حدیث 2110
(2110، 2111 و 4610) الکافی (ح 12239) و التهذیب (ج 9، ح 450): حُمَیْدُ بْنُ زیادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَماعَةَ عَنْ غَیْرِ واحِدٍ عَنْ أبانِ بْنِ عُثْمانَ عَنْ حَمّادِ بْنِ بَشیرٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: «قالَ رَسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله: «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ بَعْدَ أنْ حَرَّمَها اللهُ تَعالَی عَلَی لِسانی، فَلَیْسَ بِأهْلٍ أنْ یُزَوَّجَ إذا خَطَبَ وَ لا یُصَدَّقَ إذا حَدَّثَ وَ لا یُشَفَّعَ إذا شَفَعَ وَ لا یُؤْتَمَنَ عَلَی أمانَةٍ. فَمَنِ ائْتَمَنَهُ عَلَی أمانَةٍ، فَأکَلَها أوْ ضَیَّعَها، فَلَیْسَ لِلَّذی ائْتَمَنَهُ عَلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أنْ یَأْجُرَهُ وَ لا یُخْلِفَ عَلَیْهِ.»» وَ قالَ أبوعَبْدِاللهِ علیهالسلام: «إنّی أرَدْتُ أنْ أسْتَبْضِعَ بِضاعَةً إلَی الْیَمَنِ، فَأتَیْتُ أباجَعْفَرٍ علیهالسلام فَقُلْتُ لَهُ: «إنَّنی أُریدُ أنْ أسْتَبْضِعَ فُلاناً بِضاعَةً.» فَقالَ لی: «أ ما عَلِمْتَ أنَّهُ یَشْرَبُ الْخَمْرَ؟» فَقُلْتُ: «قَدْ بَلَغَنی مِنَ الْمُؤْمِنینَ، أنَّهُمْ یَقولونَ ذَلِکَ.» فَقالَ لی: «صَدِّقْهُمْ، فَإنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: «یُؤْمِنُ بِاللهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ»». ثُمَّ قالَ: «إنَّکَ إنِ اسْتَبْضَعْتَهُ، فَهَلَکَتْ أوْ ضاعَتْ، فَلَیْسَ لَکَ عَلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أنْ یَأْجُرَکَ وَ لا یُخْلِفَ عَلَیْکَ.» فَاسْتَبْضَعْتُهُ، فَضَیَّعَها، فَدَعَوْتُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أنْ یَأْجُرَنی. فَقالَ: «یا بُنَیَّ! مَهْ! لَیْسَ لَکَ عَلَی اللهِ أنْ یَأْجُرَکَ وَ لا یُخْلِفَ عَلَیْکَ.»» قالَ: «قُلْتُ لَهُ: «وَ لِمَ؟» فَقالَ لی: «إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: «وَ لا تُؤْتوا السُّفَهاءَ أمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللهُ لَکُمْ قیاماً»، فَهَلْ تَعْرِفُ سَفیهاً أسْفَهَ مِنْ شارِبِ الْخَمْرِ؟»» قالَ: «ثُمَّ قالَ علیهالسلام: «لا یَزالُ الْعَبْدُ فی فُسْحَةٍ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّی یَشْرَبَ الْخَمْرَ، فَإذا شَرِبَها، خَرَقَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سِرْبالَهُ وَ کانَ وَلیُّهُ وَ أخوهُ إبْلیسَ لَعَنَهُ اللهُ وَ سَمْعُهُ وَ بَصَرُهُ وَ یَدُهُ وَ رِجْلُهُ، یَسوقُهُ إلَی کُلِّ ضَلالٍ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ کُلِّ خَیْرٍ.»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از حمید بن زیاد از حسن بن محمد بن سماعه از غیر واحد از ابان بن عثمان از حماد بن بشیر روایت کرده است که غیر واحد در ابتدا مجهول هستند، اما به واسطه حسن بن محمد بن سماعه، توثیق درجه دو میشوند. حماد بن بشیر نیز ثقه درجه دو است و سایرین همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخالطائفه نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به ثقةالاسلام الکلینی که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: مجهول.
ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام روایت کردند: «رسول الله صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «هر کس که خمر بنوشد بعد از آنکه الله تعالی آن را بر زبان من حرام کرد، شایسته نیست همسر دهند، هنگامی که به خواستگاری میرود و تصدیق نکنند او را هنگامی که سخن میگوید و شفاعت نشود هنگامی که شفاعت بخواهد و بر امانتی امین قرار نمیگیرد. پس اگر کسی او را بر امانتی امین گرداند، پس آن را خورد یا ضایعش کرد، پس برای آن کس که او را امین گردانده، بر الله عز و جل نیست که او را اجر دهد و نه جایگزین بر او گرداند.»» و ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام فرمود: «به یقین میخواستم مقداری سرمایه به سوی یمن سرمایهگذاری کنم. پس نزد ابوجعفر علیهالسلام آمدم و به ایشان عرض کردم: «به یقین قصد کردم که مقداری به فلانی سرمایهگذاری کنم.» پس به من فرمودند: «آیا نمیدانی که خمر مینوشد؟» پس عرض کردم: «از مؤمنان به من رسیده است که آنها آن را میگویند.» پس به من فرمودند: «آنها را تصدیق کن، چرا که الله عز و جل میفرماید: «یُؤْمِنُ بِاللهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ»». سپس فرمودند: «به یقین اگر او را سرمایهگذار کنی، پس از بین برود یا ضایع شود، پس برای تو بر الله عز و جل نیست که اجرت دهد و نه بر تو جایگزین گرداند.» پس او را سرمایهگذاری کردم، پس آن را ضایع کرد، پس الله عز و جل را خواستم که مرا اجر دهد. پس (پدرم) فرمود: «ای فرزند عزیزم!» دست نگهدار! برای تو نیست که بر الله که تو را اجر دهد و نه جایگزین بر تو گرداند.»». (امام صادق علیهالسلام) فرمودند: «به ایشان عرض کردم: «و برای چه؟» پس (پدرم) به من فرمودند: «به یقین الله عز و جل میفرماید: «وَ لا تُؤْتوا السُّفَهاءَ أمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللهُ لَکُمْ قیاماً»، پس آیا سفیهی سفیهتر از شارب خمر میشناسی؟»» (امام صادق علیهالسلام) فرمودند: «سپس (پدرم) علیهالسلام فرمود: «همواره بنده از جانب الله عز و جل در گشادگی است تا خمر بنوشد، پس هنگامی که آن را نوشید، الله عز و جل پاره میکند از او لباسش را و سرپرست او و برادرش، ابلیس لعنه الله باشد و گوشش و چشمش و دستش و پایش تو را به هر گمراهی سوق میدهد و از هر خیری باز میدارد.»»