حدیث 1971

(1971، 2829، 3457، 6872، 8728 و 9084) الأمالی للصدوق (ص 102): حَدَّثَنا أبی رحمه‌الله قالَ حَدَّثَنا عَلیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدانَ بْنِ سُلَیْمانَ عَنْ نوحِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إسْماعیلَ عَنْ صالِحٍ عَنْ عَلْقَمَةَ قالَ: «…». قالَ عَلْقَمَةُ: «فَقُلْتُ لِلصّادِقِ علیه‌السلام: «یا ابْنَ رَسولِ اللهِ! إنَّ النّاسَ یَنْسُبونَنا إلَی عَظائِمِ الْأُمورِ وَ قَدْ ضاقَتْ بِذَلِکَ صُدورُنا.» فَقالَ علیه‌السلام: «یا عَلْقَمَةُ! إنَّ رِضا النّاسِ لا یُمْلَکُ وَ ألْسِنَتَهُمْ لا تُضْبَطُ وَ کَیْفَ تَسْلَمونَ مِمّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أنْبیاءُ اللهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللهِ علیهم‌السلام. أ لَمْ یَنْسُبوا یوسُفَ علیه‌السلام إلَی أنَّهُ هَمَّ بِالزِّنا؟ أ لَمْ یَنْسُبوا أیّوبَ علیه‌السلام إلَی أنَّهُ ابْتُلیَ بِذُنوبِهِ؟ أ لَمْ یَنْسُبوا داوُدَ إلَی أنَّهُ تَبِعَ الطَّیْرَ حَتَّی نَظَرَ إلَی امْرَأةِ أوریاءَ، فَهَویَها وَ أنَّهُ قَدَّمَ زَوْجَها أمامَ التّابوتِ حَتَّی قُتِلَ، ثُمَّ تَزَوَّجَ بِها؟ أ لَمْ یَنْسُبوا موسَی إلَی أنَّهُ عِنّینٌ وَ آذَوْهُ حَتَّی بَرَّأهُ «اللهُ مِمّا قالوا وَ کانَ عِنْدَ اللهِ وَجیهاً»؟ أ لَمْ یَنْسُبوا جَمیعَ أنْبیاءِ اللهِ إلَی أنَّهُمْ سَحَرَةٌ طَلَبَةُ الدُّنْیا؟ أ لَمْ یَنْسُبوا مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرانَ علیهاالسلام إلَی أنَّها حَمَلَتْ بِعیسَی مِنْ رَجُلٍ نَجّارٍ، اسْمُهُ یوسُفُ؟ أ لَمْ یَنْسُبوا نَبیَّنا محمد [مُحَمَّداً] صلی‌الله‌علیه‌وآله إلَی أنَّهُ شاعِرٌ مَجْنونٌ؟ أ لَمْ یَنْسُبوهُ إلَی أنَّهُ هَویَ امْرَأةَ زَیْدِ بْنِ حارِثَةَ، فَلَمْ یَزَلْ بِها حَتَّی اسْتَخْلَصَها لِنَفْسِهِ؟ أ لَمْ یَنْسُبوهُ یَوْمَ بَدْرٍ إلَی أنَّهُ أخَذَ لِنَفْسِهِ مِنَ الْمَغْنَمِ قَطیفَةً حَمْراءَ حَتَّی أظْهَرَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ عَلَی الْقَطیفَةِ وَ بَرَّأ نَبیَّهُ صلی‌الله‌علیه‌وآله مِنَ الْخیانَةِ وَ أنْزَلَ بِذَلِکَ فی کِتابِهِ: «وَ ما کانَ لِنَبیٍّ أنْ یَغُلَّ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقیامَةِ»؟ أ لَمْ یَنْسُبوهُ إلَی أنَّهُ صلی‌الله‌علیه‌وآله یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی فی ابْنِ عَمِّهِ عَلیٍّ علیه‌السلام حَتَّی کَذَّبَهُمُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَقالَ سُبْحانَهُ: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إنْ هُوَ إلّا وَحْیٌ یوحی»؟ أ لَمْ یَنْسُبوهُ إلَی الْکَذِبِ فی قَوْلِهِ إنَّهُ رَسولٌ مِنَ اللهِ عَلَیْهِمْ حَتَّی أنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ: «وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَروا عَلی ما کُذِّبوا وَ أوذوا حَتَّی أتاهُمْ نَصْرُنا»؟ وَ لَقَدْ قالَ یَوْماً عُرِجَ بیَ الْبارِحَةَ إلَی السَّماءِ، فَقیلَ: «وَ اللهِ! ما فارَقَ فِراشَهُ طولَ لَیْلَتِهِ.»؟ وَ ما قالوا فی الْأوْصیاءِ أکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ؟ أ لَمْ یَنْسُبوا سَیِّدَ الْأوْصیاءِ علیه‌السلام إلَی أنَّهُ کانَ یَطْلُبُ الدُّنْیا وَ الْمُلْکَ وَ أنَّهُ کانَ یُؤْثِرُ الْفِتْنَةَ عَلَی السُّکونِ وَ أنَّهُ یَسْفِکُ دِماءَ الْمُسْلِمینَ بِغَیْرِ حِلِّها وَ أنَّهُ لَوْ کانَ فیهِ خَیْرٌ، ما أُمِرَ خالِدُ بْنُ الْوَلیدِ بِضَرْبِ عُنُقِهِ؟ أ لَمْ یَنْسُبوهُ إلَی أنَّهُ علیه‌السلام أرادَ أنْ یَتَزَوَّجَ ابْنَةَ أبی‌جَهْلٍ عَلَی فاطِمَةَ علیهاالسلام وَ أنَّ رَسولَ اللهِ شَکاهُ عَلَی الْمِنْبَرِ إلَی الْمُسْلِمینَ، فَقالَ: «إنَّ عَلیّاً علیه‌السلام یُریدُ أنْ یَتَزَوَّجَ ابْنَةَ عَدُوِّ اللهِ عَلَی ابْنَةِ نَبیِّ اللهِ. ألا! إنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنّی، فَمَنْ آذاها، فَقَدْ آذانی وَ مَنْ سَرَّها، فَقَدْ سَرَّنی وَ مَنْ غاظَها، فَقَدْ غاظَنی.»؟» ثُمَّ قالَ الصّادِقُ علیه‌السلام: «یا عَلْقَمَةُ! ما أعْجَبَ أقاویلَ النّاسِ فی عَلیٍّ علیه‌السلام! کَمْ بَیْنَ مَنْ یَقولُ إنَّهُ رَبٌّ مَعْبودٌ وَ بَیْنَ مَنْ یَقولُ إنَّهُ عَبْدٌ عاصٍ لِلْمَعْبودِ؟ وَ لَقَدْ کانَ قَوْلُ مَنْ یَنْسُبُهُ إلَی الْعِصْیانِ أهْوَنَ عَلَیْهِ مِنْ قَوْلِ مَنْ یَنْسُبُهُ إلَی الرُّبوبیَّةِ. یا عَلْقَمَةُ! أ لَمْ یَقولوا اللهُ [لِلّهِ] عَزَّ وَ جَلَّ أنَّهُ «ثالِثُ ثَلاثَةٍ»؟ أ لَمْ یُشَبِّهوهُ بِخَلْقِهِ؟ أ لَمْ یَقولوا إنَّهُ الدَّهْرُ؟ أ لَمْ یَقولوا إنَّهُ الْفَلَکُ؟ أ لَمْ یَقولوا إنَّهُ جِسْمٌ؟ أ لَمْ یَقولوا إنَّهُ صورَةٌ؟ تَعالَی اللهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبیراً. یا عَلْقَمَةُ! إنَّ الْألْسِنَةَ الَّتی تَتَناوَلُ ذاتَ اللهِ تَعالَی ذِکْرُهُ بِما لا یَلیقُ بِذاتِهِ، کَیْفَ تُحْبَسُ عَنْ تَناوُلِکُمْ بِما تَکْرَهونَهُ؟ فَ «اسْتَعینوا بِاللهِ وَ اصْبِروا إنَّ الْأرْضَ لِلّهِ یورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ»، فَإنَّ بَنی‌إسْرائیلَ قالوا لِموسَی علیه‌السلام: «أوذینا مِنْ قَبْلِ أنْ تَأْتیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا»، فَقالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «قُلْ لَهُمْ یا موسَی!: «عَسی رَبُّکُمْ أنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فی الْأرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلونَ»»»».

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه دو است.
شیخ صدوق این حدیث را از پدرش از علی بن محمد بن قتیبه از حمدان بن سلیمان از نوح بن شعیب از محمد بن اسماعیل بن بزیع از صالح بن عقبه از علقمه بن محمد روایت کرده است که علی بن محمد بن قتیبه و علقمه بن محمد، از ثقات درجه دو و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.

