حدیث 2477
(2477 و 9495) الکافی (ح 3255): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنِ ابْنِ أبیعُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَکیمٍ عَنْ أبیمَسْروقٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: «قُلْتُ: «إنّا نُکَلِّمُ النّاسَ، فَنَحْتَجُّ عَلَیْهِمْ بِقَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «أطیعوا اللهَ وَ أطیعوا الرَّسولَ وَ أولی الْأمْرِ مِنْکُمْ»، فَیَقولونَ: «نَزَلَتْ فی أُمَراءِ السَّرایا». فَنَحْتَجُ عَلَیْهِمْ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُهُ» إلَی آخِرِ الْآیَةِ، فَیَقولونَ: «نَزَلَتْ فی الْمُؤْمِنینَ» وَ نَحْتَجُّ عَلَیْهِمْ بِقَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إلّا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبی»، فَیَقولونَ: «نَزَلَتْ فی قُرْبَی الْمُسْلِمینَ.»»» قالَ: «فَلَمْ أدَعْ شَیْئاً مِمّا حَضَرَنی ذِکْرُهُ مِنْ هَذِهِ وَ شِبْهِهِ إلّا ذَکَرْتُهُ. فَقالَ لی: «إذا کانَ ذَلِکَ، فَادْعُهُمْ إلَی الْمُباهَلَةِ.» قُلْتُ: «وَ کَیْفَ أصْنَعُ؟» قالَ: «أصْلِحْ نَفْسَکَ ثَلاثاً» وَ أظُنُّهُ قالَ: «وَ صُمْ وَ اغْتَسِلْ وَ ابْرُزْ أنْتَ وَ هُوَ إلَی الْجَبّانِ. فَشَبِّکْ أصابِعَکَ مِنْ یَدِکَ الْیُمْنَی فی أصابِعِهِ. ثُمَّ أنْصِفْهُ وَ ابْدَأْ بِنَفْسِکَ وَ قُلِ: «اللّهُمَّ! رَبَّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأرَضینَ السَّبْعِ! عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ! الرَّحْمَنَ الرَّحیمَ! إنْ کانَ أبومَسْروقٍ جَحَدَ حَقّاً وَ ادَّعَی باطِلاً، فَأنْزِلْ عَلَیْهِ حُسْباناً مِنَ السَّماءِ أوْ عَذاباً ألیماً.» ثُمَّ رُدَّ الدَّعْوَةَ عَلَیْهِ، فَقُلْ: «وَ إنْ کانَ فُلانٌ جَحَدَ حَقّاً وَ ادَّعَی باطِلاً، فَأنْزِلْ عَلَیْهِ حُسْباناً مِنَ السَّماءِ أوْ عَذاباً ألیماً.»»» ثُمَّ قالَ لی: «فَإنَّکَ لا تَلْبَثُ أنْ تَرَی ذَلِکَ فیهِ. فَوَ اللهِ! ما وَجَدْتُ خَلْقاً یُجیبُنی إلَیْهِ.»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از ابن ابیعمیر از محمد بن حکیم الخثعمی از ابومسروق روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: حسن.
ابومسروق از ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام روایت کرد: «عرض کردم: «همانا ما با مردم سخن میگوییم، پس به کلام الله عز و جل: «أطیعوا اللهَ وَ أطیعوا الرَّسولَ وَ أولی الْأمْرِ مِنْکُمْ» بر آنها محاجه میکنیم، پس میگویند: «درباره فرماندهان جنگها نازل شده است.» پس بر آنها به کلام او عز و جل: «إنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُهُ» الی آخر آیه، محاجه میکنیم، پس میگویند: «درباره مؤمنان نازل شده است.» و بر آنها به کلام الله عز و جل: «قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إلّا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبی» محاجه میکنیم، پس میگویند: «درباره خویشاوندان مسلمان است.»»» (راوی) گفت: «پس رها نکردم چیزی را از آنچه در یاد حاضر داشتم از این و مانند آن، مگر ذکرش کردم. پس به من فرمودند: «هنگامی که چنان شد، آنها را به مباهله دعوت کن.» عرض کردم: «چه کنم؟» فرمودند: «درونت را سه بار اصلاح کن.» و گمان کرد گفت: «و روزه بگیر و غسل کن و تو و او به صحرا بروید. پس انگشتانت را از دست راستت در انگشتان او گره بده. سپس او را انصاف بده و از خودت آغاز کن و بگو: «بارالها! پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار زمینهای هفتگانه! داننده نهان و آشکار! همگان را بخشنده مؤمنان را به صورت خاص بخشاینده! اگر ابومسروق حق را انکار کرده و ادعای باطل دارد، پس بر او (عذابی) حساب شده از آسمان یا عذابی دردناک فرو فرست» سپس دعا را بر او برگردان و، پس بگو: «و اگر فلانی حق را انکار میکند و ادعای باطل دارد، (عذابی) حساب شده از آسمان یا عذابی دردناک بر او فرو فرست.»»» سپس به من فرمودند: «پس به یقین به درازا نمیکشد که آن را در او میبینی. پس قسم به الله! خلقی را نیافتم که مرا به آن اجابت کند.»»