حدیث 5335

(5335) علل الشرائع (ج 1، ص 52): حَدَّثَنا الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَویُّ رضی‌الله‌عنه قالَ حَدَّثَنا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعودٍ عَنْ أبیهِ قالَ حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بْنُ أبی‌نَصْرٍ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبّاسِ بْنِ مَعْروفٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ مَهْزیارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إسْماعیلَ عَنْ حَنانِ بْنِ سَدیرٍ عَنْ أبیهِ قالَ: «قُلْتُ لِأبی‌جَعْفَرٍ علیه‌السلام: «أخْبِرْنی عَنْ یَعْقوبَ حینَ قالَ لِوُلْدِهِ: «اذْهَبوا فَتَحَسَّسوا مِنْ یوسُفَ وَ أخیهِ»، أ کانَ عَلِمَ أنَّهُ حَیٌّ وَ قَدْ فارَقَهُ مُنْذُ عِشْرینَ سَنَةً وَ ذَهَبَتْ «عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ».» قالَ: «نَعَمْ! عَلِمَ أنَّهُ حَیٌّ.» قُلْتُ: «وَ کَیْفَ عَلِمَ؟» قالَ: «إنَّهُ دَعا فی السَّحَرِ أنْ یَهْبِطَ عَلَیْهِ مَلَکُ الْمَوْتِ. فَهَبَطَ عَلَیْهِ تَرْیالُ، فَهُوَ مَلَکُ الْمَوْتِ.» فَقالَ لَهُ تَرْیالُ: «ما حاجَتُکَ؟ یا یَعْقوبُ!» قالَ: «أخْبِرْنی عَنِ الْأرْواحِ، تَقْبِضُها مُجْتَمِعَةً أوْ مُتَفَرِّقَةً؟» فَقالَ: «بَلْ مُتَفَرِّقَةً، روحاً روحاً.» قالَ: «فَمَرَّ بِکَ روحُ یوسُفَ؟» قالَ: «لا!»» قالَ: «فَعِنْدَ ذَلِکَ عَلِمَ أنَّهُ حَیٌّ، فَقالَ لِوُلْدِهِ: «اذْهَبوا فَتَحَسَّسوا مِنْ یوسُفَ وَ أخیه».»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق این حدیث را از مظفر بن جعفر بن محمد العلوی از جعفر بن محمد بن مسعود العیاشی از پدرش از محمد بن نصیر الکشی که به اشتباه محمد بن ابی‌نصر نوشته شده است، از ابن عیسی الاشعری از عباس بن معروف از علی بن مهزیار الاهوازی از محمد بن اسماعیل بن بزیع از حنان بن سدیر بن حکیم الصیرفی از پدرش که جعفر بن محمد بن مسعود از ثقات درجه دو است و محمد بن مسعود العیاشی از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در این‌جا ایجاد نمی‌کند. سایرین هم از ثقات درجه یک هستند.

حنان بن سدیر از پدرش روایت کرد: «به ابوجعفر (امام باقر) علیه‌السلام عرض کردم: «خبر کنید مرا از یعقوب هنگامی که بر فرزندانش گفت: «اذْهَبوا فَتَحَسَّسوا مِنْ یوسُفَ وَ أخیهِ»، آیا می‌دانست که او زنده است، در حالی که بیست سال بود که از او جدا شده بود و دو (نور) چشمش از اندوه رفته بود؟» فرمودند: «آری! می‌دانست که او زنده است.» عرض کردم: «و چگونه دانست؟» فرمودند: «او در سحر دعا کرد که ملک الموت بر او فرد آید. پس تریال بر او فرود آمد، او ملک الموت بود. پس تریال به او گفت: «حاجتت چیست؟ ای یعقوب!» گفت: «خبر کن مرا از روح‌ها، آن‌ها دسته‌جمعی می‌گیری یا یکی یکی؟» گفت: «بلکه یکی یکی، روحی به روحی.» گفت: «پس روح یوسف به تو عبور کرده است؟» گفت: «خیر!»» (امام علیه‌السلام) فرمودند: «پس در آن جا دانست که او زنده است، پس به فرزندانش گفت: «اذْهَبوا فَتَحَسَّسوا مِنْ یوسُفَ وَ أخیهِ»».»

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه