حدیث ۱۲۵۰
(۱۲۵۰) الکافی (ح ۱۰۷۵۴ و ۱۰۷۵۳): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنِ ابْنِ أبیعُمَیْرٍ عَنْ حَمّادٍ عَنِ الْحَلَبیِّ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام نَحْوَهُ (سَألْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تُضارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ». فَقالَ: «کانَتِ الْمَراضِعُ مِمّا یَدْفَعُ إحْداهُنَّ الرَّجُلَ إذا أرادَ الْجِماعَ، تَقولُ: «لا أدَعُکَ، إنّی أخافُ أنْ أحْبَلَ، فَأقْتُلَ وَلَدی هَذا الَّذی أُرْضِعُهُ» وَ کانَ الرَّجُلُ تَدْعوهُ الْمَرْأةُ، فَیَقولُ: «أخافُ أنْ أُجامِعَکِ فَأقْتُلَ وَلَدی»، فَیَدَعُها وَ لا یُجامِعُها، فَنَهَی اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ ذَلِکَ أنْ یُضارَّ الرَّجُلُ الْمَرْأةَ وَ الْمَرْأةُ الرَّجُلَ.) وَ زادَ: «وَ أمّا قَوْلُهُ: «وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ»، فَإنَّهُ نَهَی أنْ یُضارَّ بِالصَّبیِّ أوْ یُضارَّ أُمُّهُ فی رَضاعِهِ وَ لَیْسَ لَها أنْ تَأْخُذَ فی رَضاعِهِ فَوْقَ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ، «فَإنْ أرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ» قَبْلَ ذَلِکَ، کانَ حَسَناً وَ الْفِصالُ هُوَ الْفِطامُ».
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از ابن ابیعمیر از حماد بن عثمان از عبیدالله الحلبی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
ایشان قسمت داخل پرانتز را از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از محمد بن اسماعیل بن بزیع و حسین بن سعید الاهوازی از محمد بن فضیل از ابوالصباح الکنانی روایت کرده است که این طریق به واسطه محمد بن فضیل الصیرفی معتبر نیست، اما با توجه به روایت بعدی الکافی معلوم میشود که این عبارات را با اضافاتی، علی بن ابراهیم القمی از پدرش از ابن ابیعمیر از حماد بن عثمان از عبیدالله بن علی الحلبی روایت کرده است که این طریق معتبر است.
(عبیدالله بن علی) الحلبی از ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام مانند آن (از ایشان درباره کلام الله عز و جل: «لا تُضارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ» سؤال کردم. پس فرمودند: «زنان شیرده از آن چه مرد هنگامی که اراده مجامعت میکند، مانع میشود، میگویند: «اطاعت نمیکنم تو را، به یقین میترسم که باردار شوم، پس این فرزندم که او را شیر میدهم، بکشم» و مرد، زن را میراند و میگوید: «میترسم که با تو مجامعت کنم و فرزندم را بکشم»، پس او را میراند و مجامعت نمیکند، چرا که الله عز و جل نهی فرموده است از آن که مرد به زن ضرر رساند و زن به مرد.») را روایت کرد و افزود: «و اما سخن او: «وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ»، پس به یقین نهی کرده است که به فرزند یا مادرش در شیردهیش ضرری برسد و بر آن زن نیست که بیش از دو سال کامل را در شیردهیش بگیرد، پس اگر بر اساس رضایت دو جانبه و مشورت به فصال قبل آن را اراده کنند، نیکو باشد و فصال همان از شیر گرفتن است.»