علقمه (بن محمد) روایت کرد: «…». علقمه گوید: «به صادق علیه‌السلام عرض کردم: «ای فرزند رسول الله! به یقین مردم ما را به کارهای بزرگی نسبت می‌دهند که سینه‌های ما به واسطه آن تنگ می‌شود» پس (امام) علیه‌السلام فرمودند: «ای علقمه! رضایت مردم به دست نمی‌آید و زبان‌هایشان کنترل نمی‌شود و چگونه می‌خواهید سالم بماند از آن‌چه سالم نماندند از آن انبیاء الله و رسولانش و حجت‌های الله علیهم‌السلام. آیا نسبت نداند به یوسف علیه‌السلام که او را به زنا همت گماشته است؟ آیا ایوب علیه‌السلام را نسبت نداند که او به گناهاش مبتلی شده است؟ آیا داود را نسبت نداند به این‌که پرنده را دنبال کرد تا به همسر اوریا نظر کرد و این که شوهرش را جلوی تابوت مقدم داشت تا کشته شود، سپس با او ازدواج کرد؟ آیا موسی را نسبت ندادند که ناتوان جنسی است و او را آزردند تا تبرئه کرد او را الله او را از آن‌چه می‌گفتند، درحالی که او نزد الله وجیه بود؟ آیا نسبت نداند جمیع انبیاء الله را به این‌که آن‌ها ساحرانی هستند که طالب دنیا می‌باشند؟ آیا نسبت ندادند مریم دختر عمران علیهاالسلام را که او باردار شده است عیسی را از مردی نجار که اسمش یوسف است؟ آیا نسبت ندادند نبی محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را که او شاعری جن‌زده است؟ آیا نسبت نداند او را که عاشق همسر زید بن حارثه شده است، پس از او دست بر نداشت تا او را برای خودش برگزید؟ آیا روز بدر او را نسبت ندادند که گرفته است برای خودش از غنیمت، پارچه ای سرخ تا الله عز و جل پارچه را برای او آشکار کرد و تبرئه کرد نبیش صلی‌الله‌علیه‌وآله را از خیانت و نازل کرد به جهت آن در کتابش: «وَ ما کانَ لِنَبیٍّ أنْ یَغُلَّ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقیامَةِ»؟ آیا نسبت ندادند او را که او صلی‌الله‌علیه‌وآله سخن گفت از روی هوا(ی نفسش) درباره پسر عمویش علی علیه‌السلام تا تکذیب کرد آن‌ها را الله عز و جل و (الله) سبحانه گفت: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إنْ هُوَ إلّا وَحْیٌ یوحی»؟ آیا نسبت نداند او را به کذب در سخنش که او رسولی (از جانب) الله بر آن‌ها است تا الله عز و جل بر او نازل کرد: «وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَروا عَلی ما کُذِّبوا وَ أوذوا حَتَّی أتاهُمْ نَصْرُنا»؟ و روزی فرمود صبح‌گاهان به سوی آسمان معراج داده شدم، پس گفته شد: «قسم به الله! جدا نشده بسترش را در طول شبش.»؟ و نگفتند درباره اوصیا بیش‌تر آن را؟ آیا نسبت نداند سرور اوصیا علیه‌السلام را که او طلب می‌کند دنیا و حکومت را و این‌که او ترجیح می‌دهد فتنه را بر سکون و این‌که او می‌ریزد خون‌های مسلمانان را به غیر حلال بودنش و این‌که اگر در او خیری بود، امر داده نمی‌شد خلد بن ولی را که گردنش را بزند؟ آیا نسبت نداند او را که او علیه‌السلام اراده کرد که تزویج کند دختر ابوجهل را بر فاطمه علیهاالسلام و این‌که رسول الله شکایت او را بر منبر به سوی مسلمانان کرد، پس گفت: «به یقین علی علیه‌السلام اراده کرده است که تزویج کند دختر دشمن الله را بر دختر نبی الله. آگاه باشید! به یقین فاطمه پاره تن من است، پس هر کس او را بیازارد، پس مرا آزرده است و هر کس او را خوشنود کند، مرا خشنود کرده است و هر کس او را به غیظ آورد، پس مرا به غیظ آورده است.»؟» سپس (امام) صادق علیه‌السلام فرمودند: «ای علقمه! چه عجیب است گفته‌های مردم درباره علی علیه‌السلام! چقدر است بین کسی که می‌گوید به یقین او رب معبود است و بین کسی که می گوید او بنده عاصی برای معبود است؟ و قطعاً سخن آن کس که نسبت می دهد او را به عصیان، پایین‌تر است برای او از کسی که او را نسبت می‌دهد به ربوبیت. ای علقمه! آیا نمی‌گویند برای الله عز و جل که او «ثالِثُ ثَلاثَةٍ» است؟ آیا شبیه نمی‌کنند او را به خلقش؟ آیا نمی‌گویند که او همان روزگار است؟ آیا نمی‌گویند که او ستارگان است؟ آیا نمی گویند که او جسم است؟ آیا نمی‌گویند که او صورت است؟ برتر است الله از آن، برتری بزرگی. ای علقمه! به یقین زبان‌هایی که نیل می‌دهند ذات الله تعالی ذکره را به آن‌چه لایق ذاتش نیست، چگونه حبس شود از نیل دادن شما به آن‌چه کراهت دارید؟ پس «اسْتَعینوا بِاللهِ وَ اصْبِروا إنَّ الْأرْضَ لِلّهِ یورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ». پس به یقین بنی‌اسراییل به موسی علیه‌السلام گفتند: «أوذینا مِنْ قَبْلِ أنْ تَأْتیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا» پس الله عز و جل گفت: بگو به آن‌ها ای موسی!: «عَسی رَبُّکُمْ أنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فی الْأرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلونَ»»»».

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه