حدیث 1031
1031- 12-[1] مُحَمَّدُ بْنُ عَلی بْنِ الْحُسَینِ بِإسْنادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ عَنْ عَلی بْنِ رِئابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیسٍ قالَ: سَمِعْتُ أباجَعْفَرٍ ع یحَدِّثُ النّاسَ بِمَکَّةَ فی حَدیثٍ- أنَّ رَسولَ اللهِ ص قالَ لِلثَّقَفی قَبْلَ أنْ یسْألَهُ- أما أنَّکَ جِئْتَ تَسْألُنی عَنْ وُضوئِکَ- وَ صَلاتِکَ وَ ما لَکَ فیهِما- فَاعْلَمْ أنَّکَ إذا ضَرَبْتَ یدَکَ فی الْماءِ- وَ قُلْتَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ تَناثَرَتِ الذُّنوبُ الَّتی اکْتَسَبَتْها یداکَ- فَإذا غَسَلْتَ وَجْهَکَ تَناثَرَتِ الذُّنوبُ- الَّتی اکْتَسَبَتْها عَیناکَ بِنَظَرِهِما- وَ فوکَ بِلَفْظِهِ- فَإذا غَسَلْتَ ذِراعَیکَ تَناثَرَتِ الذُّنوبُ عَنْ یمینِکَ وَ شِمالِکَ فَإذا مَسَحْتَ رَأْسَکَ وَ قَدَمَیکَ تَناثَرَتِ الذُّنوبُ الَّتی مَشَیتَ إلَیها عَلَی قَدَمَیکَ- فَهَذا لَکَ فی وُضوئِکَ- فَإذا قُمْتَ إلَی الصَّلاةِ- وَ تَوَجَّهْتَ وَ قَرَأْتَ أُمَّ الْکِتابِ- وَ ما تَیسَّرَ لَکَ مِنَ السّوَرِ- ثُمَّ رَکَعْتَ فَأتْمَمْتَ رُکوعَها- وَ سُجودَها وَ تَشَهَّدْتَ وَ سَلَّمْتَ- غُفِرَ[2] لَکَ کُلُّ ذَنْبٍ فیما بَینَکَ وَ بَینَ الصَّلاةِ- الَّتی قَدَّمْتَها إلَی الصَّلاةِ الْمُؤَخَّرَةِ فَهَذا لَکَ فی صَلاتِکَ.
وَ رَواهُ الْکُلَینی عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أصْحابِنا عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبوبٍ نَحْوَهُ إلّا أنَّهُ لَمْ یذْکُرْ ثَوابَ الصَّلاةِ[3].
وَ رَواهُ الصَّدوقُ فی الْمَجالِسِ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ عَلی بْنِ أحْمَدَ الصّائِغِ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعیدٍ الْهَمْدانی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عُبَیدِاللهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ مِثْلَهُ[4].
——————————
[1]– الفقیه 2- 202- 2138.
[2]– فی المصدر- غفر الله.
[3]– الکافی 3- 71- 7.
[4]– أمالی الصدوق 441- 22.
طریق این حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر درجه یک است.
شیخ صدوق این حدیث را دو جا روایت کرده است.
1. به طریق خود در الفقیه به حسن بن محبوب که معتبر درجه یک است، از علی بن رئاب از محمد بن قیس البجلی
2. از حسین بن علی بن احمد الصائغ از احمد بن محمد بن سعید، ابن عقده الهمدانی از حعفر بن عبدالله المذری که در اینجا به اشتباه جعفر بن عبیدالله نوشته شده است، از حسن بن محبوب به باقی سند
که همه از ثقات درجه یک هستند.
ثقةالاسلام الکلینی هم شبیه این حدیث را از عدة من اصحابنا از احمد بن محمد که یا ابن خالد البرقی است، یا ابن عیسی الاشعری، از حسن بن محبوب به باقی سند که اینها هم از ثقات درجه یک هستند.
* * *
علامه مجلسی: صحیح علی الظاهر (مر).
* * *
مجلسی اول: فی الصحیح (رو).
