الحدیث 52 / 2
52/2- العیاشی، بإسناده: عن زرارة، قال: قال أبوعبدالله علیهالسلام: «سئل أبی[1] عن قول الله: وَ قاتِلوا الْمُشْرِکینَ کافَّةً کَما یُقاتِلونَکُمْ کافَّةً* حَتَّی لا تَکونَ فِتْنَةٌ وَ یَکونَ الدّینُ کُلُّهُ لِلّهِ[2]. فقال: [إنه] لم یجئ تأویل الآیة، هذه و لو قد قام قائمنا علیهالسلام بعد سیری من یدرکه ما یکون من تأویل هذه الآیة، و لیبلغن دین محمد ما بلغ اللیل حتی لا یکون شرک علی ظهر الأرض کما قال الله.»[3]
—————————————-
[1]. در متن: قال أبوجعفر علیهالسلام:« سئل [أبی؟] …
[2]. [ترکیبی است از دو آیه؛ بخش نخست توبه (9): 36 و بخش دوم آیه موردنظر سوره انفال.]
[3]. تفسیر العیاشی 2: 56 [انفال، ح 48].
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام غیر معتبر است.
این حدیث در تفسیر العیاشی (ج 2، ص 56) به صورت مرسل از زراره بن اعین روایت کرده است. مرحوم عیاشی متوفای سال 320 هجری است و زراره بن اعین متوفای بین سالهای 148 تا 150 هستند، یعنی بین این دو، حدود یک قرن و نیم فاصله است و حدیث ارسال حدوداً 150 ساله دارد. در نتیجه طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر نیست.
این حدیث مرسل، شبیه حدیث معتبر قبل، شماره 51، است، با این تفاوت که به جای عباراتی که مبین توحید هستند، به صراحت از اسلام و دین حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله نام برده است و همین روایات غیر معتبر است که بعضی شارحان را به این جمعبندی قطعی رسانده است که همه مردم زمان امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف به دین اسلام میگروند. اگر اینگونه احادیث معتبر بودند، ما هم با همین قطعیت این افراد، این مطلب را میپذیرفتیم، اما از آنجایی که معتبر نیستند، جمعبندی ما همان است که در حدیث شماره 51 عرض کردیم.
مطلب دیگر هم اینکه میبینیم در این روایت غیر معتبر، تصریح شده است که این تأویل مربوط به زمان قیان قائم آل محمد عجلاللهتعالیفرجهالشریف است که ذیل روایت قبل درباره آن صحبت کردیم.