حدیث 2-1920
(1920-2) الکافی (ح 14816): مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقوبَ الْکُلَیْنیُ قالَ حَدَّثَنی عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنِ ابْنِ فَضّالٍ عَنْ حَفْصٍ الْمُؤَذِّنِ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إسْماعیلَ بْنِ بَزیعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنانٍ عَنْ إسْماعیلَ بْنِ جابِرٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام أنَّهُ کَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسالَةِ إلَی أصْحابِهِ وَ أمَرَهُمْ بِمُدارَسَتِها وَ النَّظَرِ فیها وَ تَعاهُدِها وَ الْعَمَلِ بِها فَکانوا یَضَعونَها فی مَساجِدِ بُیوتِهِمْ فَإذا فَرَغوا مِنَ الصَّلاةِ نَظَروا فیها قالَ وَ حَدَّثَنی الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مالِکٍ الْکوفیِّ عَنِ الْقاسِمِ بْنِ الرَّبیعِ الصَّحّافِ عَنْ إسْماعیلَ بْنِ مَخْلَدٍ السَّرّاجِ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: «خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسالَةُ مِنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام إلَی أصْحابِهِ: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، أمّا بَعْدُ؛ فَاسْألوا رَبَّکُمُ الْعافیَةَ وَ عَلَیْکُمْ بِالدَّعَةِ وَ الْوَقارِ وَ السَّکینَةِ وَ عَلَیْکُمْ بِالْحَیاءِ وَ التَّنَزُّهِ عَمّا تَنَزَّهَ عَنْهُ الصّالِحونَ قَبْلَکُمْ وَ عَلَیْکُمْ بِمُجامَلَةِ أهْلِ الْباطِلِ. تَحَمَّلوا الضَّیْمَ مِنْهُمْ وَ إیّاکُمْ وَ مُماظَّتَهُمْ. دینوا فیما بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ إذا أنْتُمْ جالَسْتُموهُمْ وَ خالَطْتُموهُمْ وَ نازَعْتُموهُمُ الْکَلامَ، فَإنَّهُ لا بُدَّ لَکُمْ مِنْ مُجالَسَتِهِمْ وَ مُخالَطَتِهِمْ وَ مُنازَعَتِهِمُ الْکَلامَ بِالتَّقیَّةِ الَّتی أمَرَکُمُ اللهُ أنْ تَأْخُذوا بِها فیما بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ. فَإذا ابْتُلیتُمْ بِذَلِکَ مِنْهُمْ، فَإنَّهُمْ سَیُؤْذونَکُمْ وَ تَعْرِفونَ فی وُجوهِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ لَوْ لا أنَّ اللهَ تَعالَی یَدْفَعُهُمْ عَنْکُمْ، لَسَطَوْا بِکُمْ وَ ما فی صُدورِهِمْ مِنَ الْعَداوَةِ وَ الْبَغْضاءِ أکْثَرُ مِمّا یُبْدونَ لَکُمْ. مَجالِسُکُمْ وَ مَجالِسُهُمْ واحِدَةٌ وَ أرْواحُکُمْ وَ أرْواحُهُمْ مُخْتَلِفَةٌ لا تَأْتَلِفُ. لا تُحِبّونَهُمْ أبَداً وَ لا یُحِبّونَکُمْ، غَیْرَ أنَّ اللهَ تَعالَی أکْرَمَکُمْ بِالْحَقِّ وَ بَصَّرَکُموهُ وَ لَمْ یَجْعَلْهُمْ مِنْ أهْلِهِ، فَتُجامِلونَهُمْ وَ تَصْبِرونَ عَلَیْهِمْ وَ هُمْ لا مُجامَلَةَ لَهُمْ وَ لا صَبْرَ لَهُمْ عَلَی شَیْءٍ وَ حیَلُهُمْ وَسْواسُ بَعْضِهِمْ إلَی بَعْضٍ. فَإنَّ أعْداءَ اللهِ إنِ اسْتَطاعوا، صَدّوکُمْ عَنِ الْحَقِّ، فَیَعْصِمُکُمْ اللهُ مِنْ ذَلِکَ. فَاتَّقوا اللهَ وَ کُفّوا ألْسِنَتَکُمْ إلّا مِنْ خَیْرٍ وَ إیّاکُمْ أنْ تُزْلِقوا ألْسِنَتَکُمْ بِقَوْلِ الزّورِ وَ الْبُهْتانِ وَ الْإثْمِ وَ الْعُدْوانِ. فَإنَّکُمْ إنْ کَفَفْتُمْ ألْسِنَتَکُمْ عَمّا یَکْرَهُهُ اللهُ مِمّا نَهاکُمْ عَنْهُ، کانَ خَیْراً لَکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ مِنْ أنْ تُزْلِقوا ألْسِنَتَکُمْ بِهِ، فَإنَّ زَلَقَ اللِّسانِ فیما یَکْرَهُ اللهُ وَ ما یَنْهَی عَنْهُ، مَرْداةٌ لِلْعَبْدِ عِنْدَ اللهِ وَ مَقْتٌ مِنَ اللهِ وَ صَمٌّ وَ عَمًی وَ بَکَمٌ یورِثُهُ اللهُ إیّاهُ یَوْمَ الْقیامَةِ. فَتَصیروا کَما قالَ اللهُ: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعونَ» یَعْنی لا یَنْطِقونَ، «وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرونَ» وَ إیّاکُمْ وَ ما نَهاکُمُ اللهُ عَنْهُ أنْ تَرْکَبوهُ وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّمْتِ إلّا فیما یَنْفَعُکُمُ اللهُ بِهِ مِنْ أمْرِ آخِرَتِکُمْ وَ یَأْجُرُکُمْ عَلَیْهِ …»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را به چند طریق روایت کرده است.
1. از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از حسن بن علی بن فضال از حفص المؤذن که حفص المؤذن ثقه درجه دو و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
2. از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از محمد بن اسماعیل بن بزیع از محمد بن سنان از اسماعیل بن جابر که محمد بن سنان از مشاهیر کذابون است.
3. از حسین بن محمد بن عامر که به اشتباه حسن بن محمد ثبت شده است، از جعفر بن محمد بن مالک الفزاری از قاسم بن ربیع الصحاف از اسماعیل بن مخلد السراج که جعفر بن محمد بن مالک از ضعفا است و قاسم بن ربیع و اسماعیل بن مخلد مجهول هستند.
در نتیجه طریق دوم و سوم معتبر نیست، اما طریق اول، طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه دو است.
* * *
علامه مجلسی: رواه بثلاثة أسانید. اولها مجهول و ثانیها ضعیف عند القوم بابن سنان و عندی معتبر.
اسماعیل بن مخلد السراج از ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام روایت کرد: «از (جانب) ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام این نامه به سوی اصحابشان خارج شد: «بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد؛ از خدا طلب عافیت کنید و بر شما باد فروتنی و وقار و آرامش و بر شما باد حیا و منزه شدن از آنچه صالحان قبل از شما از آن منزه بودند و بر شما باد خویشتنداری از اهل باطل و تحمل کنید ناحقی از (جانب) آنها را و بر حذر باشید از دشمنی آنها. هنگامی که به آنها مجالست میکنید و اختلاط میکنید، دینداری کنید بین خودتان و بین آنها، چرا که شما چارهای ندارید از مجالست و مخالطت با آنها و منازعه کلامی آنها را به تقیهای که الله شما را امر کرده که آن را بین خودتان و بین آنها بگیرید. پس هنگامی که از (جانب) آنها به آن مبتلا شدید، قطعاً آنها شما را میآزارند و در سیمای آنها بدی را مشاهده خواهید کرد و اگر الله آنها را از شما دور نکند، قطعاً بر شما خشم میگیرند و آنچه در سینههایشان از عداوت و بغض است، بیشتر از آن چیزی است که بر شما آشکار میکنند. مجالس شما و مجالس آنها یکی است، اما ارواح شما و ارواح آنها مختلف است که الفت نمیگیرد. آنها را هرگز دوست نخواهید داشت و آنها هم شما را دوست نخواهند داشت. منتها الله شما را به وسیله حق گرامی داشته و شما را به آن بصیرت داد و آنها را از اهل آن قرار نداده است. پس با آنها خویشتنداری کنید و بر آنها صبر پیشه کنید در حالی که آنها بر آن خویشتنداری نمی کنند و برای آنها صبری بر چیزی نیست. حیله آنها وسوسه کردن یکدیگر است. پس به یقین دشمنان الله اگر توان داشته باشند، شما را از حق منع خواهند کرد، پس الله شما را از آن در پناه قرار میدهد. پس برای الله تقوا پیشه کنید و بازدارید زبانهایتان مگر به نیکی و بر حذر باشید که زبانهایتان با گفتن ستم و بهتان و گناه و دشمنی منحرف نشود. پس به یقین اگر مراقبت کنید زبانهایتان را از آنچه الله دوست ندارد از آن چه شما را از آن نهی کرده، برای شما نزد پروردگارتان بهتر است که زبانهایتان را به آن منحرف کنید. چرا که انحراف زبان در آنچه الله دوست ندارد و آنچه از آن نهی کرده، هلاکت بنده نزد الله است و خشمی از (جانب) الله و کری و لالی و کوری است که شما در زمان قیامت به آن دچار میکند. پس همان طور که الله فرمود: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعونَ» میشوید، یعنی آنها منطق نمیورزند، «وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرونَ» و جداً برحذر باشید از آنچه که الله شما را از آن نهی فرموده که مرتکب شوید و بر شما باد خاموشی مگر در آنچه الله شما را به واسطه آن در امر آخرتتان منفعت رساند و بر آن اجرتان دهد …»»