلَ[3].
——————————
[1]– التهذیب 1- 9- 15.
[2]– الکافی 3- 36- 6.
[3]– الفقیه 1- 61- 137.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
شیخ الطائفه این حدیث را از شیخ مفید از احمد بن محمد بن حسن بن ولید از پدرش از محمد بن حن الصفار از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از حسین بن سعید الاهوازی از حماد بن عیسی از حریز بن عبدالله از زراره بن اعین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
ثقةالاسلام الکلینی هم شبیه این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از حماد بن عیسی به باقی سند روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق هم شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به زراره بن اعین که معتبر درجه یک است، روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: حسن (مر). صحیح (مل).
* * *
مجلسی اول: الخبر صحیح (رو).

1. این روایت به نوعی کامل‌تر همان روایت قبل است و تکلیف بعضی سؤالاتی که پیش از این مطرح شد را مشخص می‌کند.
2. در روایت قبل، نوم القلب داشتیم و این‌جا ذهاب العقل که دیدیم به یک معنا هستند.
3. امام علیه‌السلام این‌جا مصادیقی از آن‌چه من طرفین الاسفلین خارج می‌شود و ناقض وضو هستند را نام می‌برند که عبارتند از بول و غائط و منی و باد شکمی که از دو مخرج خارج می‌شود. حالا این سؤال پیش می‌آید که آیا فقط این‌ها ناقض وضو هستند، یا این‌ها فقط مصادیقی از آن هستند. نگاه اول به نظر می‌رسد که در بیان همه مصادیق است، اما باید ببینیم چنین چیزی تأیید می‌شود یا خیر.
4. مطلب بعد درباره عبارت «من الذکر» که چون راوی مرد بوده، چنین گفته‌اند،
5. یکره یعنی چه؟ از ریشه ک‌ره است که دلالت بر خلاف رضا و محبت است. گاهی هم به مشقت، زشتی، ناپسندی، سختی، اجبار یا امتناع معنا شده است که رابطه آن‌ها با معنای ریشه‌ای معلوم است. اگر این روایت را کنار بگذاریم، تا جایی که من تحقیق کرده‌ام، در هیچ آیه‌ای از قرآن و روایت معتبری، کراهت ظهور در ممنوعیت لزومی ندارد، بلکه صرفاً ممنوعیت توصیه‌ای است. ظاهرا بعضی با این ذهنیت، وقتی خواسته‌اند این روایت را معنا کننده، از عبارت «کُلُّ النَّوْمِ یکْرَهُ إلّا أنْ تَکونَ تَسْمَعُ الصَّوْتَ» چنین برداشت کرده‌اند که هر خوابی مکروه و ناپسند است، الا آن‌که صدا را بشنوی، در نتیجه «یکره» را به یفسد و ینقض معنا کرده‌اند و ملا محسن فیض در الوافی (ج 6، ص 251) گفته است: «إنما عبر أن نقض الوضوء بالکراهیة لأن النواقض ممل یستکره» که اصلا نیازی به قصه‌ها نیست. امام علیه‌السلام می‌فرماید خوابی که عقل را ببرد ناقض وضو است و هر خوابی کراهت دارد، مگر که صدا را بشنوی. یعنی خواب عمیق و خوابی که صدا را نمی‌شنوی ناقض وضو است و سایر خواب‌ها موجب کراهت است، یعنی بهتر است وضو بگیری.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه