حدیث 587

(587) التهذیب (ج 2، ح 160) و الإستبصار (ج 1، ح 1097): الْحُسَیْنُ بْنُ سَعیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُصَیْنِ قالَ: «کَتَبْتُ إلَی عَبْدٍ صالِحٍ علیه‌السلام: «الرَّجُلُ یُصَلّی فی یَوْمِ غَیْمٍ فی فَلاةٍ مِنَ الْأرْضِ وَ لا یَعْرِفُ الْقِبْلَةَ، فَیُصَلّی حَتَّی إذا فَرَغَ مِنْ صَلاتِهِ، بَدَتْ لَهُ الشَّمْسُ، فَإذا هُوَ قَدْ صَلَّی لِغَیْرِ الْقِبْلَةِ. أ یَعْتَدُّ بِصَلاتِهِ أمْ یُعیدُها؟» فَکَتَبَ: «یُعیدُها ما لَمْ یَفُتْهُ الْوَقْتُ. أ وَ لَمْ یَعْلَمْ أنَّ اللهَ یَقولُ وَ قَوْلُهُ الْحَقُّ «فَأیْنَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ».»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه دو است.
شیخ‌الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به حسین بن سعید الاهوازی که معتبر درجه یک است، از محمد بن حسین روایت کرده است که محمد بن حصین الاهوازی از ثقات درجه دو و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: نظری نداده‌اند.

محمد حصین روایت کرد: «به امام کاظم علیه‌السلام نوشتم: «فردی در روزی ابری در سرزمین بی آب و علفی از زمین، نماز می‌گزارد و قبله را نمی‌داند. پس نماز می‌گزارد و هنگامی که از نمازش فارغ می‌شود، خورشید بر او آشکار می‌شود و پس در این هنگام (می‌فهمد) که نمازش را به غیر قبله خوانده است. آیا نمازش قبول است یا آن را اعاده کند؟» پس نوشتند: «آن‌چه زمانش نگذشته، اعاده می‌کند. آیا نمی‌دانی که الله می‌فرماید: «فَأیْنَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ» و سخن او حق است.»»

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه