حدیث 407

(407) الکافی (ح 389): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنْ عَلیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ واصِلِ بْنِ سُلَیْمانَ عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ سِنانٍ عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ سِنانٍ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ علیه‌السلام قالَ: «سَمِعْتُهُ یَقولُ: «أمَرَ اللهُ وَ لَمْ یَشَأْ وَ شاءَ وَ لَمْ یَأْمُرْ. أمَرَ إبْلیسَ أنْ یَسْجُدَ لآِدَمَ وَ شاءَ أنْ لا یَسْجُدَ وَ لَوْ شاءَ لَسَجَدَ وَ نَهَی آدَمَ عَنْ أکْلِ الشَّجَرَةِ وَ شاءَ أنْ یَأْکُلَ مِنْها وَ لَوْ لَمْ یَشَأْ لَمْ یَأْکُلْ.»»

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام، معتبر درجه دو است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از علی بن معبد از واصل بن سلیمان از عبدالله بن سنان روایت کرده است که علی بن معبد و واصل بن سلیمان از ثقات درجه دو و سایرین، از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: مجهول.

عبدالله بن سنان روایت کرد: «شنیدم ابوعبدالله (امام صادق) علیه‌السلام می‌فرمودند: «(گاهی) الله امر کند در حالی که اراده نمی‌کند و اراده کند، در حالی که امر نمی‌کند. ابلیس را امر کرد که به آدم سجده کند و اراده کرد که سجده نکند و اگر اراده می‌کرد، سجده می‌نمود و آدم را از خوردن شجره نهی نمود و اراده نمود که از آن بخورد و چنان‌چه اراده می‌نمود، نمی‌خورد.»»

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه