حدیث 5906

(5906 و 8323) الکافی (ح 1191) و البصائر (ص 387): أحْمَدُ بْنُ إدْریسَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلیٍّ الْکوفیِّ عَنْ عُبَیْسِ بْنِ هِشامٍ عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ سُلَیْمانَ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام قالَ: «سَألْتُهُ عَنِ الْإمامِ، فَوَّضَ اللهُ إلَیْهِ کَما فَوَّضَ إلَی سُلَیْمانَ بْنِ داوُدَ؟ فَقالَ: «نَعَمْ! وَ ذَلِکَ أنَّ رَجُلاً سَألَهُ عَنْ مَسْألَةٍ، فَأجابَهُ فیها وَ سَألَهُ آخَرُ عَنْ تِلْکَ الْمَسْألَةِ، فَأجابَهُ بِغَیْرِ جَوابِ الْأوَّلِ. ثُمَّ سَألَهُ آخَرُ، فَأجابَهُ بِغَیْرِ جَوابِ الْأوَّلَیْنِ.» ثُمَّ قالَ: ««هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أوْ أعْطِ بِغَیْرِ حِسابٍ» وَ هَکَذا هیَ فی قِراءَةِ عَلیٍّ علیه‌السلام.»» قالَ: «قُلْتُ: «أصْلَحَکَ اللهُ! فَحینَ أجابَهُمْ بِهَذا الْجَوابِ، یَعْرِفُهُمُ الْإمامُ؟» قالَ: «سُبْحانَ اللهِ! أ ما تَسْمَعُ اللهَ یَقولُ: «إنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمینَ» وَ هُمُ الْأئِمَّةُ وَ «إنَّها لَبِسَبیلٍ مُقیمٍ»، لا یَخْرُجُ مِنْها أبَداً.» ثُمَّ قالَ لی: «نَعَمْ! إنَّ الْإمامَ إذا أبْصَرَ إلَی الرَّجُلِ، عَرَفَهُ وَ عَرَفَ لَوْنَهُ وَ إنْ سَمِعَ کَلامَهُ مِنْ خَلْفِ حائِطٍ، عَرَفَهُ وَ عَرَفَ ما هُوَ. إنَّ اللهَ یَقولُ: «وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأرْضِ وَ اخْتِلافُ ألْسِنَتِکُمْ وَ ألْوانِکُمْ إنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمینَ» وَ هُمُ الْعُلَماءُ. فَلَیْسَ یَسْمَعُ شَیْئاً مِنَ الْأمْرِ یَنْطِقُ بِهِ إلّا عَرَفَهُ ناجٍ أوْ هالِکٌ. فَلِذَلِکَ یُجیبُهُمْ بِالَّذی یُجیبُهُمْ.»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از احمد بن ادریس القمی و محمد بن یحیی العطار از حسن بن علی بن عبدالله بن مغیره الکوفی از عبیس بن هشام از عبدالله بن سلیمان روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
محمد بن حسن الصفار نیز شبیه این حدیث را حسن بن علی بن عبدالله بن مغیره الکوفی به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: مجهول کالحسن.

عبدالله بن سلیمان از ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام روایت کرد: «از ایشان درباره امام سؤال کردم که الله به سوی او تفویض کرده، همان‌گونه که به سوی سلیمان بن داود تفویض کرد؟ پس فرمودند: «آری! و به همان جهت است که فردی از ایشان درباره مسأله‌ای سؤال می‌کند، پس جواب می‌دهد او را درباره آن و دیگری از ایشان درباره آن مسأله سؤال می‌کند، پس جواب می‌دهد او را به غیر جواب اول. سپس دیگری از او سؤال می‌کند، پس جواب می‌دهد او را به غیر جواب دو نفر اول.» سپس فرمودند: ««هذا عَطاؤُنا، فَامْنُنْ أوْ أعْطِ بِغَیْرِ حِسابٍ» و این‌گونه است در قرائت علی علیه‌السلام.»» (راوی) گفت: «عرض کردم: «الله شما را خیر دهد! پس هنگامی که پاسخ می‌دهد آن‌ها را به این‌جواب، امام آن‌ها را می‌شناسد؟» فرمودند: «سبحان الله! آیا نشنیده‌ای الله می‌فرماید: «إنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمینَ» و آن‌ها ائمه هستند و «إنَّها لَبِسَبیلٍ مُقیمٍ»، خارج نمی‌شود از آن‌ها هرگز.» سپس به من فرمودند: «آری! همانا امام هنگامی که نظر کند به فردی، او را بشناسد و رنگش را (نیز) بشناسد و اگر چه بشنود کلام او را از پشت دیوار، (باز هم) او را بشناسد و بشناسد آن‌چه هست. همانا الله می‌فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأرْضِ وَ اخْتِلافُ ألْسِنَتِکُمْ وَ ألْوانِکُمْ إنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمینَ» و آن‌ها علما هستند. پس نیست چیزی از امری که می‌شنوند، سخن بگوید به آن، مگر که او را بشناسد که نجات یافته است یا هلاک شده. پس به همین جهت است که جواب می‌دهد آن‌ها را به آن‌چه جوابشان می‌دهد.»»

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه