حدیث 240
(240) الخصال (ج 1، ص 263): حَدَّثَنا أبی رضیاللهعنه قالَ حَدَّثَنا سَعْدُ بْنُ عَبْدِاللهِ عَنْ أحْمَدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عیسی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلیِّ بْنِ فَضّالٍ عَنْ عَلیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ أصْحابِنا عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: «رَنَّ إبْلیسُ أرْبَعَ رَنّاتٍ. أوَّلُهُنَّ یَوْمَ لُعِنَ وَ حینَ اُهْبِطَ إلَی الْأرْضِ وَ حینَ بُعِثَ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآله عَلَی حینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ حینَ اُنْزِلَتْ اُمُّ الْکِتابِ. وَ نَخَرَ نَخْرَتَیْنِ، حینَ أکَلَ آدَمُ مِنَ الشَّجَرَةِ وَ حینَ اُهْبِطَ مِنَ الْجَنَّةِ.»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق این حدیث را از پدرش از سعد بن عبدالله القمی از ابن عیسی الاشعری از حسن بن علی بن فضال عن علی بن عقبة از بعض اصحابنا روایت کرده است که بعض اصحابنا، ابتداء مجهول هستند، اما به واسطه علی بن عقبه، توثیق درجه دو میشوند. سایرین هم از ثقات درجه یک هستند.
ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام فرمودند: «بیگمان ابلیس چهار بار از شدت درد و ناراحتی از ته دل نعره زد. اولینشان روزی (بود) که مورد لعن (الهی) قرار گرفت و (دوم بار هنگامی که) به زمین فرو فرستاده شد و (سوم بار هنگامی که) محمد صلیاللهعلیهوآله در هنگام فترت رسولان مبعوث شد و (چهارم بار هنگامی که سوره) ام الکتاب نازل شد و دو بار (از شادی همچون چهارپایان) خُرناس کشید، (یکبار) هنگامی که آدم از شجره (ممنوعه) خورد و (بار دوم) هنگامی که (آدم) از بهشت فرو فرستاده شد.»
– رنّ به معنای صیحه و فریاد بلند از روی درد شدید و اندوه زیاد است. بعضی هم آن را صیحه همراه با ناله و گریه دانستهاند که بیان نوع دیگر همان معنای اول است.
– نخر معمولاً برای صدای خرناس چهارپایان به کار میرود که هنگام خوشحالی از بینی خود خارج میکنند و قاعدتاً کنایه از خوشنودی بسیار شیطان است.
– فترة از ریشه فتر به معنای سکون بعد از شدت است و فترت رسولان زمانی است که یا مبعوث شدن رسولان به طور موقت متوقف شده یا پیامبر بزرگ مؤثری نیامده بود که با توجه به شواهد و قرائن، معنای دوم مناسبتتر است.
– با توجه به همین معنای فترة است که به زمان ما، زمان فترت ائمه میگویند، چرا که ما در زمان غیبت ایشان به سر میبریم. به عبارت دیگر فترت ائمه همان زمان غیبت امام عصر علیهالسلام است که دسترسی معمول به ایشان امکانپذیر نبوده و عالم امکان غیر مستقیم از برکات وجودی ایشان بهره میگیرد.
– این روایت بیانگر اهمیت سوره فاتحة الکتاب است به گونهای که ابلیس از نازل شدن آن، اینگونه متأثر و ناراحت میشود و این در حالی است که چنین تعبیری درباره سایر آیات و سورههای قرآن وجود ندارد. لذا به جرأت میتوان سوره فاتحة الکتاب را مهمترین سوره قرآن نامید.
– از این روایت معلوم میشود که ناراحتی شیطان از لعن شدنش توسط الله تعالی، اخراجش از بهشت به سمت زمین، مبعوث شدن نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله و نزول سوره فاتحة الکتاب، بسیار شدید بوده است و در مقابل از دو چیز به شدت خرسند شد. اول بار هنگامی که توانست آدم علیهالسلام بفریبد و دوم بار، زمانی که نتیجه فریفتن آدم را در اخراج او و همجواریش در زمین دید.
– در رابطه با بهشتی که آدم علیهالسلام در آن میزیست و نیز شجره ممنوعه و سایر مطالب حدیث، نکاتی را در جای خود عرض خواهم کرد. از جمله این مسائل، نکات مهمی درباره لعن است که ذیل آیات مربوطه خواهیم گفت.