الحدیث 58 / 4

58/4- عنه: عن أحمد بن إدریس، عن عبدالله بن محمد، عن صفوان بن یحیی، عن یعقوب بن شعیب، عن عمران بن میثم، عن عبایة بن ربعی، أنه سمع امیرالمؤمنین علیه‌السلام یقول: «هُوَ الَّذی أرْسَلَ رَسولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکونَ أظهر ذلک بعد؟ کلا و الذی نفسی بیده حتی لا تبقی قریة إلا [و] نودی فیها بشهادة أن لا إله إلا الله، و أن محمدا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بکرة و عشیا.»[1]
——————————
[1]. همان: 689. [این روایت- با توجه به آن‌که آیه موردنظر ما عینا در سوره صف (61: 10) آمده است- در تفسیر سوره صف به نقل از تفسیر عیاشی در مجمع البیان نیز آمده است؛ با این تفاوت که بعد از پرسش چنین است: قالوا: نعم. قال:« کلا، فو الذی … روشن است که تفسیر سوره صف در متن چاپ‌شده در دست‌رس از تفسیر عیاشی یافت نمی‌شود؛ چه جزء دوم آن با سوره کهف پایان می‌پذیرد.]

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام غیر معتبر است.
این حدیث را سید شرف‌الدین، علی الحسینی الاسترآبادی در کتاب تأویل الآیات (ص 663) از کتاب محمد بن عباس بن ماهیار از احمد بن ادریس القمی از عبدالله بن محمد بن عیسی از صفوان بن یحیی از یعقوب بن شعیب از عمران بن میثم از عبایه بن ربعی روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند. فقط گفتیم که این‌ها در صورتی است که هم صاحب کتاب تأویل الآیات و هم طریق او به کتب منبع خود که در این‌جا کتاب تأویل الآیات است، روشن کنیم. اگر خودش را ثقه دانستیم و طریق او به کتاب عباس با ماهیار معتبر بود، سند این حدیث مشکلی ندارد، اما اگر هر دو این‌ها محرز نشد، نمی‌توانیم طریق را معتبر بدانیم.
جمع‌بندی این‌که طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست.

اگر این حدیث معتبر بود، تکلیف موحد شدن یا مسلمان شدن همه مردم در عصر قائم آل محمد عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به وضوح روشن می‌شد، اما دیدیم که طریق آن به معصوم علیه‌السلام معتبر نیست، لذا نمی‌توان به مطالب این حدیث اعتماد کرد.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه