حدیث 3110
(3110) الکافی (ح 8560)، التهذیب (ج 6، ح 1021) و الإستبصار (ج 3، ح 204): مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ بَعْضِ أصْحابِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إسْماعیلَ عَنْ إبْراهیمَ بْنِ أبیالْبِلادِ قالَ: «أوْصَی إسْحاقُ بْنُ عُمَرَ عِنْدَ وَفاتِهِ بِجَوارٍ لَهُ مُغَنّیاتٍ أنْ نَبیعَهُنَّ وَ نَحْمِلَ ثَمَنَهُنَّ إلَی أبیالْحَسَنِ علیهالسلام.» قالَ إبْراهیمُ: «فَبِعْتُ الْجَواریَ بِثَلاثِمِائَةِ ألْفِ دِرْهَمٍ وَ حَمَلْتُ الثَّمَنَ إلَیْهِ. فَقُلْتُ لَهُ: «إنَّ مَوْلًی لَکَ یُقالُ لَهُ إسْحاقُ بْنُ عُمَرَ، قَدْ أوْصَی عِنْدَ مَوْتِهِ بِبَیْعِ جَوارٍ لَهُ مُغَنّیاتٍ وَ حَمْلِ الثَّمَنِ إلَیْکَ وَ قَدْ بِعْتُهُنَّ وَ هَذا الثَّمَنُ ثَلاثُمِائَةِ ألْفِ دِرْهَمٍ.» فَقالَ: «لا حاجَةَ لی فیهِ. إنَّ هَذا سُحْتٌ وَ تَعْلیمَهُنَّ کُفْرٌ وَ الِاسْتِماعَ مِنْهُنَّ نِفاقٌ وَ ثَمَنَهُنَّ سُحْتٌ.»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از بعض اصحابه از محمد بن اسماعیل بن بزیع از ابراهیم بن ابیالبلاد که همه از ثقات درجه یک هستند، مگر بعض اصحاب محمد بن یحیی که به واسطه او، توثیق درجه دو میشوند.
شیخالطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به ثقةالاسلام الکلینی که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: صحیح (الکافی). مرسل (التهذیب).
ابراهیم بن ابیالبلاد روایت کرد: «اسحاق بن عمر هنگام فوتش به کنیزان آوازهخوان که برایش بود، وصیت کرد که آنها را بفروشم و قیمتشان را به ابوالحسن (امام کاظم) علیهالسلام ببرم.» ابراهیم گفت: «پس کنیزان را به سیصد هزار دهم فروختم و قیمت را نزد ایشان بردم. پس به ایشان عرض کردم: «همانا دوستی از شما که به او اسحاق بن عمار میگویند، هنگام فوتش وصیت کرده است به فروش کنیزان آوازهخوانی که داشت و اینکه قیمتش را به شما برسانم و آنها را فروختهام و این سیصد هزار درهم قیمت است.» پس فرمودند: «برای من نیازی در آن نیست. به یقین این سحت (حرام) است و یاد دادن به آنها کفر است و شنیدن از آن نفاق است و قیمتشان سحت (حرام)»»