حدیث 4661
(4661) المحاسن (ج 1، ص 236) و الکافی (ح 429) و التوحید (ص 413): عَنْهُ عَنْ عَلیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أبانٍ الْأحْمَرِ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطَّیّارِ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: «قالَ لی: «اکْتُبْ!»» فَأمْلَی: «أنَّ مِنْ قَوْلِنا، إنَّ اللهَ یَحْتَجُّ عَلَی الْعِبادِ بِالَّذی آتاهُمْ وَ عَرَّفَهُمْ. ثُمَّ أرْسَلَ إلَیْهِمْ رَسولاً وَ أنْزَلَ عَلَیْهِ الْکِتابَ وَ أمَرَ فیهِ وَ نَهَی وَ أمَرَ فیهِ بِالصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ. فَنامَ رَسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله عَنِ الصَّلاةِ. فَقالَ: «أنا أُنیمُکَ وَ أنا أوقِظُکَ. فَإذا قُمْتَ، فَصَلِّ، لِیَعْلَموا إذا أصابَهُمْ ذَلِکَ، کَیْفَ یَصْنَعونَ. لَیْسَ کَما یَقولونَ: «إذا قامَ عَنْها هَلَکَ» وَ کَذَلِکَ الصّیامُ. أنا أُمْرِضُکَ وَ أنا أُصِحُّکَ، فَإذا شَفَیْتُکَ، فَاقْضِهِ.» ثُمَّ قالَ أبوعَبْدِاللهِ علیهالسلام: «وَ کَذَلِکَ، إذا نَظَرْتَ فی جَمیعِ الْأشْیاءِ، لَمْ تَجِدْ أحَداً فی ضیقٍ وَ لَمْ تَجِدْ أحَداً إلّا وَ لِلّهِ عَلَیْهِ حُجَّةٌ وَ لَهُ فیهِ الْمَشیئَةُ وَ لا أقولُ: «إنَّهُمْ ما شاءوا صَنَعوا»». ثُمَّ قالَ: «إنَّ اللهَ یَهْدی وَ یُضِلُّ.» وَ قالَ: «ما أُمِروا إلّا بِدونِ سَعَتِهِمْ وَ کُلُّ شَیْءٍ أُمِرَ النّاسُ بِهِ، فَهُمْ یَسَعونَ لَهُ وَ کُلُّ شَیْءٍ لا یَسَعونَ لَهُ، فَمَوْضوعٌ عَنْهُمْ وَ لَکِنَّ النّاسَ لا خَیْرَ فیهِمْ. ثُمَّ تَلا: «لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَی الْمَرْضی وَ لا عَلَی الَّذینَ لا یَجِدونَ ما یُنْفِقونَ حَرَجٌ … وَ لا عَلَی الَّذینَ إذا ما أتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ».» قالَ: «فَوَضَعَ عَنْهُمْ، لِأنَّهُمْ لا یَجِدونَ ما یُنْفِقونَ وَ قالَ: «إنَّما السَّبیلُ عَلَی الَّذینَ یَسْتَأْذِنونَکَ وَ هُمْ أغْنیاءُ رَضوا بِأنْ یَکونوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللهُ عَلی قُلوبِهِمْ فَهُمْ لا یَعْلَمونَ».»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
با توجه به احادیث قبلش، معلوم میشود ضمیر «ه» در «عنه»، به احمد بن محمد البرقی بر میگردد، لذا ایشان این حدیث را از علی بن حکم از ابان بن عثمان الاحمر از حمزه بن طیار روایت کرده است که حمزه بن طیار از ثقات درجه دو است و احمد البرقی از ثقات مشروطی است که البته مشکلی در اینجا ایجاد نمیکند. سایرین هم از ثقات درجه یک هستند.
ثقةالاسلام الکلینی نیز شبیه این حدیث را از عدة من اصحابنا از احمد البرقی به باقی سند روایت کرده است.
شیخ صدوق هم شبیه این حدیث را از علی بن احمد بن عبدالله بن احمد بن محمد البرقی از جدش احمد البرقی به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: حسن موثق.
حمزه بن طیار از ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام روایت کرد: «به من فرمودند: «بنویس!» پس املا فرمودند: «این که از کلام اینکه همانا الله بر بندگانش به چیزی که به آنها داده و به آنها شناخته، احتجاج (سؤال و جواب) میکند. سپس رسولی به سوی آنها فرستاد و کتاب را بر او نازل کرد و در آن امر و نهی کرد و در آن امر به نماز و روزه کرد. پس رسول الله صلیاللهعلیهوآله از نماز خواب رفت. پس (الله تعالی) فرمود: «من تو را میخوابانم و من بیدارت میکنم. پس هنگامی که بیدار شدی، پس نماز بگزار تا بدانند هنگامی که آن به آنها اصابت کرد، چگونه رفتار کنند. آنگونه نیست که میگویند: «هنگامی که از آن برخاست، از بین رفت» و همینگونه است روزه. من تو را بیمار میکنم و تو را سالم میگردانم، پس هنگامی که تو را شفا دادم، پس آن را قضا کن.»» سپس ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام فرمودند: «و همینگونه است، هنگامی که در همه چیزها نظر کنی، احدی را در تنگنا نمییابی و احدی را نمییابی مگر اینکه برای الله بر او حجتی است و برای او در آن مشیتی است و نمیگویم: «همانا آنچه خواستند، انجام دادند.»» سپس فرمودند: «امر نشدهاند مگر به غیر وسعتشان و هر آنچه مردم به آن امر شدهاند، پس نسبت به آن در وسعت هستند و هر آن چه نسبت به آن توانایی ندارند، پس آن از آنها برداشته است، لیکن مردم، خیری در آنها نیست. سپس تلاوت فرمود: «لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَی الْمَرْضی وَ لا عَلَی الَّذینَ لا یَجِدونَ ما یُنْفِقونَ حَرَجٌ … وَ لا عَلَی الَّذینَ إذا ما أتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ».» (در ادامه) فرمود: «پس از آنها برداشت، چرا که آن ها نیافتند آنچه را انفاق کنند و (الله تعالی) فرمود: «إنَّما السَّبیلُ عَلَی الَّذینَ یَسْتَأْذِنونَکَ وَ هُمْ أغْنیاءُ رَضوا بِأنْ یَکونوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللهُ عَلی قُلوبِهِمْ فَهُمْ لا یَعْلَمونَ».»