حدیث 633
(633 و 9018) الکافی (ح 6732): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدَوَیْهِ بْنِ عامِرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمیعاً عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أبینَصْرٍ عَنْ أبانِ بْنِ عُثْمانَ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشیرٍ عَنْ أحَدِهِما علیهماالسلام قالَ: «إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أمَرَ إبْراهیمَ بِبِناءِ الْکَعْبَةِ وَ أنْ یَرْفَعَ قَواعِدَها وَ یُریَ النّاسَ مَناسِکَهُمْ. فَبَنَی إبْراهیمُ وَ إسْماعیلُ الْبَیْتَ کُلَّ یَوْمٍ سافاً حَتَّی انْتَهَی إلَی مَوْضِعِ الْحَجَرِ الْأسْوَدِ.» قالَ أبوجَعْفَرٍ علیهالسلام: «فَنادَی أبوقُبَیْسٍ إبْراهیمَ علیهالسلام إنَّ لَکَ عِنْدی وَدیعَةً. فَأعْطاهُ الْحَجَرَ، فَوَضَعَهُ مَوْضِعَهُ. ثُمَّ إنَّ إبْراهیمَ علیهالسلام أذَّنَ فی النّاسِ بِالْحَجِّ، فَقالَ: «أیُّها النّاسُ! إنّی إبْراهیمُ خَلیلُ اللهِ. إنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أنْ تَحُجّوا هَذا الْبَیْتَ.» فَحُجّوهُ، فَأجابَهُ مَنْ یَحُجُّ إلَی یَوْمِ الْقیامَةِ وَ کانَ أوَّلُ مَنْ أجابَهُ مِنْ أهْلِ الْیَمَنِ.» قالَ: «وَ حَجَّ إبْراهیمُ علیهالسلام، هُوَ وَ أهْلُهُ وَ وَلَدُهُ. فَمَنْ زَعَمَ أنَّ الذَّبیحَ هُوَ إسْحاقُ، فَمَنْ هاهُنا کانَ ذَبَحَهُ؟»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را به چند طریق روایت کرده است.
1. از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از احمد بن محمد بن ابینصر از ابان بن عثمان از عقبه بن بشیر
2. از حسین بن محمد بن عامر از عبدویه بن عامر از احمد بن محمد بن ابینصر از ابان بن عثمان از عقبه بن بشیر
3. از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از احمد بن محمد بن ابینصر از ابان بن عثمان از عقبه بن بشیر
که در همه این طرق عقبه بن بشیر، ثقه درجه دو است و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
ایشان بعد از این حدیث آوردهاند: «و ذُکِرَ عَنْ أبیبَصیرٍ أنَّهُ سَمِعَ أباجَعْفَرٍ وَ أباعَبْدِاللهِ علیهماالسلام یَزْعُمان ِأنَّهُ إسحاقُ، فَأمّا زُرارَةُ، فَزَعَمَ أنَّهُ إسماعیلُ.»
آیت الله شبیری بر این عقیدهاند که سند این حدیث معلق است و افراد قبل از عقبه بن بشیر، در این حدیث هم قبل از ابوبصیر قرار دارند که به نظر حقیر نه تنها قطعی نیست، بلکه احتمال آن بعید است.
* * *
علامه مجلسی: مجهول.
عقبه بن بشیر از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام) روایت کرد: «به یقین الله عز و جل ابراهیم را به ساختن کعبه امر نمود و اینکه پایههای آن را بالا برد و مناسکشان را به مردم نشان دهد. پس ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه را بنا نمودند تا به جایگاه حجر الاسود رسیدند». ابوجعفر (امام باقر) علیهالسلام فرمودند: «پس (کوه) ابوقبیس، ابراهیم علیهالسلام را ندا داد که نزد من برای تو ودیعهای است. پس حجر را به او داد و او آن را در جایگاهش قرار داد. سپس به یقین ابراهیم علیهالسلام در بین مردم ندا به حج داد و گفت: «ای مردم! من ابراهیم خلیل الله هستم. به یقین الله شما را به حج این خانه امر میکند. پس آن را حج نمودند و هر که تا زمان قیامت حج به جا آورد، پس آن را اجابت کرده است و اول کسانی که او را اجابت کردند، اهل یمن بودند». (سپس) فرمودند: «و ابراهیم و خانواده و فرزندانش حج به جا آوردند. پس کسی که گمان میکند که قربانی، اسحاق بوده است، پس (ابراهیم علیهالسلام) چه کسی را آنجا قربانی کرده بود؟»»