حدیث تکمیلی 3 (حدیث 1962)

1962- 3-[1] جَعْفَرُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ سَعیدٍ الْمُحَقِّقُ فی الْمُعْتَبَرِ نَقْلاً مِنْ کِتابِ جامِعِ الْبَزَنْطی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أبی‌جَعْفَرٍ ع قالَ: سَألْتُهُ هَلْ یمَسُّ الرَّجُلُ الدِّرْهَمَ الْأبْیضَ وَ هُوَ جُنُبٌ فَقالَ وَ اللهِ إنّی لَأوتَی بِالدِّرْهَمِ فَآخُذُهُ وَ إنّی لَجُنُبٌ.
——————————
[1]– المعتبر- 50.

طریق این حدیث به معصوم علیه‌السلام معتبر درجه یک است.
محقق حلی در قرن ششم، این حدیث را از کتابی نقل کرده‌اند که منسوب به احمد بن محمد بن ابی‌نصر البزنطی بوده است که او هم از محمد بن مسلم روایت کرده است.
اگر طریق محقق به کتاب بزنطی را بدانیم و معتبر باشد، این حدیث هم معتبر می‌شود و اگر بدانیم و معتبر نباشد، طریق این حدیث هم غیر معتبر می‌شود. اما اگر ندانیم، بسته به این است که به نظر محقق حلی اعتماد کنیم یا خیر، حدیث معتبر یا غیر معتبر می‌شود.
من طریق محقق به این کتاب را نمی‌دانم، اما حضرت آقای شبیری، ظاهرا طریق این حدیث را معتبر می‌دانند.
نکته آخر این‌که احمد بن محمد بن ابی‌نصر البزنطی، متوفای سال 221 هجری است که سال ولادت او را حدود سال 150 هجری می‌دانند، در حالی که محمد بن مسلم، متوفای حدود سال 150 هجری می‌باشد، یعنی، حتی اگر سال تخمینی ولادت او را جدی نگیریم، باز بین وفات این دو، حدود 70 سال فاصله است. حالا این را اضافه کنید به این‌که من غیر از این روایات محقق حلی، فقط یک روایت سراغ دارم که بزنطی از محمد بن مسلم روایت کرده باشد که آن هم به واسطه سهل بن زیاد، برای من معتبر نیست، لذا می‌توانم بگویم روایت معتبری سراغ ندارم که بزنطی از محمد بن مسلم روایت کرده باشد و این با توجه به اختلاف زمانی بین این دو، امری طبیعی است.

اما نکته مهم این‌که این حدیث، مطلب فقهی خاصی افزون بر حدیث قبل ندارد. از امام باقر علیه‌السلام سؤال می‌شود که مجاز است فردی که جنب است، درهم سفید را مس کند؟ امام هم ضمن قسم که نشان از استحکام فرمایششان دارد، می‌فرمایند که اگر به من بدهند، قطعا می‌گیرم.
عرایض بنده هم چیزی بیش از آنچه در حدیث قبلی عرض کردم نیست، جز این‌که عرض کنم این روایت هم ظهور واضحی دارد که قید خاصی برای سکه، مورد نظر امام علیه‌السلام نیست.

فهرست مطالب

باز کردن همه | بستن همه