حدیث 2532
(2532 و 2530) الزهد (ص 85) و مختصر البصائر (ص 226): النَّضْرُ بْنُ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَی الْحَلَبیِّ عَنْ أیّوبَ قالَ: «سَمِعْتُ أباعَبْدِاللهِ علیهالسلام یَقولُ: «إنَّ أشَدَّ ما یَکونُ عَدُوُّکُمْ کَراهیَةً لِهَذا الْأمْرِ، حینَ تَبْلُغُ نَفْسُهُ هَذِهِ» وَ أوْمَأ بِیَدِهِ إلَی حَنْجَرَتِهِ، ثُمَّ قالَ: «إنَّ رَجُلاً مِنْ آلِ عُثْمانَ کانَ سَبّابَةً [باً] لِعَلیٍّ علیهالسلام. فَحَدَّثَتْنی مَوْلاةٌ لَهُ کانَتْ تَأْتینا. قالَتْ: «لَمّا احْتُضِرَ قالَ: «ما لی وَ لَهُمْ؟»»» قُلْتُ: «جَعَلَنیَ اللهُ فِداکَ! ما لَهُ قالَ هَذا؟» فَقالَ: «لِما أُریَ [رَأی] مِنَ الْعَذابِ. أ ما [إنما] سَمِعْتَ قَوْلَ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالَی: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنونَ حَتَّی یُحَکِّموکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدوا فی أنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّموا تَسْلیماً». هَیْهاتَ، هَیْهاتَ! لا وَ اللهِ! حَتَّی یَکونَ ثَباتُ [مات] [هَذا] الشَّیْءِ فی الْقَلْبِ وَ إنْ صَلَّی وَ صامَ.»»
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام، معتبر درجه یک است.
حسین بن سعید الاهوازی از نضر بن سوید از یحیی الحلبی از بن حر روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
حسن بن سلیمان الحلی نیز شبیه این حدیث را از کتاب سعد بن عبدالله القمی از ابن عیسی الاشعری از حسین بن سعید الاهوازی و محمد بن خالد البرقی از نضر بن سوید به باقی سند روایت کرده است که اینها هم از ثقات درجه یک هستند.
ایوب (بن حر) روایت کرد: «شنیدم ابوعبدالله (امام صادق) علیهالسلام میفرمود: «به یقین شدیدترین دشمنان شما که از این امر بدش میآید، هنگامی که جانش به اینجا برسد» و به دستش به حنجرهاش اشاره کرد، سپس فرمود: «همانا مردی از آل عثمان دشنامدهنده به علی علیهالسلام بود. پس کنیزی داشت که نزد ما میآمد. گفت: «هنگامی که دم مرگ شد، گفت: «مرا با آنها چه کار؟»»» عرض کردم: «الله مرا فدای شما کند! چرا این را گفت؟» پس فرمودند: «به خاطر آنچه از عذاب دید. آیا نشنیدهای کلام الله تبارک و تعالی: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنونَ حَتَّی یُحَکِّموکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدوا فی أنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّموا تَسْلیماً» را. هیهات، هیهات! قسم به الله خیر! تا ثبات این چیز در قلب، اگر چه نماز بگزارد و روزه دارد.»»