حدیث 3052

(3052) الکافی (ح 13988) و التهذیب (ج 10، ح 533): مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ الْحَکَمِ وَ حُمَیْدُ بْنُ زیادٍ عَنِ ابْنِ سَماعَةَ عَنْ غَیْرِ واحِدٍ مِنْ أصْحابِهِ جَمیعاً عَنْ أبانِ بْنِ عُثْمانَ عَنْ أبی‌صالِحٍ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام قالَ: «قَدِمَ عَلَی رَسولِ اللهِ قَوْمٌ مِنْ بَنی‌ضَبَّةَ مَرْضَی. فَقالَ لَهُمْ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «أقیموا عِنْدی. فَإذا بَرَأْتُمْ، بَعَثْتُکُمْ فی سَریَّةٍ.» فَقالوا: «أخْرِجْنا مِنَ الْمَدینَةِ.» فَبَعَثَ بِهِمْ إلَی إبِلِ الصَّدَقَةِ. یَشْرَبونَ مِنْ أبْوالِها وَ یَأْکُلونَ مِنْ ألْبانِها. فَلَمّا بَرَءوا وَ اشْتَدّوا، قَتَلوا ثَلاثَةً مِمَّنْ کانوا فی الْإبِلِ. فَبَلَغَ رَسولَ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله، فَبَعَثَ إلَیْهِمْ عَلیّاً علیه‌السلام. فَهُمْ فی وادٍ قَدْ تَحَیَّروا، لَیْسَ یَقْدِرونَ أنْ یَخْرُجوا مِنْهُ، قَریباً مِنْ أرْضِ الْیَمَنِ. فَأسَرَهُمْ وَ جاءَ بِهِمْ إلَی رَسولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله. فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ عَلَیْهِ: «إنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبونَ اللهَ وَ رَسولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فی الْأرْضِ فَساداً أنْ یُقَتَّلوا أوْ یُصَلَّبوا أوْ تُقَطَّعَ أیْدیهِمْ وَ أرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأرْضِ». فَاخْتارَ رَسولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله الْقَطْعَ، فَقَطَعَ أیْدیَهُمْ وَ أرْجُلَهُمْ مِنْ خِلافٍ.»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را به دو طریق روایت کرده است.
از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از علی بن حکم از ابان بن عثمان از ابوصالح العجلان
از حمید بن زیاد از حسن بن محمد بن سماعه از غیر واحد من اصحابه از ابان بن عثمان از ابوصالح العجلان
که در طریق دوم، غیر واحد من اصحابنا، ابتداء مجهول هستند، اما نه تنها به واسطه ابن سماعه، توثیق درجه دو می‌شوند بلکه بعید نیست نشان از شهرت روایت، ولو شهرت نسبی در زمان او باشد. سایرین هم از ثقات درجه یک هستند. در طریق اول هم که همه از ثقات درجه یک می‌باشند.
شیخ‌الطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به احمد بن محمد بن عیسی الاشعری که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: موثق علی الظاهر.

ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام فرمودند: «قومی از بنی‌ضبه که بیمار بودند، بر رسول الله وارد شدند. پس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به آن‌ها فرمودند: «نزد من اقامت کنید. پس هنگامی که بهبود یافتید، شما را به سرمایه‌ای مأمور می‌کنم.» پس گفتند: «ما را از مدینه خارج کن.» پس آن‌ها را به سوی شتران صدقه فرستاد. از بول‌ها آن‌ها می‌نوشیدند و از شیرهای آن‌ها می‌خوردند. پس هنگامی بهبود یافتند و قوی شدند، سه نفر از کسانی را که در میان شتران بودند، کشتند. پس (خبر) به رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید، پس علی علیه‌السلام را به سوی آن‌ها فرستاد. پس آن‌ها در سرزمینی نزدیک سرزمین یمن، سرگردان بوده، قادر نبودند از آن خارج شوند. پس آن ها را اسیر کرد و آن ها را به سوی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله آورد. پس این آیه: «إنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبونَ اللهَ وَ رَسولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فی الْأرْضِ فَساداً أنْ یُقَتَّلوا أوْ یُصَلَّبوا أوْ تُقَطَّعَ أیْدیهِمْ وَ أرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأرْضِ» بر آن نازل شد. سپس رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله قطع کردن را اختیار کرد و دستانشان و پاهایشان را از خلاف جهت قطع کرد.»

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه