حدیث 635
635- 5-[1] مُحَمَّدُ بْنُ عَلی بْنِ الْحُسَینِ بِإسْنادِهِ عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ أبیعَبْدِاللهِ أنَّهُ قالَ لِلصّادِقِ ع أجِدُ الرّیحَ فی بَطْنی حَتَّی أظُنَّ أنَّها قَدْ خَرَجَتْ فَقالَ لَیْسَ عَلَیْکَ وُضوءٌ حَتَّی تَسْمَعَ الصَّوْتَ أوْ تَجِدَ الرّیحَ ثُمَّ قالَ إنَّ إبْلیسَ- یَجْلِسُ بَیْنَ ألْیَتَیِ الرَّجُلِ فَیُحْدِثُ لِیُشَکِّکَهُ.
وَ رَواهُ الشَّیخُ بِإسْنادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلی (الزیتونی) عَنْ أحْمَدَ بْنِ هِلالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلیدِ (البجلی) عَنْ أبانِ بْنِ عُثْمانَ عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ أبیعَبْدِاللهِ مِثْلَهُ[2]
——————————
[1]– الفقیه 1- 62- 139.
[2]– التهذیب 1- 347- 1018، و الاستبصار 1- 90- 288.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ صدوق این حدیث را به طریق خود در الفقیه به عبدالرحمن بن ابیعبدالله که معتبر درجه یک است، روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به سعد بن عبدالله القمی که معتبر درجه یک است، از حسن بن علی الزیتونی از احمد بن هلال از محمد بن ولید البجلی از ابان بن عثمان از عبدالرحمن بن ابیعبدالله روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر حسن بن علی الزیتونی که ثقه درجه دو است.
* * *
علامه مجلسی: ضعیف (مل).
* * *
مجلسی اول: الخبر صحیح (رو).
1. این روایت مطلب جدیدتری از روایات قبل ندارد. فقط این بار به جای شیطان، ابلیس گفته است که نام خاص ملکی از جن است. ما درباره او در موقعیتهای مختلف سخن گفتهایم که فعلاً از بحث ما خارج است. اما منظور همان است که در روایت 633 بیان شد که شک و تردید در بقای وضو، از وسوسههای ابلیس است و نباید به آن توجه کرد.
2. در اینجا خوب است حدیث 137 وسائل الشیعة را که معتبر درجه یک هم هست، مرور کنیم، تا درک بهتری از شیطان و ابلیس و وسوسه و مانند اینها در ما نحن فیه پیدا کنیم.
مرحوم ثقةالاسلام الکلینی (الکافی، ح 10) از محمد بن یحیی العطار از احمد بن محمد که ابن عیسی الاشعری است، از ابن محبوب که حسن بن محبوب است، از عبدالله بن سنان روایت کرده است که به گفت: «ذَکَرْتُ لِأبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام رَجُلاً مُبْتَلًی بِالْوُضوءِ وَ الصَّلاةِ وَ قُلْتُ: «هُوَ رَجُلٌ عاقِلٌ.» فَقالَ أبوعَبْدِاللهِ: «وَ أی عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ یطیعُ الشَّیطانَ.» فَقُلْتُ لَهُ: «وَ کَیفَ یطیعُ الشَّیطانَ؟» فَقالَ: «سَلْهُ هَذا الَّذی یأْتیهِ، مِنْ أی شَیءٍ هُوَ؟ فَإنَّهُ یقولُ لَکَ: «مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ.»»» یعنی: یاد کردم برای ابوعبدالله (امام صادق)j فردی را که مبتلا به وضو و نماز بود و عرض کردم: «او فرد عاقلی است.» پس ابوعبدالله (امام صادق)j فرمودند: «و کدام عقل برای او است، در حالی که شیطان را اطاعت میکند؟!» پس به ایشان عرض کردم: «و چگونه شیطان را اطاعت میکند؟!» پس فرمودند: «از او سوال کن که این چیزی که او را آمده، آن، از چه چیز است؟ پس همانا او به تو میگوید که از عمل شیطان است.»». «مبتلی بالوضوء و الصلاة»، کنایه از وسواس در وضو و نماز است. در آخر روایت هم وسواس را معادل شیطان گرفتهاند.
أقولُ: وَ تَقَدَّمَ فی حَدیثِ الْوَسْوَسَةِ فی النّیةِ ما یدُلُّ عَلَی هَذا الْمَعْنَی[1].
[1]– تقدم فی الحدیث 1 من الباب 10 من أبواب مقدّمة العبادات.