حدیث 6975
(6975 و 9310) الکافی (ح 340): أحْمَدُ بْنُ إدْریسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالْجَبّارِ عَنْ صَفْوانَ بْنِ یَحْیَی قالَ: «سَألَنی أبوقُرَّةَ الْمُحَدِّثُ أنْ أُدْخِلَهُ عَلَی أبیالْحَسَنِ الرِّضا علیهالسلام. فَاسْتَأْذَنْتُهُ، فَأذِنَ لی. فَدَخَلَ، فَسَألَهُ عَنِ الْحَلالِ وَ الْحَرامِ. ثُمَّ قالَ لَهُ: «أ فَتُقِرُّ أنَّ اللهَ مَحْمولٌ؟» فَقالَ أبوالْحَسَنِ علیهالسلام: «کُلُّ مَحْمولٍ مَفْعولٌ، بِهِ مُضافٌ، إلَی غَیْرِهِ مُحْتاجٌ وَ الْمَحْمولُ اسْمُ نَقْصٍ فی اللَّفْظِ وَ الْحامِلُ فاعِلٌ وَ هُوَ فی اللَّفْظِ مِدْحَةٌ وَ کَذَلِکَ قَوْلُ الْقائِلِ: «فَوْقَ وَ تَحْتَ وَ أعْلَی وَ أسْفَلَ» وَ قَدْ قالَ اللهُ: «وَ لِلّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنی فَادْعوهُ بِها» وَ لَمْ یَقُلْ فی کُتُبِهِ إنَّهُ الْمَحْمولُ. بَلْ قالَ إنَّهُ الْحامِلُ فی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ الْمُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأرْضَ أنْ تَزولا وَ الْمَحْمولُ ما سِوَی اللهِ وَ لَمْ یُسْمَعْ أحَدٌ آمَنَ بِاللهِ وَ عَظَمَتِهِ قَطُّ قالَ فی دُعائِهِ: «یا مَحْمولُ!»» قالَ أبوقُرَّةَ: «فَإنَّهُ قالَ: «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانیَةٌ» وَ قالَ: «الَّذینَ یَحْمِلونَ الْعَرْشَ».» فَقالَ أبوالْحَسَنِ علیهالسلام: «الْعَرْشُ لَیْسَ هُوَ اللهَ وَ الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ وَ عَرْشٍ فیهِ کُلُّ شَیْءٍ. ثُمَّ أضافَ الْحَمْلَ إلَی غَیْرِهِ، خَلْقٍ مِنْ خَلْقِهِ، لِأنَّهُ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ بِحَمْلِ عَرْشِهِ وَ هُمْ حَمَلَةُ عِلْمِهِ وَ خَلْقاً یُسَبِّحونَ حَوْلَ عَرْشِهِ وَ هُمْ یَعْمَلونَ بِعِلْمِهِ وَ مَلائِکَةً یَکْتُبونَ أعْمالَ عِبادِهِ وَ اسْتَعْبَدَ أهْلَ الْأرْضِ بِالطَّوافِ حَوْلَ بَیْتِهِ وَ اللهُ «عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی» کَما قالَ وَ الْعَرْشُ وَ مَنْ یَحْمِلُهُ وَ مَنْ حَوْلَ الْعَرْشِ وَ اللهُ الْحامِلُ لَهُمُ، الْحافِظُ لَهُمُ، الْمُمْسِکُ الْقائِمُ عَلَی کُلِّ نَفْسٍ وَ فَوْقَ کُلِّ شَیْءٍ وَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَ لا یُقالُ مَحْمولٌ وَ لا أسْفَلُ، قَوْلاً مُفْرَداً، لا یوصَلُ بِشَیْءٍ، فَیَفْسُدُ اللَّفْظُ وَ الْمَعْنَی.» قالَ أبوقُرَّةَ: «فَتُکَذِّبُ بِالرِّوایَةِ الَّتی جاءَتْ أنَّ اللهَ إذا غَضِبَ، إنَّما یُعْرَفُ غَضَبُهُ أنَّ الْمَلائِکَةَ الَّذینَ یَحْمِلونَ الْعَرْشَ، یَجِدونَ ثِقْلَهُ عَلَی کَواهِلِهِمْ، فَیَخِرّونَ سُجَّداً. فَإذا ذَهَبَ الْغَضَبُ، خَفَّ وَ رَجَعوا إلَی مَواقِفِهِمْ؟» فَقالَ أبوالْحَسَنِ علیهالسلام: «أخْبِرْنی عَنِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالَی مُنْذُ لَعَنَ إبْلیسَ إلَی یَوْمِکَ هَذا. هُوَ غَضْبانُ عَلَیْهِ؟ فَمَتَی رَضیَ وَ هُوَ فی صِفَتِکَ لَمْ یَزَلْ غَضْبانَ عَلَیْهِ وَ عَلَی أوْلیائِهِ وَ عَلَی أتْباعِهِ؟ کَیْفَ تَجْتَرِئُ أنْ تَصِفَ رَبَّکَ بِالتَّغْییرِ مِنْ حالٍ إلَی حالٍ وَ أنَّهُ یَجْری عَلَیْهِ ما یَجْری عَلَی الْمَخْلوقینَ؟ سُبْحانَهُ وَ تَعالَی. لَمْ یَزُلْ مَعَ الزّائِلینَ وَ لَمْ یَتَغَیَّرْ مَعَ الْمُتَغَیِّرینَ وَ لَمْ یَتَبَدَّلْ مَعَ الْمُتَبَدِّلینَ وَ مَنْ دونَهُ فی یَدِهِ وَ تَدْبیرِهِ وَ کُلُّهُمْ إلَیْهِ مُحْتاجٌ وَ هُوَ غَنیٌّ عَمَّنْ سِواهُ.»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از احمد بن ادریس القمی از محمد بن عبدالجبار از صفوان بن یحیی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح.
