حدیث ۱۲۰۷
(۱۲۰۷) الفقیه (ح ۴۵۱۳) و الکلینی (ح ۱۰۱۶۵): رَوَی الْحَسَنُ بْنُ مَحْبوبٍ عَنْ مالِکِ بْنِ عَطیَّةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أبیجَعْفَرٍ علیهالسلام قالَ: «جاءَتِ امْرَأةٌ إلَی رَسولِ اللهِ صلیاللهعلیهوآله فَقالَتْ: «یا رَسولَ اللهِ! ما حَقُ الزَّوْجِ عَلَی الْمَرْأةِ؟» فَقالَ لَها: «تُطیعُهُ وَ لا تَعْصیهِ وَ لا تَصَدَّقُ مِنْ بَیْتِها شَیْئاً إلّا بِإذْنِهِ وَ لا تَصومُ تَطَوُّعاً إلّا بِإذْنِهِ وَ لا تَمْنَعُهُ نَفْسَها وَ إنْ کانَتْ عَلَی ظَهْرِ قَتَبٍ وَ لا تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِها إلّا بِإذْنِهِ، فَإنْ خَرَجَتْ بِغَیْرِ إذْنِهِ، لَعَنَتْها مَلائِکَةُ السَّماءِ وَ مَلائِکَةُ الْأرْضِ وَ مَلائِکَةُ الْغَضَبِ وَ مَلائِکَةُ الرَّحْمَةِ، حَتَّی تَرْجِعَ إلَی بَیْتِها.» فَقالَتْ: «یا رَسولَ اللهِ! مَنْ أعْظَمُ النّاسِ حَقّاً عَلَی الرَّجُلِ؟» قالَ: «والِداهُ». قالَتْ: «فَمَنْ أعْظَمُ النّاسِ حَقّاً عَلَی الْمَرْأةِ؟» قالَ: «زَوْجُها». قالَتْ: «فَما لی مِنَ الْحَقِّ عَلَیْهِ مِثْلُ ما لَهُ عَلَیَّ؟» قالَ: «لا! وَ لا مِنْ کُلِّ مِائَةٍ واحِدَةٌ» فَقالَتْ: «وَ الَّذی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ نَبیّاً، لا یَمْلِکُ رَقَبَتی رَجُلٌ أبَداً»».
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
شیخ صدوق این حدیث را به طریق خود در الفقیه به حسن بن محبوب که معتبر درجه یک است، از مالک بن عطیه از محمد بن مسم روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
ثقةالاسلام الکلینی نیز شبیه این حدیث را از عدة من اصحابنا از احمد بن محمد بن عیسی از حسن بن محبوب به باقی سند روایت کرده است.
* * *
علامه مجلسی: صحیح.
* * *
مجلسی اول: فی الصحیح کالکلینی.
ابوجعفر (امام باقر) علیهالسلام فرمودند: «زنی نزد رسول الله صلیاللهعلیهوآله آمد و گفت: «ای رسول الله! حق شوهر بر زن چیست؟» پس به او فرمودند: «او را اطاعت کند و عصیان نکند و چیزی از خانهاش مگر به اذن او صدقه ندهد و روزه مستحبی نگیرد مگر به اذن او و او را از خودش منع نکند اگر چه بر پشت جهاز شتر باشد و از خانهاش خارج نشود مگر به اذن او، پس چنانچه به غیر اذن او خارج شد، ملائکه آسمان و زمین و ملائکه غضب و رحمت، او را لعن کنند تا به خانهاش باز گردد». پس گفت: «ای رسول الله! چه کسی بیشترین حق را بر فرد دارد؟» فرمودند: «پدر و مادرش». عرض کرد: «پس چه کسی بیشترین حق را بر زن دارد؟» فرمودند: «شوهرش». گفت: «پس برای من حقی بر او مانند آنچه او بر من دارد، ندارد؟» فرمودند: «خیر! و نه از هر صدتا یکی». پس گفت: «قسم به آنکه تو را به حق نبی قرار داد، هرگز فردی را بر گریبانم مالک نکنم.»»