حدیث 1297

(1297) التهذیب (ج 6، ح 507) و الفقیه (ح 3387): وَ رَوَی مُحَمَّدُ بْنُ أبی‌عُمَیْرٍ عَنْ غَیْرِ واحِدٍ مِنْ أصْحابِنا عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام فی رَجُلٍ قَبَضَ صَداقَ ابْنَتِهِ مِنْ زَوْجِها، ثُمَّ ماتَ. هَلْ لَها أنْ تُطالِبَ زَوْجَها بِصَداقِها أوْ قَبْضُ أبیها قَبْضُها؟ فَقالَ علیه‌السلام: «إنْ کانَتْ وَکَّلَتْهُ بِقَبْضِ صَداقِها مِنْ زَوْجِها، فَلَیْسَ لَها أنْ تُطالِبَهُ وَ إنْ لَمْ تَکُنْ وَکَّلَتْهُ، فَلَها ذَلِکَ وَ یَرْجِعُ الزَّوْجُ عَلَی وَرَثَةِ أبیها بِذَلِکَ، إلّا أنْ تَکونَ حینَئِذٍ صَبیَّةً فی حَجْرِهِ، فَیَجوزُ لِأبیها أنْ یَقْبِضَ عَنْها وَ مَتَی طَلَّقَها قَبْلَ الدُّخولِ بِها، فَلِأبیها أنْ یَعْفُوَ عَنْ بَعْضِ الصَّداقِ وَ یَأْخُذَ بَعْضاً وَ لَیْسَ لَهُ أنْ یَدَعَ کُلَّهُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إلّا أنْ یَعْفونَ أوْ یَعْفوا الَّذی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ»، یَعْنی الْأبَ وَ الَّذی تُوَکِّلُهُ الْمَرْأةُ وَ تُوَلّیهِ أمْرَها مِنْ أخٍ أوْ قَرابَةٍ أوْ غَیْرِهِما.»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه دو است.
شیخ‌الطائفه این حدیث را به طریق خود در التهذیب و الإستبصار به محمد بن ابی‌عمیر که معتبر درجه یک است، از غیر واحد من اصحابنا روایت کرده است که این افراد آخر، ابتداء مجهول هستند، اما به واسطه ابن ابی‌عمیر، توثیق درجه دو می‌شوند.
شیخ صدوق نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به محمد بن ابی‌عمیر که معتبر درجه یک است، از چند نفر از اصحابش روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: صحیح.
* * *
مجلسی اول: فی الصحیح کالشیخ و الظاهر أن الشیخ أخذ من المصنف و یمکن أن یکون أخذه من کتاب ابن أبی‌عمیر و طریقه إلیه صحیح علی الظاهر.

ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام درباره فردی که مهریه دخترش را از شوهرش گرفت، سپس مرد. آیا بر آن زن است که مهرش را از شوهرش مطالبه کند یا گرفتن پدرش، گرفتن او است؟ فرمودند: «اگر او را به گرفتن مهرش از شوهرش وکیل کرده است، پس بر او نیست که از او مطالبه کند و اگر او را وکیل نکرده است، پس آن برای او است و شوهر برای آن به ورثه پدر زن مراجعه می‌کند، مگر آن‌که در آن هنگام دختر بچه باشد، پس برای پدرش مجاز می‌شود که به جای او بگیرد و هنگامی که آن زن را قبل از دخول به او طلاق داد، پس برای پدرش است که بعض مهر را گذشت کند و بعضی را بگیرد و بر او نیست که همه را رد کند و آن است کلام الله عز و جل: «إلّا أنْ یَعْفونَ أوْ یَعْفوا الَّذی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ»، یعنی پدر و کسی که زن او را وکیل کرده است و سرپرست کار او از برادر یا نزدیکان یا غیر این دو.»

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه