الحدیث 57 / 3
57/3- محمد بن العباس، قال: حدثنا أحمد بن هوذة، عن إسحاق بن إبراهیم، عن عبدالله بن حماد، عن أبیبصیر، قال: سألت أباعبدالله علیهالسلام عن قول الله عز و جل فی کتابه: هُوَ الَّذی أرْسَلَ رَسولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکونَ. فقال: «و الله ما نزل تأویلها بعد.» قلت: جعلت فداک! و متی ینزل تأویلها؟ قال: «حتی یقوم القائم علیهالسلام إن شاء الله تعالی، فإذا خرج القائم علیهالسلام لم یبق کافر أو[1] مشرک إلا کره خروجه، حتی لو أن کافرا أو مشرکا فی بطن صخرة لقالت الصخرة: یا مؤمن فی بطنی کافر أو مشرک، فاقتله، فیجیئه فیقتله.»[2]
——————————
[1]. در مأخذ: و لا.
[2]. تأویل الآیات الظاهره 2: 688 [ح 7].
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام غیر معتبر است.
این حدیث را سید شرفالدین، علی الحسینی الاسترآبای در کتاب تأویل الآیات (ص 663) از کتاب محمد بن عباس بن ماهیار از احمد بن هوذه از ابراهیم بن اسحاق النهاوندی که در اینجا به اشتباه اسحاق بن ابراهیم نوشته شده است، از عبدالله بن حماد الانصاری از ابوبصیر الاسدی روایت کرده است که محمد بن عباس بن ماهیار، عبدالله بن حماد الانصاری و ابوبصیر الاسدی از ثقات درجه یک و احمد بن هوذه از ثقات درجه دو است. البته همه این ها در صورتی است که صاحب کتاب تأویل الآیات را نَه تنها مجهول ندانسته، بلکه ثقه بدانیم و معلوم شود که طریق ایشان به کتاب عباس بن ماهیار معتبر است که در اینباره نکاتی را ذیل حدیث شماره 58، عرض خواهم کرد. اما نکته مهمتر در سند این حدیث این که ابراهیم بن اسحاق النهاوندی، ضعیف و متهم است. حال اگر کسی بگوید که همان اسحاق بن ابراهیم درست و این فرد ربطی به ابراهیم بن اسحاق ندارد، میگوییم در این صورت، او مجهول است و فرقی در اعتبار حدیث ندارد. به هر حال، طریق حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر نیست.
مطالب این حدیث، شبیه مطالب حدیث معتبر شماره 55 است که پیش از این رویت کردم.