حدیث 4700
(4700) الکافی (ح 1012): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی بْنِ عُبَیْدٍ قالَ: «کُنْتُ أنا وَ ابْنُ فَضّالٍ جُلوساً، إذْ أقْبَلَ یونُسُ. فَقالَ: «دَخَلْتُ عَلَی أبیالْحَسَنِ الرِّضا علیهالسلام، فَقُلْتُ لَهُ: «جُعِلْتُ فِداکَ! قَدْ أکْثَرَ النّاسُ فی الْعَمودِ.»» قالَ: «فَقالَ لی: «یا یونُسُ! ما تَراهُ؟ أ تَراهُ عَموداً مِنْ حَدیدٍ، یُرْفَعُ لِصاحِبِکَ؟»» قالَ: «قُلْتُ: «ما أدْری.» قالَ: «لَکِنَّهُ مَلَکٌ مُوَکَّلٌ بِکُلِّ بَلْدَةٍ، یَرْفَعُ اللهُ بِهِ أعْمالَ تِلْکَ الْبَلْدَةِ.»»» قالَ: «فَقامَ ابْنُ فَضّالٍ، فَقَبَّلَ رَأْسَهُ وَ قالَ: «رَحِمَکَ اللهُ یا أبامُحَمَّدٍ! لا تَزالُ تَجیءُ بِالْحَدیثِ الْحَقِّ الَّذی یُفَرِّجُ اللهُ بِهِ عَنّا.»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از محمد بن عیسی بن عبید که ابن عبید از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در اینجا ایجاد نمیکند و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح.
محمد بن عیسی بن عبید روایت کرد: «من و (حسن) ابن فضال نشسته بودیم که یونس (بن عبدالرحمن) وارد شد. پس گفت: «بر ابوالحسن الرضا علیهالسلام وارد شدم، پس به ایشان عرض کردم: «فدایتان شوم! مردم درباره عمود زیاد سخن میگویند.»» (یونس) گفت: «پس به من فرمودند: «ای یونس! آن را چه میبینی؟ آیا تصور میکنی که ستونی از آهن است که برای صاحبت[1] برافراشته شده است؟»» (یونس) گفت: «عرض کردم: «نمیدانم.» فرمودند: «بلکه ملکی است که به هر شهری موکل است، الله اعمال آن شهر را به واسطه او بالا میبرد.»»» (راوی) گفت: «پس ابن فضال برخاست و سرش را بوسید و گفت: «الله تو را رحمت کند ای ابومحمد! همواره حدیثی حق آوردهای که الله به واسطه آن بر ما گشایش ایجاد کرده است.»»
———-
[1]– در اینگونه روایات، منظور از صاحب، امام زمان هر فرد است.