حدیث ۸۸۲
(۸۸۲) الکافی (ح ۶۳۷۱)، الفقیه (ح ۱۹۳۵) و التهذیب (ج ۴، ص ۵۱۲): مُحَمَّدُ بْنُ إسْماعیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شاذانَ وَ أحْمَدُ بْنُ إدْریسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالْجَبّارِ جَمیعاً عَنْ صَفْوانَ بْنِ یَحْیی عَنِ ابْنِ مُسْکانَ عَنْ أبیبَصیرٍ عَنْ أحَدِهِما علیهالسلام فی قَوْلِ اللهِ تَعالَی: «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصّیامِ الرَّفَثُ إلی نِسائِکُمْ» الْآیَةَ، فَقالَ: «نَزَلَتْ فی خَوّاتِ بْنِ جُبَیْرٍ الْأنْصاریِ وَ کانَ مَعَ النَّبیِّ صلیاللهعلیهوآله فی الْخَنْدَقِ وَ هُوَ صائِمٌ. فَأمْسَی وَ هُوَ عَلَی تِلْکَ الْحالِ وَ کانوا قَبْلَ أنْ تَنْزِلَ هَذِهِ الْآیَةُ، إذا نامَ أحَدُهُمْ، حُرِّمَ عَلَیْهِ الطَّعامُ وَ الشَّرابُ. فَجاءَ خَوّاتٌ إلَی أهْلِهِ حینَ أمْسَی، فَقالَ: «هَلْ عِنْدَکُمْ طَعامٌ؟» فَقالوا: «لا! لا تَنَمْ حَتَّی نُصْلِحَ لَکَ طَعاماً.» فَأتَّکا فَنامَ. فَقالوا لَهُ: «قَدْ فَعَلْتَ؟» قالَ: «نَعَمْ!» فَباتَ عَلَی تِلْکَ الْحالِ. فَأصْبَحَ، ثُمَّ غَدا إلَی الْخَنْدَقِ، فَجَعَلَ یُغْشَی عَلَیْهِ. فَمَرَّ بِهِ رَسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله. فَلَمّا رَأی الَّذی بِهِ، أخْبَرَهُ کَیْفَ کانَ أمْرُهُ. فَأنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فیهِ الْآیَةَ: «وَ کُلوا وَ اشْرَبوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را به چند طریق روایت کرده است.
۱. از محمد بن اسماعیل البندقی از فضل بن شاذان از صفوان بن یحیی از عبدالله بن مسکان از ابوبصیر الاسدی
۲. از احمد بن ادریس القمی از محمد بن عبدالجبار از صفوان بن یحیی از عبدالله بن مسکان از ابوبصیر الاسدی
که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به ابوبصیر الاسدی که معتبر درجه یک است، روایت کرده است.
شیخالطائفه شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستصار به ثقةالاسلام الکلینی که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: قصص.
ابوبصیر از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق) علیهماالسلام درباره کلام الله تعالی: «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصّیامِ الرَّفَثُ إلی نِسائِکُمْ» روایت کرد که فرمودند: «درباره خوات بن جبیر الانصاری نازل شد در حالی که همراه نبی صلیاللهعلیهوآله در خندق بود و روزه داشت. پس شب شد در حالی که او بر همین حال بود و قبل آنکه این آیه نازل شود، بر آن بودند که اگر یکی از ایشان میخوابید، خوراکی و نوشیدنی بر او حرام میشد. پس خوات نزد خانوادهاش آمد و گفت: «آیا طعامی نزد شما است؟» گفتند: «خیر! نخواب تا طعامی برایت مهیا کنیم.» پس تکیه داد و خوابش برد. پس به او گفتند: «انجام دادی؟» گفت: «آری!» پس بر آن حال شب را گذراند. پس صبح کرد و بامداد به سوی خندق رفت و غش بر او عارض شد. پس رسول الله صلیاللهعلیهوآله بر او گذشت و آنچه بر او بود را دیدند و ایشان را از اینکه کارش چگونه بوده، خبر کرد. پس الله عز و جل درباره او آیه: «کُلوا وَ اشْرَبوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ» را نازل کرد.»