حدیث 850
(850) الکافی (ح 6281)، الفقیه (ح 2050) و معانی الأخبار (ص 315): حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطّارُ قالَ حَدَّثَنی أحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أبینَصْرٍ عَنْ هِشامِ بْنِ سالِمٍ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أبیجَعْفَرٍ علیهالسلام قالَ: «کُنّا عِنْدَهُ ثَمانیَةَ رِجالٍ، فَذَکَرْنا رَمَضانَ. فَقالَ: «لا تَقولوا هَذا رَمَضانُ وَ لا ذَهَبَ رَمَضانُ وَ لا جاءَ رَمَضانُ. فَإنَّ رَمَضانَ اسْمٌ مِنْ أسْماءِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، لا یَجیءُ وَ لا یَذْهَبُ وَ إنَّما یَجیءُ وَ یَذْهَبُ الزّائِلُ وَ لَکِنْ قولوا: «شَهْرُ رَمَضانَ»، فَإنَّ الشَّهْرَ مُضافٌ إلَی الِاسْمِ وَ الِاسْمُ، اسْمُ اللهِ عَزَّ ذِکْرُهُ وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ، جَعَلَهُ مَثَلاً وَ عیداً.»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از محمد بن یحیی العطار از ابن عیسی الاشعری از احمد بن محمد بن ابینصر از هشام بن سالم از سعد بن طریف روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
شیخ صدوق نیز شبیه این حدیث را به طریق خود در الفقیه به احمد بن محمد بن ابینصر که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.
ایشان یک بار هم به طور خاص این حدیث را از پدرش از سعد بن عبدالله القمی از احمد بن محمد بن عیسی به باقی سند نیز روایت کرده است.
مرحوم علامه مجلسی فرمودهاند که در بعضی نسخ، مسعده نوشته شده است که البته با مقابله این روایت در منابع مختلف، معلوم میشود وجهی ندارد و صحیح همان سعد است. البته در یکی از نسخ مرحوم مجلسی اول نیز سعید نوشته شده است که خود ایشان هم مرقوم کردهاند که خطای در استنساخ است و همان سعد درست است.
نکته آخر آنکه مسعدة به صدقه را که شیخالطائفه عامی و مرحوم کشی بتری معرفی کردهاند، ابتداء در حکم مجهول است، اما به واسطه کثرت اعتماد هارون بن مسلم و نیز روایت بعضی دیگر از ثقات از او، توثیق درجه یک میشود.
* * *
علامه مجلسی: فی بعض النسخ عن المسعدة، فالخبر ضعیف و فی بعضها عن سعد، یعنی ابن طریف و هو مختلف فیه، فالخبر کذلک.
* * *
مجلسی اول: صحیح.
سعد (الخفاف) از ابوجعفر (امام باقر) علیهالسلام روایت کرد: «هشت نفر نزد ایشان بودیم، پس یاد رمضان کردیم. پس فرمودند: «نگویید این رمضان است و نه رمضان رفت و نه رمضان آمد، چرا که رمضان نامی از نامهای الله عز و جل است، نه میآید و نه میرود و این است و جز این نیست که آنچه میآید و میرود فناپذیر است، بلکه بگویید: «ماه رمضان»، پس به یقین ماه مضاف به اسم است و اسم، اسم الله عز ذکره است و آن ماهی است که در آن قرآن نازل شده است، آن را حجتی و عیدی قرار داد.»»