حدیث تکمیلی 5 و 6 (حدیث 2313 و 2314)

2313- 1-[1] مُحَمَّدُ بْنُ یعْقوبَ عَنْ عَلی بْنِ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنِ ابْنِ أبی‌عُمَیرٍ عَنْ داوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ ع قالَ: سَألْتُهُ عَنِ التَّعْویذِ یعَلَّقُ عَلَی الْحائِضِ قالَ نَعَمْ لا بَأْسَ قالَ وَ قالَ تَقْرَؤُهُ وَ تَکْتُبُهُ وَ لا تُصیبُهُ یدُها.
2314- 2-[2] قالَ الْکُلَینی وَ روی أنَّها لا تَکْتُبُ الْقُرْآنَ.
——————————
[1]– الکافی 3- 106- 5.
[2]– الکافی 3- 106- 5.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
ثقةالاسلام الکلینی این حدیث را از علی بن ابراهیم القمی از پدرش از محمد بن ابی‌عمیر از داود بن فرقد روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند.
ایشان قسمت اضافه‌ای هم دارند و مرسلا روایت می‌کنند که قرآن را ننویسد.
* * *
علامه مجلسی: حسن و آخره مرسل (مر).

از امام صادق علیه‌السلام درباره تعویذی که همراه حائض باشد، سؤال شد. ایشان هم فرمودند که مشکلی ندارد و فرمودند که آن را بخواند، بنویسد، اما دستش به آن نخورد.
با این حدیث و دو حدیث بعدی، دوگونه می‌توان مواجه شد. اول این‌که بگوییم چیزی شبیه نداشتن وضو، علت این فرمایش امام است و دیگر این‌که بگوییم این خاص حائض است و ربطی به داشتن، یا نداشتن وضو ندارد.
اگر مورد اول را بگیریم که چیزی شبیه روایات وضو می‌شود و مطالب همان است که عرض شد. اگر هم بگوییم خاص حائض است که باز بحث مبنایی در باب اوامر و نواهی مطرح می‌شود. اگر ظهور اولیه اوامر و نواهی را در لزوم بگیریم، لازم است از لمس تعویذ که قاعدتا در این‌جا حاوی آیات و اذکار خاص است، پرهیز شود و اگر در تنزیه و از باب توصیه بگیریم، که جنبه کراهتی پیدا می‌کند.

کلیدواژه‌ها:

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه