الحدیث 69 / 3

69/3- و عنه، قال: أخبرنا سلامة بن محمد، قال: أخبرنا محمد بن الحسن ابن[1] علی بن مهزیار، قال: أخبرنا[2] أحمد بن محمد السیاری، عن أحمد بن هلال و (قال:) و حدثنا[3] علی بن محمد بن عبدالله الخبائی، عن أحمد بن هلال، عن أمیة بن میمون الشعیری، عن زیاد القندی، قال: سمعت أباإبراهیم موسی بن جعفر [بن محمد] علیهم السلام یقول: «إن الله عز و جل خلق بیتا من نور جعل قوا [ی] مه أربعة أرکان، [کتب علیها] أربعة أسماء: سبحان الله و الحمد لله[4]، ثم خلق من الأربعة أربعة، و من الأربعة أربعة، ثم قال عز و جل: إنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِنْدَ اللهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً.»[5]
——————————
[1]. [در مأخذ: الحسن بن.]
[2]. در مأخذ: حدثنا.
[3]. در متن: أخبرنا.
[4]. در مأخذ: تبارک و سبحان و الحمد و الله.
[5]. کتاب الغیبة: 88- 89 [باب 4، ح 19].

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام غیر معتبر است.
این حدیث را محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبة (ص 88) به دو طریق روایت کرده است.
1- از سلامه بن محمد الارزنی از حسن بن علی بن مهزیار که در بعضی نسخ محمد بن حسن بن علی بن مهزیار نوشته شده است، از احمد بن محمد السیاری از احمد بن هلال از امیه بن میمون الشعیری که در بعضی نسخ امیه بنت میمون و در بعضی نسخ امیه عن میمون الشعیری نوشته شده است، از زیاد بن مروان القندی
2- به طریقی که توضیح خواهم داد، از علی بن محمد بن عبیدالله الخبائی که در بعضی نسخ الجبائی نوشته شده است، از احمد بن هلال از امیه بن میمون الشعیری که در بعضی نسخ امیه بنت میمون و در بعضی نسخ امیه عن میمون الشعیری نوشته شده است، از زیاد بن مروان القندی
که طریق اول، حداقل به واسطه احمد بن محمد السیاری که از ضعفا است، معتبر نیست. در این طریق بعضی هم مجهول هستند.
اما طریق دوم، کمی پیچیده است. ابتدا همین قسمت که در سند نوشته شده است را توضیح دهم، تا به طریق ابتدای سند برسیم. احمد بن هلال از ثقات درجه یک است و امیه بن میمون یا گزینه‌های جای‌گزین او، ابتداء مجهول هستند، اما به واسطه احمد بن هلال، توثیق درجه دو می‌شوند. زیاد القندی از ثقات مشروط است و حدیثش در صورتی پذیرفته است که یکی از اجلای ثقات از او روایت کند که در این‌جا چنین نیست و در نتیجه تا همین‌جا، این طریق نیز غیر معتبر می‌شود. اما طریق ابتدای روایت، ممکن است سلامه بن محمد الارزنی از علی بن محمد بن عبیدالله الخبائی روایت کرده باشد و ممکن است حسن بن علی بن مهزیار یا بنا بر بعضی نسخ، محمد بن حسن بن علی بن مهزیار و ممکن است احمد بن محمد بن السیاری از او روایت کرده باشد. هر چند می‌توان تک تک این‌ها را مورد مداقه قرار داد و بعضی را رد کرد و بعضی را محتمل دانست، اما با توجه به این‌که دیدیم ادامه طریق معتبر نیست، نیازی نیست، بیش از این وقتمان را صرف این بررسی کنیم.
خلاصه این‌که طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست.

با این که این حدیث معتبر نیست، اما چند نکته‌ای را درباره آن عرض می‌کنم.
1-   در نسخه المحجة که مشاهده می‌کنید، بعد از «أربعة أسماء» که انسان انتظار چهار اسم را می‌برد، سبحان الله و الحمد لله آمده است که دو چیز بیش‌تر نیست، در حالی که در نسخ الغیبة للنعمانی موجود، تبارک، سبحان، الحمد و الله، البته با ترتیب‌های مختلف آمده است که حداقل چهار تا است.
2-   طبق این حدیث از چهار ستونی که خانه‌از از نور بر آن بنا شده است، چهار چیز و چهار اسم بر آن و از آن چهار چیز، چهر چیز دیگر خلق شده که جمعاً دوازده‌تا می‌شود و این عدد هم با عدد ائمه ما یکی است و هم با ماه‌های سال قمری و هم سال شمسی و هم چیزهای دیگر، اما این‌که منظور ائمه ما علیهم‌السلام باشد، نَه تنها دلیل بر آن نیست، بلکه با نسب آن‌ها هم هماهنگی ندارد. یعنی اگر نموار نسبی ائمه رسم شود، با نمودار مطرح شده در این روایت، هیچ هماهنگی ندارد.
3-   ناگفته نماند حتی اگر کسی روایات غیر معتبر قبل و بعد را هم معتبر بداند، این نتیجه که این روایت هم اشاره به ائمه دوازده‌گانه ما دارد، متکلفانه است و این در حالی است که نَه آن روایات معتبر هستند و نَه است روایت.
4-   بعضی شارحین، توجیهات متکلفانه‌ای درباره احتمال ربط این حدیث به ائمه دوازده‌گانه و نیز اسماء و صفات الله تعالی و غیر این‌ها فرموده‌اند و شرح و بسط‌هایی هم داده‌اند که با توجه به ضعف سند آن، نیازی نیست وقتمان را صرف آن کنیم و اگر کسی برایش مهم بود، یا به هر علتی علاقه داشت، خودش به شروح مربوطه مثلاً در بحارالأنوار مراجعه کند. فقط این را اضافه کنم که بعضی در شرح این روایت، از روایت بعدی همین کتاب کمک گرفته‌اند که به آن خواهیم رسید.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه