حدیث 416
(416 و 417) الکافی (ح 15287): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنِ ابْنِ أبیعُمَیْرٍ عَنْ إبْراهیمَ صاحِبِ الشَّعیرِ عَنْ کَثیرِ بْنِ کَلْثَمَةَ عَنْ أحَدِهِما علیهالسلام فی قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ: «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ»، قالَ: «لا إلَهَ إلّا أنْتَ، سُبْحانَکَ اللّهُمَ! وَ بِحَمْدِکَ، عَمِلْتُ سوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی، فَاغْفِرْ لی وَ أنْتَ خَیْرُ الْغافِرینَ. لا إلَهَ إلّا أنْتَ، سُبْحانَکَ اللّهُمَ! وَ بِحَمْدِکَ، عَمِلْتُ سوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی، فَاغْفِرْ لی وَ ارْحَمْنی وَ أنْتَ أرْحَمُ الرّاحِمینَ. لا إلهَ إلّا أنْتَ، سُبْحانَکَ اللّهُمَّ! وَ بِحَمْدِکَ، عَمِلْتُ سوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی، فَتُبْ عَلَیَّ، إنَّکَ أنْتَ التَّوّابُ الرَّحیمُ»». وَ فی رِوایَةٍ أُخْرَی فی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ»، قالَ: «سَألَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ فاطِمَةَ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِمْ.»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از ابن ابیعمیر از ابراهیم صاحب الشعیری از کثیر بن کثلمه روایت کرده است که ابراهیم صاحب الشعیری از ثقات درجه دو است و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: مجهول.
کثیر بن کثلمه از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام) درباره کلام الله عز و جل: «فتلقی آدم من ربه کلمات» روایت کرد که (آدم علیهالسلام) گفت: «نیست خدایی جز تو، بارالهی! منزهی تو و به ستایش تو هستم، بد عمل کردم و به خودم ظلم نمودم، پس مرا بیامرز در حالی که تو بهترین آمرزندگانی. نیست خدایی جز تو، بارالهی! منزهی تو و به ستایش تو هستم، بد عمل کردم و به خودم ظلم نمودم، پس مرا بیامرز و مورد رحمت (خود) قرار بده در حالی که رحمکنندهترین رحمن کنندگانی. نیست خدایی جز تو، بارالهی! منزهی تو و به ستایش تو هستم، بد عمل کردم و به خودم ظلم نمودم، پس توبه پذیر بر من، به یقین تو همان بسیار توبهپذیر همیشه بخشندهای»». و در روایت دیگری درباره سخن او عز و جل: «فتلقی آدم من ربه کلمات»، (امام علیهالسلام) فرمود: «درخواست کرد او را به حق محمد و علی و حسن و حسین و فاطمه که درود فرستاد الله بر آنها».