صفوان بن یحیی روایت کرد: «ابوقره محدث از من خواست که او را بر ابوالحسن الرضا علیهالسلام داخل کنم. پس برای او طلب اذن کردم، پس به من اذن داد. پس داخل شده، پس از ایشان درباره حلال و حرام سؤال کرد. سپس به ایشان گفت: «پس آیا اقرار میکنید که الله محمول است؟» پس ابوالحسن (امام رضا) علیهالسلام فرمودند: «هر محمولی، مفعول است، به او اضافه شده، به سوی غیر او محتاج گشته و محمول اسم نقص است در لفظ و حامل، فاعل است و آن در لفظ مدح است و این گونه است قول قائل: «رو و زیر و بالاتر و پایینتر»، در حالی که الله فرمود: «وَ لِلّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنی فَادْعوهُ بِها» و نفرمود در کتابهایش که او محمول است. بلکه فرمود که او حامل در خشکی و دریا و نگاهدارنده آسمانها و زمیت است که زوال نیابند و محمول آنچه غیر الله است و هرگز شنیده نشده که احدی به الله و عظمتش ایمان آورده، در دعایش گوید: «ای محمول!»» ابوقره گفت: «پس همانا او فرمود: «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانیَةٌ» و (نیز) فرمود: «الَّذینَ یَحْمِلونَ الْعَرْشَ».» پس ابوالحسن (امام رضا) علیهالسلام فرمودند: «عرش همان الله نیست و عرش علم و قدرت است و عرض، هر چیزی در آن است. سپس اضافه کرد حمل کردن را به غیر خود، خلقی از خلقش، چرا که او طلب بندگی میکنند خلقش را به حمل کردن عرشش و آنها حمل کننده علم او هستند و خلقی حملی تسبیح میکنند اطراف عرش او و آنها عمل میکنند به علم او ملائکهای که مینویسند اعمال بندگانش را و طلب بندگی میکنند اهل زمین به طواف اطراف خانهاش و الله «عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی» همانگونه که فرمود و عرش و کسانی که آن را حمل میکنند و کسانی که اطراف عرش هستند و الله حمل کننده آنها، حفظ کننده آنها، نگاهدارنده قیامکننده بر هر نفسی و برتر از هر چیز و (مسلط) بر هر چیز است و گفته نمیشود محمول و نه پایین تر، کلامی مفرد (بدون پشتوانه) است که وصل نمیشود به چیزی، پس لفظ و معنی فاسد میشود.» ابوقره گفت: «پس تکذیب میکنید روایتی را که آورده که الله، هنگامی که غضب کند، این است و جز این نیست که شناخته میشود غضب او که ملائکه، آنها که حمل میکنند عرش را، سنگینی آن را بر دوشهایشان مییابند، پس به سجده میافتند. پس هنگامی که غضب رفت، سبک شود و باز گردند به سوی جایگاههایشان؟» پس ابوالحسن (امام رضا) علیهالسلام فرمودند: «خبر کن مرا از الله تبارک و تعالی آن هنگام که لعن کرد ابلیس را تا این زمان تو. او غضبناک است بر او؟ پس کی رضایت یابد، در حالی که در توصیف تو همواره غضبناک است بر او و بر دوستانش و بر تبعانش؟ چگونه جرأت مییابی که وصف کنی پروردگارت را به تغییر از حالی به حالی و اینکه آن جریان مییابد بر او آنچه جریان مییابد بر مخلوقها؟ منزه است او و متعالی. زائل نشده است همراه زائل شدگان و تغییر نیابد همراه تغییر یافتگان و تبدیل نشده است همراه تبدیلشدگان، در حالی که هر کس غیر او، در دست (قدرت) او و تدبیر او است و همه آنها به سوی او محتاج هستند و او بینیاز از هر کس غیر خودش است.»»