در این حدیث مفصل که جناب شیخ حر، فقط قسمتی از آن را روایت کردهاند، آمده است که محمد بن قیس گفت که شنیدم امام باقر علیهالسلام برای مردم مکه حدیث میگفتند که حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم، به فردی ثقفی، پیش از آن که از ایشان سؤال کند، فرمودند که تو آمدهای تا از من درباره وضویت و نمازت و آنچه برای تو است در این دو سؤال کنی. پس بدان که چون دستت را در آب زدی و «بسم الله ارحمن الرحیم» گفتی، گناهانی که با دستت کسب کردهای میریزد. پس هنگامی که صورتت را شستی، گناهانی که با چشمت به نگاه کردنشان و دهانت به گفتنش، انجام دادهای، میریزد. پس هنگامی که دو ذراعت را شستی، گناهان از چپ و راستت میریزد. پس هنگامی که سر و دو قدمت را مسح کردی، گناهانی که راهپیمودی به سمت آنها با دو قدمت، میریزد. پس این است برای تو در وضو. پس هنگامی که به نماز خواستی و توجه کردی و امالکتاب و آنچه برای تو از سورهها میسر است را قرائت کردی، سپس رکوع کردی و رکوع و سجود آن را به پایان رساندی و شهادت دادی و سلام گفتی، بخشیده شود برای تو، هر گناهی که بین تو و بین نمازی است که از پیش خواندی، تا این نمازی که بعدش خواندی. پس این است برای تو در نمازت.
این حدیث، از آن حدیثهای فوقالعاده برای توجه ما است که میتواند در زندگی ما بسیار مؤثر باشد. خب! اما نکاتی که از این حدیث، برداشت میشود:
1. اول اینکه کلیتی از وضو بیان میشود که در روایات قبل هم داشتیم.
2. گویی ریخته شدن گناهان را به واسطه آغاز وضو، منوط به گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» میکنند. اگر ما باشیم و این روایت و آیه وضو و احادیث معتبر قبلی که روایت کردیم، باید بگوییم که گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم»، علاوه بر اینکه در همه کارها خوب است، برای آغاز وضو گرفتن، توصیه ویژه شده است، اما طبیعتا لزومی در آن نیست.
3. با توجه به آنچه درباره شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها میگویند، معلوم میشود که وضو، علاوه بر پاکیزگی، فلسفه سمبولیکی هم دارد که اگر وضو گیرنده، در حین وضو به آن توجه کند، چه بسا در رفتار آیندهاش تأثیر مثبت داشته باشد، خصوصا اینکه معمولا انسانهای نمازخوان، چند بار در روز وضو میگیرند و در نتیجه اگر توجه داشته باشند، چند بار این مسائل برای آنها تکرار میشود و این تکرار، چه در آموزههای سنتی و چه در علم مدرن و نوین روانشناسی، جایگاه و اهمیت زیادی دارد. اگر انسان هر روز و آن هم روزی چند بار، وقتی صورتش را برای وضو میشوید، به خود یادآور شود که با چشمانش گناه کرده و باید از این گناهان توبه کند، یا وقتی دستهایش را میشوید، یادآور شود که با این دستها، خطاهایی کرده که باید جبران کند، یا به سوی اشتباهات و گناهانی قدم برداشته که باید به فکر اصلاح آنها باشد، ضمن آنکه امکان توبه و جبران خطاهای و گناهان گذشته را بالا میبرد، امکان تکرار آنها را در آینده هم پایین میآورد. به عبارت دیگر، این حدیث، از احادیث مراقبهای است که انسان با توجه به آن، به سمت مراقبت بیشتر از خویشتن حرکت میکند.
4. این مطلب را بارها گفتهام و باز هم تکرار میکنم که نباید به این احادیث، با نگاه ابزاری و برای تحریص به گناه و تکرار آن، نگاه کرد. نباید چنین انگاشت که وضو، شماره صفرکن گناهان است و طرف بگوید که خب، وضو گرفتم و گناهانی که با چشم و دست و پا انجام داده بودم، صفر شد و حالا برویم از اول. خیر، هر انسان عاقلی که به مجموعه آیات قرآن و روایات معتبر توجه کند، به راحتی در مییابد که شارع مقدس، به دنبال عدم انجام خطا و گناه بندگان است و نه ایجاد فرصت برای تکرار آن، لذا علاوه بر اینکه رحمن رحیم است و فرصت توبه گذاشته، اما برای توبه هم شرایطی قرار داده. مثل اینکه طرف، واقعا از گناهی که انجام داده است، پشیمان و ناراحت باشد. دیگر اینکه به تبع مورد قبل، برای عدم تکرار آن، واقعا تلاش کند. دیگر اینکه اگر خطا و گناه او، ضرری دنیوی یا اخروی، به خودش یا دیگران زده است، در صدد جبران آن باشد و …
ادامه روایت هم که درباره نماز است و از بحث فعلی ما خارج است، لذا از آن میگذریم.